عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۴۷
پیوسته ز عشق جان و تن میسوزم
مولوی : دفتر اول
بخش ۸۴ - قصهٔ بازرگان کی طوطی محبوس او او را پیغام داد به طوطیان هندوستان هنگام رفتن به تجارت
بود بازرگان و او را طوطی‌یی
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۲۴
ای بمرده هرچه جان در پای او
مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۳۶
در عالم عشق تا دلم سلطان گشت
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۱۱
عجب ای ساقی جان مطرب ما را چه شده‌ست؟
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۴۳
در خواب شوم روی تو تصویر کنم
آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۸۰۲
زعقلم جان بتنگ آمد دل دیوانگی دارم
ملا احمد نراقی : باب چهارم
صفت هفتم - قطع رحم و اسباب آن
و به اجماع علما، از جمله محرمات عظیمه، و گناهان شدیده است و موجب عذاب آخرت و بلاهای دنیاست و از اخبار مستفاد می شود و به تجربه ثابت است که قطع رحم موجب فقر و پریشانی و کوتاهی عمر می گردد و به این سبب که هر خانواده که در آن نفاق و شقاق میان ایشان حاصل شد، و خویشان با یکدیگر بنای نزاع و ناخوشی گذاردند، همگی به فقر و فاقه مبتلا، و در اندک وقتی سلسله ایشان از هم می پاشد، و زندگی ایشان به سر می آید.
انوری : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۸۸
ای روزگار دولت تو روز روزگار
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۹۰
ساربانا اشتران بین سر به سر قطار مست
هجویری : بابٌ فی ذکر ائمّتهم من التّابعین، رضوان اللّه علیهم
۱- اویس قرنی، رضی اللّه عنه
و منهم: آفتاب امت، و شمع دین و ملت، اویس قرنی، رضی اللّه عنه
فردوسی : منوچهر
بخش ۱۳
چو آمد ز درگاه مهراب شاد
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۲۴
چو عشقش برآرد سر از‌ بی‌قراری
حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۹
بس است مونسِ جانم خیالِ طلعتِ دوست
کمال‌الدین اسماعیل : قطعات
شمارهٔ ۲۰۴ - ایضا له
ز بعد مدّت سالی که من نیاسودم
سعدی : باب اول در سیرت پادشاهان
حکایت شمارهٔ ۴۱
اسکندر رومی را پرسیدند دیار مشرق و مغرب به چه گرفتی که ملوک پیشین را خزاین و عمر و ملک و لشکر بیش از این بوده است ایشان را چنین فتحی میسر نشده گفتا به عون خدای عزّوجل هر مملکتی را که گرفتم رعیتش نیازردم و نام پادشاهان جز به نکویی نبردم
رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۲ - النوبة الاولى
قوله تعالى: هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ. او آنست که فرو فرستاد بر تو این نامه، مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ ازوست آیتهاى استوار داشته و تمام کرده هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ معظم قرآن و مایه دین داران و علم جویان آنست. وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ و آیتهاى دیگر است که بهم مانند در ظاهر، و جز از یکدیگرند در حقیقت فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ اما ایشان که در دل ایشان کژى و چفتگى است‏.
ایرج میرزا : قصیده ها
امتحان خطّ و سخن
امیر کرد مرا امتحان به خطّ و سخن
صغیر اصفهانی : قصاید
شمارهٔ ۵ - در تهنیت عید مولود
مرحبا عیدی که در آن شد ز رحمت فتح باب
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۲۳
گفتم آن ترک جفا جو نکند هیچ وفا