قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۵۰
ای باطن تو چو ظاهر آینه صاف قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۹
ای عمر گرامی به ریا کرده تلف قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۸
از ماه، چه نور چشم داری در میغ؟ قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۷
زنهار دم سرد مده سر به چراغ قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۶
بی گریه، بود دیده چو بی باده ایاغ انوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۳
به بیل عشق تو دل گل ندارد عطار نیشابوری : تذکرة الأولیاء
ذکر شیخ ابوبکر واسطی رحمةالله علیه
آن معظم مسند و آیت آن موحد مقصد عنایت آن خضر کنز حقایق آن بحر رموز دقایق آن ورای صفت قابضی و باسطی قطب جهان ابوبکر واسطی رحمةالله علیه کاملترین مشایخ عهد بود و شیخ الشیوخ عهد و وقت و عالیترین اصحاب و بزرگ همتتر ازو کس نشان نداد در حقایق ومعارف هیچکس قدم از پیش او ننهاد و درتوحید و تجرید و تفویض بر همه سابق بود و از قدماء اصحاب جنید و گویند از فرغانه بود وبواسطهٔ نشستی و بهمهٔ انواع محمود بوده و بر همهٔ دلها مقبول و تا صاحب نفسی نبود بعداوت او بیرون نیامد عباراتی غامض داشت و اشاراتی مشکل و معانی بدیع و عجیب و کلماتی بلند تا هر کسی را مجال نبودی گرد آن گشتن و در فنون علوم به کمال بود وریاضت و مجاهدت که او کشید در وسع کس نیاید و توجهی که به خدا داشت در جمله امور کسی را آن نبود و سخن توحید ازو زیباتر کس بیان نکرد. قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۵
پیدا بود از اشک فروهشته شمع بلند اقبال : قطعات
شمارهٔ ۱۷ - قطعه
تا نبینم تا به من ثابت نگردد چیزها قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۴
خون شد دلم از شنیدن نام وداع قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۳
دارم به دو دست خویش دایم تن خویش قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۲
هست از بن هر موی، مرا بر تن خویش قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۱
عشق ارچه بود ز بود، نابودش بیش قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۰
گردون که ز هم نمیفتد اجزایش سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۴۰
بر سین سریر سر سپاه آمد عشق قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳۹
از فیض جنون، عقل برد کار ز پیش قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳۸
صبحم، نیم از شکفته طبعی درویش قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳۷
با آن که زدی بر جگرم صد جا نیش قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳۶
دارد به من اتحاد، یار از من بیش قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳۵
ای فیض ازل با نفست دوشادوش
شمارهٔ ۴۵۰
ای باطن تو چو ظاهر آینه صاف قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۹
ای عمر گرامی به ریا کرده تلف قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۸
از ماه، چه نور چشم داری در میغ؟ قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۷
زنهار دم سرد مده سر به چراغ قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۶
بی گریه، بود دیده چو بی باده ایاغ انوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۳
به بیل عشق تو دل گل ندارد عطار نیشابوری : تذکرة الأولیاء
ذکر شیخ ابوبکر واسطی رحمةالله علیه
آن معظم مسند و آیت آن موحد مقصد عنایت آن خضر کنز حقایق آن بحر رموز دقایق آن ورای صفت قابضی و باسطی قطب جهان ابوبکر واسطی رحمةالله علیه کاملترین مشایخ عهد بود و شیخ الشیوخ عهد و وقت و عالیترین اصحاب و بزرگ همتتر ازو کس نشان نداد در حقایق ومعارف هیچکس قدم از پیش او ننهاد و درتوحید و تجرید و تفویض بر همه سابق بود و از قدماء اصحاب جنید و گویند از فرغانه بود وبواسطهٔ نشستی و بهمهٔ انواع محمود بوده و بر همهٔ دلها مقبول و تا صاحب نفسی نبود بعداوت او بیرون نیامد عباراتی غامض داشت و اشاراتی مشکل و معانی بدیع و عجیب و کلماتی بلند تا هر کسی را مجال نبودی گرد آن گشتن و در فنون علوم به کمال بود وریاضت و مجاهدت که او کشید در وسع کس نیاید و توجهی که به خدا داشت در جمله امور کسی را آن نبود و سخن توحید ازو زیباتر کس بیان نکرد. قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۵
پیدا بود از اشک فروهشته شمع بلند اقبال : قطعات
شمارهٔ ۱۷ - قطعه
تا نبینم تا به من ثابت نگردد چیزها قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۴
خون شد دلم از شنیدن نام وداع قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۳
دارم به دو دست خویش دایم تن خویش قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۲
هست از بن هر موی، مرا بر تن خویش قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۱
عشق ارچه بود ز بود، نابودش بیش قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۰
گردون که ز هم نمیفتد اجزایش سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۴۰
بر سین سریر سر سپاه آمد عشق قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳۹
از فیض جنون، عقل برد کار ز پیش قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳۸
صبحم، نیم از شکفته طبعی درویش قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳۷
با آن که زدی بر جگرم صد جا نیش قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳۶
دارد به من اتحاد، یار از من بیش قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳۵
ای فیض ازل با نفست دوشادوش