اقبال لاهوری : اسرار خودی
حکایت الماس و زغال
از حقیقت باز بگشایم دری
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۷۶
هر چه جز گوهر عشق است درین بحر کف است
نظامی گنجوی : خسرو و شیرین
بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور
یکی شب از شب نوروز خوشتر
مولوی : دفتر پنجم
بخش ۱۶۳ - حکایت آن مجاهد کی از همیان سیم هر روز یک درم در خندق انداختی به تفاریق از بهر ستیزهٔ حرص و آرزوی نفس و وسوسهٔ نفس کی چون می‌اندازی به خندق باری به یک‌بار بینداز تا خلاص یابم کی الیاس احدی الراحتین او گفته کی این راحت نیز ندهم
آن یکی بودش به کف در چل درم
ملک‌الشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۹
باستان (‌آغاز و همواره‌) و همه گاه امید بر یزدان دار و دوست آن گیر که ترا سودمندتر بود.
مولوی : دفتر پنجم
بخش ۱۶۱ - نصیحت مبارزان او را کی با این دل و زهره کی تو داری کی از کلابیسه شدن چشم کافر اسیری دست بسته بیهوش شوی و دشنه از دست بیفتد زنهار زنهار ملازم مطبخ خانقاه باش و سوی پیکار مرو تا رسوا نشوی
قوم گفتندش به پیکار و نبرد
عطار نیشابوری : فی‌وصف حاله
فی وصف حاله
کردی ای اعطار بر عالم نثار
ملا مسیح پانی پتی : رام و سیتا
بخش ۸ - در بیان اوصاف پیر خود
سعادت نامۀ اختر بلندی
مولوی : دفتر پنجم
بخش ۱۵۴ - دگربار استدعاء شاه از ایاز کی تاویل کار خود بگو و مشکل منکران را و طاعنان را حل کن کی ایشان را در آن التباس رها کردن مروت نیست
این سخن از حد و اندازه‌ست بیش
مهدی اخوان ثالث : آخر شاهنامه
میراث
پوستینی کهنه دارم من
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۳۲۳
از باده چون عقیق تو سیراب می شود
مولوی : دفتر پنجم
بخش ۱۵۳ - تفسیر این آیت که و ان الدار الاخرة لهی الحیوان لوکانوا یعلمون کی در و دیوار و عرصهٔ آن عالم و آب و کوزه و میوه و درخت همه زنده‌اند و سخن‌گوی و سخن‌شنو و جهت آن فرمود مصطفی علیه السلام کی الدنیا جیفه و طلابها کلاب و اگر آخرت را حیات نبودی آخرت هم جیفه بودی جیفه را برای مردگیش جیفه گویند نه برای بوی زشت و فرخجی
آن جهان چون ذره ذره زنده‌اند
مولوی : دفتر پنجم
بخش ۱۴۹ - قصد انداختن مصطفی علیه‌السلام خود را از کوه حری از وحشت دیر نمودن جبرئیل علیه‌السلام خود را به وی و پیدا شدن جبرئیل به وی کی مینداز کی ترا دولتها در پیش است
مصطفیٰ را هجر چون بفراختی
مولوی : دفتر پنجم
بخش ۱۴۳ - حکایت آن مذن زشت آواز کی در کافرستان بانگ نماز داد و مرد کافری او را هدیه داد
یک مؤذن داشت بس آواز بد
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۲۲
ای شده از جفای تو جانب چرخ دود من
نهج البلاغه : خطبه ها
احتياط در مصرف بيت المال
<strong> و من كلام له عليه‌السلام كلم به عبد الله بن زمعة و هو من شيعته </strong> و ذلك أنه قدم عليه في خلافته يطلب منه مالا فقال عليه‌السلام
عطار نیشابوری : بخش نهم
الحكایة و التمثیل
بود دزدی دزدی بسیار کرد
مولوی : دفتر پنجم
بخش ۱۳۸ - پرسیدن پادشاه قاصدا ایاز را کی چندین غم و شادی با چارق و پوستین کی جمادست می‌گویی تا ایاز را در سخن آورد
ای ایاز این مهرها بر چارقی
حسین خوارزمی : غزلیات، قصاید و قطعات
شمارهٔ ۲۲۵
دلا از جان روان بگذر اگر جویای جانانی
سعدی : غزلیات
غزل ۳۲
معلمت همه شوخی و دلبری آموخت