طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۴
ازان روزی که من در حلقه زلف تو افتادم میرزا حبیب خراسانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۰
یاد آنروزیکه کس را ره در این محضر نبود اسدی توسی : گرشاسپنامه
شگفتی جزیره ای که استرنگ داشت
سَرِ هفته ز آن جا گرفتند راه اسدی توسی : گرشاسپنامه
جنگ گرشاسب با اژدها و شگفتی ماهی وال
برفتند و آمد جزیری پدید طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۵
خجالت مایه ام وضع پریشانیست بنیادم جهان ملک خاتون : رباعیات
شمارهٔ ۲۷۱
ببرید ز من نگار مسکین دل من اسدی توسی : گرشاسپنامه
صفت جریزه دیو مردمان
رسیدند نزدیک کوهی بلند امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۰۲
هنوزت ناز گرد چشم خواب آلود میگردد اسدی توسی : گرشاسپنامه
آمدن گرشاسب به جزیره هدکیر
به دیگر جزیری رسیدند زود اسدی توسی : گرشاسپنامه
شگفتی دیگر جزیره که کرگدن داشت
از آن کوه ملاح بگذشت خواست طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۶
کتاب عشق می خوانم کنون فهم سبق کردم سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۵۴۳
کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوانگی اسدی توسی : گرشاسپنامه
به کشتی نشستن
چو سه روز بگذشت و شد راست باد سلمان ساوجی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۳
عارفا لعل لبش می میدهد هشیار باش طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۷
به مضراب دگر قانون عشقت ساز می کردم اسدی توسی : گرشاسپنامه
صفت جزیره اسکونه
وز آن جا به کوهی نهادند روی اسدی توسی : گرشاسپنامه
شگفتی دیگر جزیره
دو هفته خوش و شاد بگذاشتند طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۸
صفحه دل را ز موج باده تا مستر زدم اسدی توسی : گرشاسپنامه
شگفتی دیگر جزیره
به دیگر جزیری فکندند رخت اسدی توسی : گرشاسپنامه
شگفتی جزیره هر دو زور و خوشی هوا و زمین
همه کوهش از رنگ گل ناپدید
شمارهٔ ۲۳۴
ازان روزی که من در حلقه زلف تو افتادم میرزا حبیب خراسانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۰
یاد آنروزیکه کس را ره در این محضر نبود اسدی توسی : گرشاسپنامه
شگفتی جزیره ای که استرنگ داشت
سَرِ هفته ز آن جا گرفتند راه اسدی توسی : گرشاسپنامه
جنگ گرشاسب با اژدها و شگفتی ماهی وال
برفتند و آمد جزیری پدید طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۵
خجالت مایه ام وضع پریشانیست بنیادم جهان ملک خاتون : رباعیات
شمارهٔ ۲۷۱
ببرید ز من نگار مسکین دل من اسدی توسی : گرشاسپنامه
صفت جریزه دیو مردمان
رسیدند نزدیک کوهی بلند امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۲۰۲
هنوزت ناز گرد چشم خواب آلود میگردد اسدی توسی : گرشاسپنامه
آمدن گرشاسب به جزیره هدکیر
به دیگر جزیری رسیدند زود اسدی توسی : گرشاسپنامه
شگفتی دیگر جزیره که کرگدن داشت
از آن کوه ملاح بگذشت خواست طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۶
کتاب عشق می خوانم کنون فهم سبق کردم سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۵۴۳
کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوانگی اسدی توسی : گرشاسپنامه
به کشتی نشستن
چو سه روز بگذشت و شد راست باد سلمان ساوجی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۳
عارفا لعل لبش می میدهد هشیار باش طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۷
به مضراب دگر قانون عشقت ساز می کردم اسدی توسی : گرشاسپنامه
صفت جزیره اسکونه
وز آن جا به کوهی نهادند روی اسدی توسی : گرشاسپنامه
شگفتی دیگر جزیره
دو هفته خوش و شاد بگذاشتند طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۸
صفحه دل را ز موج باده تا مستر زدم اسدی توسی : گرشاسپنامه
شگفتی دیگر جزیره
به دیگر جزیری فکندند رخت اسدی توسی : گرشاسپنامه
شگفتی جزیره هر دو زور و خوشی هوا و زمین
همه کوهش از رنگ گل ناپدید