مسعود سعد سلمان : قصاید
شمارهٔ ۲۰۷ - مدح ملک ارسلان بن مسعود
زبان دولت عالی به بنده داد پیام
حسین خوارزمی : غزلیات، قصاید و قطعات
شمارهٔ ۱۴۶
ای گشته مست عشقت روز الست جانم
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۷۴
ای رخت چون ماه و از مه بیش هم
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶۰
چرخ فلک با همه کار و کیا
غزالی : رکن چهارم - رکن منجیات
بخش ۶۶ - حقیقت اخلاص
بدان که چون نیت بشناختی که باعث بر عمل وی است و متقاضی وی است، آن متقاضی اگر یکی بود آن را خالص گویند. و چون دو باشد آمیخته باشد و خالص نبود. مثلا هرکه روزه دارد برای خدای تعالی، ولکن پرهیز از خوردن نیز مقصود بود برای تندرستی، یا کم مونتی مقصود بود نیز یا آن که او را در طبخ و طعام ساختن رنج نرسد یا آن که کاری دارد تا بدان پردازد یا خوابش نگیرد و کاری بتواند کرد یا بنده ای آزاد کند تا از فقه وی برهد یا زا خوی بد وی برهد یا حج کند تا در راه قوی و تندرست شود یا تماشا کند و شهرها بیند یا از رنج زن و فرزند برآساید یا از رنج دشمنی برهد یا شب نماز کند تا خوابش نگیرد تا کالا نگاه تواند داشت، یا علم آموزد تا کفایت خویش به دست تواند آورد یا اسباب و ضیاع نگاه تواند داشت تا عزیز و محتشم باشد یا درس و مجلس کند تا از رنج خاموشی برهد و دلتنگ نشود، یا مصحف نویسد تا خطش مستقیم شود یا حج پیاده کند تا که را سود باشد یا طهارت کند تا خنک شود و پاکیزه گردد یا غسل کند تا خوشبوی شود یا در مسجد اعتکاف گیرد تا که جایش نباید داد و یا سایل را صدقه دهد تا از ابرام وی برهد یا درویشی را چیزی دهد که از منع وی شرم می دارد یا به عیادت بیمار شود تا چون وی بیمار شود، به عیادت وی آیند و با وی عتاب نکنند و آزار نگیرند، یا خیری کن که به صلاح معروف شود، این ریا باشد و حکم ریا گفته ایم.
یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۱
کدام باده ز مینای دهر شد به گلویم
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۹
ای قبله صاحب نظران، روی چو ماهت
غزالی : رکن چهارم - رکن منجیات
بخش ۶۷ - فصل (غش در عبادت چهار درجه دارد)
بدان که گفته اند زیرکان که دو رکعت نماز از عالمی فاضلتر از عبادت یک ساله جاهل، برای آن که جاهل آفات عمل نداند و آمیختگی وی به اغراض نداند و همه را خالص پندارد که غش در عبادت هم چون غش است در زر که بعضی باشد که صیرفی نیز در غلط افتاد الا صیرفی استاد، اما همه جاهلان خود پندارند که زر آن باشد که زرد بود و صورت زر دارد.
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
تو میدانی حیات جاودان چیست؟
تو میدانی حیات جاودان چیست؟
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۵۵
عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ای
رفیق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۵
دور از رخ تو بدیده و دل ای ماه
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۷۵
پیکان واقعات دلم را به غم بدوخت
سوزنی سمرقندی : قطعات
شمارهٔ ۱۴ - ناصر دین
ای ناصر دین سید اولاد پیمبر
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۸
ای عید دوم آمده روی چو نگارت
غزالی : رکن چهارم - رکن منجیات
بخش ۶۸ - فصل (نیت آمیخته از ثواب خالی نباشد)
بدان که چون نیت آمیخته شد، اگر ریا یا غرضی دیگر غالب تر بود از نیت عبادت، این سبب عقوبت بود، و اگر با وی برابر بود نه سبب عقوبت بود نه سبب ثواب و اگر ضعیف تر بود عمل از ثواب خالی نباشد و هرچند که اخبار اشارت بدان می کند که چون شرکت آید گویند برو مزد از آن کس طلب کن که برای وی کردی، ولکن ظاهر نزدیک ما آن است که بدین آن می خواهد که چون هردو قصد برابر بود مزد نبود، چون طلب کند گویند از آن کس طلب کن.
غزالی : رکن چهارم - رکن منجیات
بخش ۶۹ - باب سیم
بدان که صدق به اخلاص نزدیک است و درجه وی بزرگ است و هرکه به کمال آن رسد نام وی صدیق است و خدای تعالی در قرآن بر وی ثنا کرده است و گفته، «رجال صدقوا ما عاهدواالله علیه» و گفت، «لیسئل الصادقین عن صدقهم» و رسول (ص) را پرسیدند که کمال در چیست؟ گفت، «گفتار به حق و کردار به صدق». پس معنی صدق شناختن مهم است و معنی صدق راستی است. و این صدق و راستی در شش چیز بود و هرکه در همه به کمال رسد وی صدیق بود.
فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۶
تا به دل خورده‌ام از عشق گلی خاری چند
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۰
جز صورت تو ماه سما را چه توان گفت
هلالی جغتایی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۵
تا چشم تو عشوه‌ساز خواهد بودن
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۹
تا بر سر بازار به مستی قدمش رفت