عطار نیشابوری : باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق
شمارهٔ ۵
ای کرده پسند از دو جهان چاره منت
صامت بروجردی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵
از تیر خطا کردن تو دل گله‌مند است
عبدالقادر گیلانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۷ - جمال یار
ندارم گرچه آن دیده که بینم درجمال تو
خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۲۳۰ - در هجو
ای شده ... چپ سلطان
سعدی : باب هفتم در عالم تربیت
حکایت
مرا در نظامیه ادرار بود
صامت بروجردی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴
اختلاف اهل دل خوبس اهل دل کجاست
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۱۹
ای ببرده دل، تو قصد جان مکن
خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۶
دیدی که یار چون ز دل ما خبر نداشت
صامت بروجردی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳
به دامنم نبود گر دل فکار منست
صامت بروجردی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲
ای خوش آن روز که دل به هر غمت جایی داشت
اشعار ترانه‌های سیاوش قمیشی : نقاب
آخرین نامه
خوابیدی بدون لالایی و قصه
آرایه های ادبی : آرایه های لفظی
سجع
آوردن کلماتی در پایان جمله های نثر که در وزن یا حرف آخر یا هر دو (وزن و حرف آخر) با هم یکسان باشد. نکته 1: سجع در کلامی دیده می شود که حداقل دو جمله باشد یا دو قسمت باشد. نکته 2: سجع باعث آهنگین شدن نثر می شود به گونه ای که دو یا چند جمله را هماهنگ سازد. نکته 3: سجع در نثر حکم فافیه در شعر را دارد. نکته 4: اگر در پایان جمله ها کلمات تکراری وجود داشته باشد، سجع پیش از آن می آید. مثال: الهی اگر بهشت چون چشم و چراغ است بی دیدار تــو درد و داغ اســت نکته 5: گاهی در جملات سجع ممکن است افعال به قرینه ی لفظی یا معنوی حذف شوند. مثال 1: منت خدای را عـزوجل که طاعتـش موجب قـربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. (فعل «است» به قرینه ی لفظی حذف شده است) مثال 2: خـلاف راه صواب است و نقض رای اولـوالالباب «است» (حذف لفظی ) ذوالفقـار علی در نیام (باشد) و زبان سعدی در کام «باشد» (حذف معنوی). توضیح: فعل «باشد» در دو جمله ی پایانی به قرینه ی معنوی حذف شده است. توجه: به نثر مسجع، نثر آهنگین نیز می گویند. انواع سجع الف) سجع متوازن: آن است که کلمات سجع فقط در وزن اشتراک داشته دارند. مثال: ملک بی دین باطل است و دین بی ملک ضایع. توضیح: هر دو کلمه دارای هجای بلند می باشند لذا هم وزن اند. مثال: طالب علم عزیز است و طالب مال ذلیل. توضیح: دو کلمه ی «عزیز» و «ذلیل» دارای دو هجا، یکی کوتاه و یکی کشیده هستند. لذا در وزن یکسانند. ب) سجع مطرف: آن است که کلمات سجع فقط در حرف یا حروف پایانی با هم اشتراک دارند. مثال: محبت را غایت نیست از بهر آنکه محبوب را نهایت نیست. توضیح: کلمه «غایت» دارای دو هجا و کلمه «نهایت» دارای سه هجا می باشد پس دو کلمه هم وزن نیستند بلکه فقط در حرف آخر مشترک اند. ج) سجع متوازی: به سجعی گفته می شود که کلمات سجع هم در حرف پایانی و هم در وزن یکسان می باشند. مثال: باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده. نمونه هایی از آثار مسجع: اوّلین بار سجع در مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری (قرن پنجم) به کار گرفته شد و بعدها سعدی در «گلستان»، جامی در «بهارستان» ، نصرالله منشی در «کلیله و دمنه» آن را به حد کمال خود رساندند. و در ادامه کسانی چون قائم مقام فراهانی در «منشئأت» و قاآنی در کتاب «پریشان» از آنها پیروی کردند.
صامت بروجردی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱
کنون کافتاد دور حسین با این زلف و چوگانها
صامت بروجردی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰
همین بود سبب دیر آشنایی ما
صامت بروجردی : غزلیات
شمارهٔ ۹
تلخی صبر است بس بر طبع شکر ریز ما
سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۳
خیز تا بر یاد عشق خوبرویان می‌زنیم
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ۵٩٠
پیام داد بکس کیر اژدها پیکر
سیف فرغانی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۱۲۵ - قطعه
مال دنیا بآخرت نرود
صامت بروجردی : غزلیات
شمارهٔ ۷
آشنا منما به گیسوی پریشانه شانه را
صامت بروجردی : غزلیات
شمارهٔ ۶
از پس عمری که بگشود آن جفا جو دیده را