اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۳۳ - الخوف
در عشق زهمنشین بد می ترسم سهراب سپهری : شرق اندوه
و شکستم، و دویدم، و فتادم
درها به طنین های تو وا کردم. فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۹۳
اگرچه شعلة حسنت تمام عالم سوخت بلند اقبال : بخش سوم
بخش ۲۰ - حکایت
خواست موری تا ز وحدت دم زند قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۱
دستم ز جام عکس می لالهگون گرفت اقبال لاهوری : اسرار خودی
در حقیقت شعر و اصلاح ادبیات اسلامیه
گرم خون انسان ز داغ آرزو مجیرالدین بیلقانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۰۸
چون عود اگر چه تن بلاکش دارم جهان ملک خاتون : رباعیات
شمارهٔ ۱۸۹
تا کی به غم زمانه سازیم ای دل کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۸۶۰
گه خصم شوی مرا و گه یار آیی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۳۷
مجلس چو چراغ و تو چو آبی سعدی : غزلیات
غزل ۲۲۴
گلبنان پیرایه بر خود کردهاند همام تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۷۷
ای حلقه مشکین تو دام دل من اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۲۵ - التّقدیر
یک تن بنمای در جهان از زن و مرد مولوی : دفتر اول
بخش ۸۹ - باز گفتن بازرگان با طوطی آنچ دید از طوطیان هندوستان
کرد بازرگان تجارت را تمام اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۳۲ - الصدق
از صدق رهانی دل خود را از حیف کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۸۳
ما تکیه بیاری هوادار نداریم سعدی : باب پنجم در رضا
حکایت
یکی روستایی سقط شد خرش مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۰۰
تیز دوم، تیز دوم، تا به سواران برسم مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۱۷
مرا گویی کرایی؟ من چه دانم ناصرخسرو : سفرنامه
بخش ۹۹ - سرخس، مروالرود، باریاب و سنگلان
دوم جمادی الاخر به شهر سرخس رسیدیم وا ز بصره تا سرخس سیصد و نود فرسنگ حساب کردیم. از سرخس به راه رباط جعفری و رباط عمروی و رباط نعمتی که آن هر سه رباط نزدیک هم بر راه است بیامدیم. دوازدهم جمادی الاخر به شهر مروالرود رسیدیم و بعد از دو روز بیرون شدیم به راه آب گرم. نوزدهم ماه به باریاب رسیدیم. سی وشش فرسنگ بود و امیر خراسان جعفری بیک ابوسلیمان داود بن میکاییل بن سلجوق بود و وی به شبورغان بود وسوی مرو خواست رفتن که دارالملک وی بود و ما به سبب ناایمنی راه سوی سنگلان رفتیم.
شمارهٔ ۲۳۳ - الخوف
در عشق زهمنشین بد می ترسم سهراب سپهری : شرق اندوه
و شکستم، و دویدم، و فتادم
درها به طنین های تو وا کردم. فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۹۳
اگرچه شعلة حسنت تمام عالم سوخت بلند اقبال : بخش سوم
بخش ۲۰ - حکایت
خواست موری تا ز وحدت دم زند قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۱
دستم ز جام عکس می لالهگون گرفت اقبال لاهوری : اسرار خودی
در حقیقت شعر و اصلاح ادبیات اسلامیه
گرم خون انسان ز داغ آرزو مجیرالدین بیلقانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۰۸
چون عود اگر چه تن بلاکش دارم جهان ملک خاتون : رباعیات
شمارهٔ ۱۸۹
تا کی به غم زمانه سازیم ای دل کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۸۶۰
گه خصم شوی مرا و گه یار آیی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۳۷
مجلس چو چراغ و تو چو آبی سعدی : غزلیات
غزل ۲۲۴
گلبنان پیرایه بر خود کردهاند همام تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۷۷
ای حلقه مشکین تو دام دل من اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۲۵ - التّقدیر
یک تن بنمای در جهان از زن و مرد مولوی : دفتر اول
بخش ۸۹ - باز گفتن بازرگان با طوطی آنچ دید از طوطیان هندوستان
کرد بازرگان تجارت را تمام اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۳۲ - الصدق
از صدق رهانی دل خود را از حیف کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۸۳
ما تکیه بیاری هوادار نداریم سعدی : باب پنجم در رضا
حکایت
یکی روستایی سقط شد خرش مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۰۰
تیز دوم، تیز دوم، تا به سواران برسم مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۱۷
مرا گویی کرایی؟ من چه دانم ناصرخسرو : سفرنامه
بخش ۹۹ - سرخس، مروالرود، باریاب و سنگلان
دوم جمادی الاخر به شهر سرخس رسیدیم وا ز بصره تا سرخس سیصد و نود فرسنگ حساب کردیم. از سرخس به راه رباط جعفری و رباط عمروی و رباط نعمتی که آن هر سه رباط نزدیک هم بر راه است بیامدیم. دوازدهم جمادی الاخر به شهر مروالرود رسیدیم و بعد از دو روز بیرون شدیم به راه آب گرم. نوزدهم ماه به باریاب رسیدیم. سی وشش فرسنگ بود و امیر خراسان جعفری بیک ابوسلیمان داود بن میکاییل بن سلجوق بود و وی به شبورغان بود وسوی مرو خواست رفتن که دارالملک وی بود و ما به سبب ناایمنی راه سوی سنگلان رفتیم.