امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۷۷
برداشتن نظر ز نگاری نمی توان
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۴۳
لاله شبنم فریبت برگ گل را آب کرد
ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۳۹
مالیکه در جهان پی تقدیر و سرنوشت
غالب دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۳
ای جمال تو به تاراج نظرها گستاخ
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۴۷
آنانکه سوار اسب گلگون شده اند
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱۲۱
عشقبازی بود دایم در جهان آیین من
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۶۳
شاگرد تو می‌باشم، گر کودن و کژپوزم
عطار نیشابوری : باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق
شمارهٔ ۴۲
گه حملهٔ عشق بر دل مجنون آر
صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۵۳۹
ما داغ جنون را به سویدا نفروشیم
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۴۶
زخنده دل به لعب لعل یار مفتون شد
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰۵۸
ز بامداد درآورد دلبرم جامی
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۳۷۸
بس که از دوران به سختی بگذرد احوال من
بلند اقبال : بخش چهارم
بخش ۸ - در نصیحت اهل غرور و عاقبت امور
ای که مغروری به جاه ومال خود
حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۱۲۹ - گلشن دهلوی رَحْمةُ اللّهِ عَلَیهِ
اسمش سعداللّه، ملقب به شاه گلشن بوده و ارادت خود را در خدمت مولانا شیخ عبدالاحد، نوادهٔ جناب شیخ احمد سرهندی تربیت نموده، گویند با وجود تأثیر و تصرف در نفوس مشیخه قبول نمی‌نموده و در نهایت تجرد به سر می‌برد. چنانکه یک جامهٔ خشن را دوازده سال تغییر نداد. وقتی قریب به غروب از دهلی بیرون شده. مدتها مفقودالاثر بود. پس از ظهور و حضور سبب غیبت را پرسیدند. گفت: شنیده بودم که احمدآبادِ گجرات را وقت غروب خوشی است. رفتم، دیدم و حال برگردیدم. غرض، از متأخرین مجردان و موحدان محسوب می‌گردد. فوتش در سنهٔ ۱۱۴۱ واقع شده. اشعار بسیاری دارد و در شاعری طریقهٔ اهل هندوستان را می‌سپارد. به هر صورت این بیت از آن جناب قلمی گردید:
سعدی : غزلیات
غزل ۳۵۵
انتبه قبل السحر یا ذالمنام
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۵۴۵
ای دل گشاد کار خود از آن و این مجو
فصیحی هروی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۱
گریه گردیده گدازست فصیحی گله چیست
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۶۳
رنگم از چهره به ذوق لب بام تو پرید
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۲۲
ما شادتریم یا تو، ای جان؟