صفی علیشاه : رباعیات
شمارهٔ ۹
از حق چون بنای ملک در تنظیم است
قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۴ - در ستایش وزیر بی‌نظیر حاج میرزا آقاسی
شب‌ گذشته ‌که همزاد بود با محشر
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۳۷
سلطان منی، سلطان منی
رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۲۸ - ابراهیم لاری ره
از حکام زادگان آن ولایت بوده و خود نیز چندی در آن صفحه حکمرانی نموده. به لقب خانی سرافراز و به صفت عدل و داد ممتاز، به صفات حمیده موصوف و به اخلاق گزیده معروف. در تذکرهٔ علیقلی خان لگزی متخلص به واله این بیت از اودیده شد:
ابوعلی عثمانی : باب ۴ تا ۵۲
باب پنجاه و یکم - در نگاه داشت دل مشایخ و بگذاشتن خلاف ایشان
قالَ اللّهُ تَعالی فی قِصَّةِ موسی مَعَ الْخِضْرِ عَلَیْهِماالسَّلامُ هَلْ اَتَّبِعُکَ عَلَی اَنْ تُعَلِّمَنی مِمّا عُلِّمْتَ رُشداً.
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۶۰
کی سبکباری ز همراهان کند غافل مرا؟
شیخ بهایی : نان و پنیر
بخش ۳ - فی‌العقل
چیست دانی عقل در نزد حکیم؟
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۶۳
در همه آئینهٔ اسما نگر
میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۳۰۴
یاد آور روی دوست را گل می دان
ملا احمد نراقی : باب چهارم
کوتاهی و مسامحه در امر به معروف و نهی از منکر
صفت پنجم: کوتاهی و مسامحه کردن در امر به معروف و نهی از منکر است و سبب آن یا ضعف نفس است، یا طمع مالی و آن از جمله مهلکات است و ضرر آن عام، و فساد، آن تام است، زیرا اگر بساط امر به معروف و نهی از منکر پیچیده شود، و اساس آن برچیده شود، آیات نبوت از میان مردم برطرف، و احکام دین و ملت ضایع و تلف می گردد و جهل و نادانی عالم را فرو می گیرد و ضلالت و گمراهی ظاهر می شود و آثار شریعت رب العالمین فراموش،و چراغ آیین سید المرسلین خاموش، فتنه و فساد شایع، و ولایت و اهل آنها نابود و ضایع می گردند و از این جهت است که می بینی و می شنوی که در هر روزگاری که قوی النفس دینداری که حکم او نافذ و جاری بود، از علمای صاحب دیانت، یا امرای صاحب سعادت از پی این کار دامن همت بر میان زد، و در راه دین و آئین از ملامت و سرزنش مردمان أندیشه نکرد، همه مردمان به طاعات و مبرات راغب، و تحصیل علم و عمل را طالب شدند و برکات از آسمان بر ایشان نازل، و خیر دنیا و آخرت ایشان را حاصل شد و در هر زمانی که عالم عاملی، یا سلطان عادلی همت بر این امر خطیر نگماشت، و این کار عظیم را سهل انگاشت، امر مردم فاسد، و بازار علم و عمل کاسته گشته مردم به لهو و لعب مشغول، و به هوا و هوس گرفتار، و خودسر شدند و یاد خدا و فکر روز جزا را فراموش، و از باده معاصی و ملاهی مست و مدهوش گشتند.
صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۵۲۹
پیش قضا طلسم ز تدبیر بسته ایم
یغمای جندقی : بخش دوم
شمارهٔ ۶۲
فلان مذکور ساخت که سرکار خداوند به علت تقاعد از ابقای رسم عریضه نگاری و انشای سلب عقیدت شعاری از این بنده تنگدل و گله مند است. سبحان الله مگر در حق منش خدای نخواسته تبدل حالی است و گمان ظهور کدورت و ملالی، احوالی که قابل نگارش مقالی آمد و استحضاری که پیشگاه شهود حضرت را از اخبار آن تدارک شماری شاید ندارم. اسباب مخارج از داخل وخارج موجود است و ابواب مداخل از خارج و داخل مسدود. آبای سبعه چون زن پدر نامهربانند، و امهات اربعه چون شوهر مادر سرگران. از این حال پریشان گفتن جز تلخی اوقات چه سود از شنفتن این سر بی سامان جز سد ابواب شادمانی چه خواهد گشود؟
محمد بن منور : باب اول - در ابتداء حالت شیخ
بخش ۶
و چون شیخ ما ابوسعید قدس اللّه روحه العزیز از لغت فارغ شد و اندیشه بفقه داشت، عزم مرو کرد و روزی شیخ ما در اثنای سخن گفت: آن روز که ما از میهنه به مرو می‌شدیم سی هزار بیت از شعر یاد داشتیم.
سعدی : غزلیات
غزل ۳۲۱
آن که هلاک من همی‌خواهد و من سلامتش
سعدی : غزلیات
غزل ۱۳
به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۱۳۸
من و آن سرو که در جلوه گهش می بارد
صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۱۱۶
ترا که پنبه گوش شعور سیماب است
عطار نیشابوری : باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر
شمارهٔ ۳۶
میترسم و بیقیاس میترسم من
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۸۰۵
غمزه مردم کشی پرده صبرم درید
جلال عضد : غزلیّات
شمارهٔ ۲۶۰
در زمستان بر امید آنکه باز آید بهاری