رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۲۴ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ این افتتاحى دیگر است ذکر قصّه وقعه احد را، و تعزیت است دلهاى مؤمنان را. میگوید: پیش از شما در جهان سنّتها بود، یعنى: سنن الأیّام فى تداولها، عادتها و خویهاى روزگار در حال گردى و روزگردى میان جهانیان، بنیک و بد، گاه شادى و گاه اندوه، گاه راحت و گاه محنت، گاه آسانى و گاه شدّت. و اگر خواهى اضافت سنّت به اللَّه برى، یعنى سنن اللَّه فى خلقه. میگوید: پیش از شما بود در جهان سنّتها و نهادهاى اللَّه در کار راندن میان جهانیان، گاه آزمودن اهل حق بدولت اهل باطل، و دولت بازگردانیدن از اهل باطل با اهل حق، و آخر بعاقبت پیروزى اهل حق بر اهل باطل.
رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۲۳ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: وَ سارِعُوا خداوند بزرگوار، جلیل و جبّار، کریم و غفّار، کردگار نامدار، حکیم راست‏دان، علیم پاکدان، مهربان کاردان، جلّ جلاله و تقدّست اسماءه، و توالت آلائه، و تعالت صفاته و نعماءه، و عظمت کبریاءه، بندگان را بخطاب کرامت با هزاران لطافت مینوازد، و کارشان میسازد، و راهشان بسوى خود مینماید و میخواند که: وَ سارِعُوا بشتابید بندگان من، و بکوشید رهیگان من، پیشى جویید دوستان من، که کار پیشوایان دارند و دست سابقان بردند. وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ، فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ بنده من! هر چه بند است از راه بردار، و با کس پیوند مدار، و نجا المخفون بکاردار، تا بسابقان در رسى، باشد که روزى سر ببالین أمن باز نهى، و از اندوه فرقت باز رهى. آرى! جلیل کارى است و عزیز حالى بسابقان در رسیدن، و در سبکباران پیوستن! و لکن بس طرفه کاریست گنجشک را با باز پریدن، و زمن را با سوار دویدن!
شهریار (سید محمدحسین بهجت تبریزی) : گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۲ - اخگر نهفته
ای دل به ساز عرش اگر گوش می کنی
رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۲۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: وَ سارِعُوا بر یکدیگر بشتابید، إِلى‏ مَغْفِرَةٍ بآمرزشى، مِنْ رَبِّکُمْ از خداوند شما، وَ جَنَّةٍ و بهشتى، عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ که فراخى آن چند هفت آسمان و (هفت) زمین است. أُعِدَّتْ ساخته گشت، لِلْمُتَّقِینَ (۱۳۳) مر پرهیزگاران را.
احمد شاملو : ترانه‌های کوچک غربت
رستاخیز
من تمامی‌ مُردگان بودم:
نصرالله منشی : باب الاسد و الثور
بخش ۱۹
کلیله گفت: این مثل بدان آوردم تا بدانی که این محنت تو بخود کشیدی و از نتایج عاقبت آن غافل بودی. دمنه گفت: چنین است و این کار من کردم. اکنون تدبیر خلاص من چگونه می‌بینی؟ کلیله گفت: تو چه اندیشیده ای؟
رشیدالدین میبدی : ۴- سورة النساء- مدنیة
۱۸ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: وَ مَنْ یُهاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الآیة یعنى: فى طاعة اللَّه، یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُراغَماً کَثِیراً یعنى: متحوّلا عن الکفر، وَ سَعَةً فى الأرض. و بو عبیده گفت: مراغم و مهاجر هر دو یکسانست، یقال: راغمت قومى و هاجرتهم، و أصل این آنست که مرد مسلمان شود، از قوم خویش بخشم بیرون آید، از ایشان ببرد، و هجرت کند. پس آن بیرون آمدن وى مراغمه گویند، و رفتن برسول خدا هجرت گویند. باین قول راغمت بمعنى عادیت است. و گفته‏اند: اصل این از رغام است، و رغام خاکست، و رغم انفه ازین گرفته‏اند، راغمته أی هاجرته فلم ابال، و ان رغم انفه، اى لصق بالتّراب انفه. و گفته‏اند: مراغمه زیستن است و گشتن در زمین بکام، رغدا و غدقا و مراغما همه متقارب‏اند، بر جمله معنى آنست که: هر که قصد هجرت دارد جاى هجرت یابد، چون بزمینى نتواند بود بزمینى دیگر شود. چون جایى بکام و مراد خویش زندگانى نتواند کرد، فرا جایى شود که بکام و مراد خویش زندگانى تواند کرد، و لهذا قال بعضهم و انشدوا:
ابن حسام خوسفی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۸۶
ای خواجه چه گویم چو نیی فرزانه
رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۲۲ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ الآیة... این رقم ذلّت که بر ایشان کشید از روى قلّت عدد است و نظر عامّه. امّا از آنجا که نظر خاصّ است و حقیقت کار است، کسى که اللَّه وى را یار است او را چون توان گفت که حقیر و خوار است.
ابن حسام خوسفی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸
مرا هوای تو هرگز زسر به در نرود
صفایی جندقی : قطعات و ماده تاریخ‌ها
۳۸- تاریخ ولادت میرزا فتح الله کیوان نوادهٔ شاعر
خلفی فرخ افضل از خورشید
رشیدالدین میبدی : ۲۳- سورة المؤمنون- مکیّة
۲ - النوبة الثالثة
قوله: «وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرائِقَ» باشارت ارباب معارف و استنباط اهل فهم این سبع طرائق اشارتست بهفت حجاب که ربّ العزّه در نهاد آدمى آفریده و او را بآن محجوب داشته از دیدن لطائف و یافت حقایق، یکى حجاب عقل دیگر حجاب علم، سدیگر قلب، چهارم نفس، پنجم حس، ششم ارادت، هفتم مشیّت، عقل او را بر شغل دنیا و تدبیر معاش داشت تا از حق باز ماند، علم او را در میدان مباهات کشید با اقران خویش تا در وهده تفاخر و تکاثر بماند، دل او را بر مقام دلیرى و دلاورى بداشت تا در معارک ابطال بطمع صیت دنیوى چنان بفتنه افتاد که پرواى دین و نصرت دینش نبود، نفس خود حجاب مهین است و دشمن دین، اعدى عدوّک نفسک الّتى بین جنبیک‏، اگر بر وى دست یابى دست ببرى و رنه افتادى که هرگز نخیزى اینجا حس شهوت، و ارادت معصیت، و مشیّت فترت، شهوت و معصیت حجاب عامه خلق است، و فترت حجاب خواص حضرتست از راه حقیقت.
جلال عضد : قطعات
شمارهٔ ۱۳
داری اشرف زنی که چون می بست
رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۲۲ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ الآیة... درین آیت تسلیت و تعزیت مسلمانان است از آنچه روز احد بر ایشان رفت، میگوید: من که خداوندم شما را روز بدر نصرت کردم با آنکه عدد شما اندک بود، و شما در چشم دشمن خوار و حقیر، یعنى گله مکنید که اگر امسال بر شما بود، پار شما را بود. تواریخیان گفتند: واقعه احد در شوّال سنه ثلاث از هجرت بود، و جنگ بدر روز آدینه بود هفدهم ماه رمضان. و دوش آن شب قدر بود. و اوّل غزوى که مصطفى (ص) بتن خویش در آن بیرون رفت، و جنگ کرد و صنادید قریش در آن کشته شدند بدر بود. شعبى گفت: بدر چاهى است از آن مردى که نام وى بدر بود، آن چاه بنام وى باز خواندند. پس نسبت حرب که آنجا رفت با آن چاه بردند.
سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۷
به توبه هر که ز یک قطره ی شراب گذشت
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۷
کس تیغ چو پهلوان ایران نزدست
رشیدالدین میبدی : ۴- سورة النساء- مدنیة
۹ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ بدان که در عالم قیامت و میدان رستاخیز و مجمع سیاست و هیبت، بندگان خداى را کارهاى عظیم در پیش است، و مقامهاى مختلف: اوّل مقام دهشت و حیرت. دوم مقام سؤال و اظهار حجّت، و درخواست شهادت و بیّنت. سیوم مقام حساب و مناقشت. چهارم مقام تمیز و مفاصلت.
فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۵
آخر از کعبه مقیم در خمار شدیم
رشیدالدین میبدی : ۳- سورة آل عمران- مدنیة
۲۲ - النوبة الاولى
قوله تعالى: وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ بدرستى که خداى شما را نصرت کرد در غزو بدر، وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ و شما در چشم دشمن سست و خوار بودید از ناساختگى. فَاتَّقُوا اللَّهَ بپرهیزید از بد اندیشى در خداى و گله کردن از وى، لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۱۲۳) تا از سپاسداران بید.
رشیدالدین میبدی : ۱۵- سورة الحجر- مکیة
۳ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ» اى موعد الجنّ و الانس جمیعا.