اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۴۶
جان سختی دلم را بیداد می شناسد بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۶۸
لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواهد شدن ادیب الممالک : فرهنگ پارسی
شمارهٔ ۱ - گفتار میرزا صادق خان امیری - ادیب الممالک فراهانی
آن بت شوخ چشم مه سیما صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۴۷
چند در دایرهٔ مردم عاقل باشم مولوی : دفتر سوم
بخش ۱۹۶ - مکرر کردن عاذلان پند را بر آن مهمان آن مسجد مهمان کش
گفت پیغامبر که ان فی البیان فردوسی : پادشاهی خسرو پرویز
بخش ۷
وزان روی شد شهریار جوان عطار نیشابوری : بخش پانزدهم
جواب پدر
پدر گفتش چرا ملکت بکارست صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۳۰۲
شود رد خلایق هر که را الله می خواهد سعدی : باب ششم در قناعت
حکایت در مذلت بسیار خوردن
چه آوردم از بصره دانی عجب سهراب سپهری : آوار آفتاب
بی تار و پود
در بیداری لحظهها امیر معزی : غزلیات
شمارهٔ ۵۴
نگارا تو دلبند و زیبا نگاری ناصرخسرو : سفرنامه
بخش ۸۴ - ادامهٔ حکایت گرمابه و گرمابهبان
و بعد از آن که حال دنیاوی ما نیک شده بود هر یک لباسی پوشیدیم روزی به در آن گرمابه شدیم که ما را در آن جا نگذاشتند. چون از در دررفتیم گرمابه بان و هرکه آن جا بودند همه برپای خاستند و بایستادند چندان که ما در حمام شدیم و دلاک و قیم درآمدند و خدمت کردند و به وقتی که بیرون آمدیم هر که در مسلخ گرمابه بود همه برپای خاسته بودند و نمی نشستند تا ما جامه پوشیدیم و بیرون آمدیم و در آن میانه حمامی به یاری از آن خود میگوید این جوانانند که فلان روز ما ایشان را در حمام نگذاشتیم و گمان بردند که ما زبان ایشان ندانیم من به زبان تازی گفتم که راست میگویی ما آنیم که پلاس پارهها در پشت بسته بودیم آن مرد خجل شد و عذرها خواست وا ین هردو حال در مدت بیست روز بود و این فصل بدان آوردم تا مردم بدانند که به شدتی که از روزگار پیش آید نباید نالید و از فضل و رحمت آفریدگار جل جلاله و عم نواله ناامید نباید شد که او تعالی رحیم است. اقبال لاهوری : پیام مشرق
زندگی و عمل در جواب هاینه موسوم به «سؤالات»
ساحل افتاده گفت گرچه بسی زیستم مولوی : دفتر اول
بخش ۲۹ - اعتراض مریدان در خلوت وزیر
جمله گفتند ای وزیر انکار نیست سعدی : غزلیات
غزل ۲۱۰
خواب خوش من ای پسر دستخوش خیال شد ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۲۰۳ - تجرید و منقبت
دل ز دل بردار اگر بایست دلبر داشتن صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۵۳۶
چو خوش است اتحادی که حجاب تن نماند صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۸۶۹
نتوان به آه لشکر غم را شکست داد مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۴۱
ای خجل از تو شکر و آزادی ترانه های کودکانه : بخش اول
مادر بزرگ، پدر بزرگ
مادر بزرگ مهربون
شمارهٔ ۵۴۶
جان سختی دلم را بیداد می شناسد بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۶۸
لاله عطر آمیز و گل مشکین نفس خواهد شدن ادیب الممالک : فرهنگ پارسی
شمارهٔ ۱ - گفتار میرزا صادق خان امیری - ادیب الممالک فراهانی
آن بت شوخ چشم مه سیما صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۴۷
چند در دایرهٔ مردم عاقل باشم مولوی : دفتر سوم
بخش ۱۹۶ - مکرر کردن عاذلان پند را بر آن مهمان آن مسجد مهمان کش
گفت پیغامبر که ان فی البیان فردوسی : پادشاهی خسرو پرویز
بخش ۷
وزان روی شد شهریار جوان عطار نیشابوری : بخش پانزدهم
جواب پدر
پدر گفتش چرا ملکت بکارست صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۳۰۲
شود رد خلایق هر که را الله می خواهد سعدی : باب ششم در قناعت
حکایت در مذلت بسیار خوردن
چه آوردم از بصره دانی عجب سهراب سپهری : آوار آفتاب
بی تار و پود
در بیداری لحظهها امیر معزی : غزلیات
شمارهٔ ۵۴
نگارا تو دلبند و زیبا نگاری ناصرخسرو : سفرنامه
بخش ۸۴ - ادامهٔ حکایت گرمابه و گرمابهبان
و بعد از آن که حال دنیاوی ما نیک شده بود هر یک لباسی پوشیدیم روزی به در آن گرمابه شدیم که ما را در آن جا نگذاشتند. چون از در دررفتیم گرمابه بان و هرکه آن جا بودند همه برپای خاستند و بایستادند چندان که ما در حمام شدیم و دلاک و قیم درآمدند و خدمت کردند و به وقتی که بیرون آمدیم هر که در مسلخ گرمابه بود همه برپای خاسته بودند و نمی نشستند تا ما جامه پوشیدیم و بیرون آمدیم و در آن میانه حمامی به یاری از آن خود میگوید این جوانانند که فلان روز ما ایشان را در حمام نگذاشتیم و گمان بردند که ما زبان ایشان ندانیم من به زبان تازی گفتم که راست میگویی ما آنیم که پلاس پارهها در پشت بسته بودیم آن مرد خجل شد و عذرها خواست وا ین هردو حال در مدت بیست روز بود و این فصل بدان آوردم تا مردم بدانند که به شدتی که از روزگار پیش آید نباید نالید و از فضل و رحمت آفریدگار جل جلاله و عم نواله ناامید نباید شد که او تعالی رحیم است. اقبال لاهوری : پیام مشرق
زندگی و عمل در جواب هاینه موسوم به «سؤالات»
ساحل افتاده گفت گرچه بسی زیستم مولوی : دفتر اول
بخش ۲۹ - اعتراض مریدان در خلوت وزیر
جمله گفتند ای وزیر انکار نیست سعدی : غزلیات
غزل ۲۱۰
خواب خوش من ای پسر دستخوش خیال شد ملکالشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۲۰۳ - تجرید و منقبت
دل ز دل بردار اگر بایست دلبر داشتن صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۵۳۶
چو خوش است اتحادی که حجاب تن نماند صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۸۶۹
نتوان به آه لشکر غم را شکست داد مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۴۱
ای خجل از تو شکر و آزادی ترانه های کودکانه : بخش اول
مادر بزرگ، پدر بزرگ
مادر بزرگ مهربون