سلطان باهو : غزلیات
غزل ۲۹
مینمائی خویش را صوفی منم سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۵
بنای توبه ز ابر بهار در خلل است خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۵
الهی ای کامکاری که دل دوستان در کنف توحید تو است و ای ار گذاری که جان بندگان در صدف تقدیر تواست، ای قهاری که کس را بتو حیلت نیست، ای جباری که گردنکشان را با تو روی مقاومت نیست، ای حکیمی که روندگان تو را از بلای تو گریز نیست، ای کریمی که بندگان را غِیر از تو دست آویز نیست، نگاه دار تا پریشان نشویم و در راه آر تا سرگردان نشویم. سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳
آن کس که خطای خویش بیند که رواست سلطان باهو : غزلیات
غزل ۲۸
صوفی بصدق دل نشوی تاصفا کجاست فریدون مشیری : بهار را باورکن
بگو کجاست مرغ آفتاب
زندانی دیار شب جاودانیم فردوسی : سهراب
بخش ۲۰
بفرمود رستم که تا پیشکار سعدی : باب هشتم در آداب صحبت
بخش ۱۷
خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی وقت هیبت ببرد نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند. فردوسی : پادشاهی نوذر
بخش ۱۲
به گستهم و طوس آمد این آگهی سلطان باهو : غزلیات
غزل ۲۶
چو اینما تولوا شد قبلهء حقیقت فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۱۵
بخفت آن شب و بامداد پگاه عینالقضات همدانی : لوایح
فصل ۱۵۰
اگر عاشق را از معشوق طلب بر و نوال بود و امید کرم و افضال بود گویندش بر درآی و خود را از غم مفرسای هاهُنا النوالُ مَطْرُوحٌ وَبابُ الْاِجابَةِ مَفْتُوحٌ اما اگر طمعش شهود بود و یا قبل الخمود وجود بود مَریضٌ لایُعادٌ گردد مُریدٌ لایُرادُ شود هر قصه که نویسد مردود بود و هر دعا که گوید باجابت نرسد کذلک موسی سَاَلَ عن اشیاءَ وَاُجیبَ قال قداُوتیتَ سُوءً لَکَ یا موسی. فَلمّا قال مِن قَلقِ الشُّوق اَرِنی اُنظُر الیکَ قال لن ترانی .. هکذا قَهْرُ الاَحْباب هکذا قَهْرُ الاَحْبابِ. سلطان باهو : غزلیات
غزل ۲۲
تارها زلفش چو دیدم مارها ملکالشعرای بهار : غزلیات
شمارهٔ ۵۵
آن خط سبز بین که چه زببا نوشتهاند صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۸۴۰
جا در سیاه خانه سودا گرفته ایم امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۶۹۴
خبرم شده ست کامشب سر یار خواهی آمد سلطان باهو : غزلیات
غزل ۲۰
بارها گفتم ترا دل بارها فردوسی : پادشاهی هرمزد دوازده سال بود
بخش ۹
ازان دشت بهرام یل بنگرید سعدی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶ - در ستایش حضرت رسول (ص)
ماه فروماند از جمال محمد فردوسی : پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود
بخش ۷
ز درگاه پرده فروهشت شاه
غزل ۲۹
مینمائی خویش را صوفی منم سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۵
بنای توبه ز ابر بهار در خلل است خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۵
الهی ای کامکاری که دل دوستان در کنف توحید تو است و ای ار گذاری که جان بندگان در صدف تقدیر تواست، ای قهاری که کس را بتو حیلت نیست، ای جباری که گردنکشان را با تو روی مقاومت نیست، ای حکیمی که روندگان تو را از بلای تو گریز نیست، ای کریمی که بندگان را غِیر از تو دست آویز نیست، نگاه دار تا پریشان نشویم و در راه آر تا سرگردان نشویم. سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳
آن کس که خطای خویش بیند که رواست سلطان باهو : غزلیات
غزل ۲۸
صوفی بصدق دل نشوی تاصفا کجاست فریدون مشیری : بهار را باورکن
بگو کجاست مرغ آفتاب
زندانی دیار شب جاودانیم فردوسی : سهراب
بخش ۲۰
بفرمود رستم که تا پیشکار سعدی : باب هشتم در آداب صحبت
بخش ۱۷
خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی وقت هیبت ببرد نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند. فردوسی : پادشاهی نوذر
بخش ۱۲
به گستهم و طوس آمد این آگهی سلطان باهو : غزلیات
غزل ۲۶
چو اینما تولوا شد قبلهء حقیقت فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۱۵
بخفت آن شب و بامداد پگاه عینالقضات همدانی : لوایح
فصل ۱۵۰
اگر عاشق را از معشوق طلب بر و نوال بود و امید کرم و افضال بود گویندش بر درآی و خود را از غم مفرسای هاهُنا النوالُ مَطْرُوحٌ وَبابُ الْاِجابَةِ مَفْتُوحٌ اما اگر طمعش شهود بود و یا قبل الخمود وجود بود مَریضٌ لایُعادٌ گردد مُریدٌ لایُرادُ شود هر قصه که نویسد مردود بود و هر دعا که گوید باجابت نرسد کذلک موسی سَاَلَ عن اشیاءَ وَاُجیبَ قال قداُوتیتَ سُوءً لَکَ یا موسی. فَلمّا قال مِن قَلقِ الشُّوق اَرِنی اُنظُر الیکَ قال لن ترانی .. هکذا قَهْرُ الاَحْباب هکذا قَهْرُ الاَحْبابِ. سلطان باهو : غزلیات
غزل ۲۲
تارها زلفش چو دیدم مارها ملکالشعرای بهار : غزلیات
شمارهٔ ۵۵
آن خط سبز بین که چه زببا نوشتهاند صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۸۴۰
جا در سیاه خانه سودا گرفته ایم امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۶۹۴
خبرم شده ست کامشب سر یار خواهی آمد سلطان باهو : غزلیات
غزل ۲۰
بارها گفتم ترا دل بارها فردوسی : پادشاهی هرمزد دوازده سال بود
بخش ۹
ازان دشت بهرام یل بنگرید سعدی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶ - در ستایش حضرت رسول (ص)
ماه فروماند از جمال محمد فردوسی : پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود
بخش ۷
ز درگاه پرده فروهشت شاه