آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۷
نمی پرسی ز غمناکان، دلت شاد است پنداری؟! حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۶
به ترک دوستی کردن نه کار اهل دل باشد هجویری : بابٌ ذکر ائمّتهم مِنْ أتباعِ التّابعین
۱۸- ابومحفوظ معروف بن فیروز الکرخی، رضی اللّه عنه
و منهم: متعلق درگاه خدا و پروردهٔ علی رضا، ابومحفوظ معروف ابن فیروز الکرخی، رضی اللّه عنه طبیب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲
درماندگی خود بکه گوئیم خدا را ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۱۰۱
غم از حد برونی دارم امروز محتشم کاشانی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۱ - در مدح فرهاد بیک غلام حاکم دارالسلطنه اصفهان
در نسبت است خسرو شاهان نامدار غبار همدانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۵
در بند هرچه در دو جهان هست نیستم مولوی : دفتر پنجم
بخش ۲۶ - قصهٔ آن حکیم کی دید طاوسی را کی پر زیبای خود را میکند به منقار و میانداخت و تن خود را کل و زشت میکرد از تعجب پرسید کی دریغت نمیآید گفت میآید اما پیش من جان از پر عزیزتر است و این پر عدوی جان منست
پر خود میکند طاووسی به دشت آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۹
خوش آنکه شبی با تو سخن گویم و گریم! محتشم کاشانی : مثنویات
شمارهٔ ۴ - ایضا فی مدحه
بحمدالله که قیوم توانا امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۶۵
زمستان می رود ایام شادی پیش میآید خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۲۰۰
الهی هر چه نشان می شمردم پرده بود و هر چه مایه می دانستم بهیده بود. ای کردگار نیکو کار آنچه بی ما ساختی بی ما راست دار و آنچه تو بر تاوی به ما مسپار. آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵
آمد سحر به پرسش من یار با رقیب سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۶
سر به سر دعویست مردا مرد معنی دار کو ابوعلی عثمانی : باب ۴ تا ۵۲
باب پنجاه و دوم - دَر سَماعْ
قالَ اللّهُ تَعالی فَبَشِّرْ عِبادِ اَلَّذینَ یَسْتَمِعونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ اَحْسَنَهُ. جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۶۲
دلا این عشق بازی تا به کی بی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۷۸
به صورت یار من چون خشمگین شد قائم مقام فراهانی : نامههای فارسی
شمارهٔ ۱۹ - نامه شاهنشاهی به امپراطور اعظم
اول دفتر بنام ایزد دانا سلمان ساوجی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۳
عارفا لعل لبش می میدهد هشیار باش اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۸۰
دلدار به دل گفت گرت رغبت ماست
شمارهٔ ۱۸۷
نمی پرسی ز غمناکان، دلت شاد است پنداری؟! حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۶
به ترک دوستی کردن نه کار اهل دل باشد هجویری : بابٌ ذکر ائمّتهم مِنْ أتباعِ التّابعین
۱۸- ابومحفوظ معروف بن فیروز الکرخی، رضی اللّه عنه
و منهم: متعلق درگاه خدا و پروردهٔ علی رضا، ابومحفوظ معروف ابن فیروز الکرخی، رضی اللّه عنه طبیب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲
درماندگی خود بکه گوئیم خدا را ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۱۰۱
غم از حد برونی دارم امروز محتشم کاشانی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۱ - در مدح فرهاد بیک غلام حاکم دارالسلطنه اصفهان
در نسبت است خسرو شاهان نامدار غبار همدانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۵
در بند هرچه در دو جهان هست نیستم مولوی : دفتر پنجم
بخش ۲۶ - قصهٔ آن حکیم کی دید طاوسی را کی پر زیبای خود را میکند به منقار و میانداخت و تن خود را کل و زشت میکرد از تعجب پرسید کی دریغت نمیآید گفت میآید اما پیش من جان از پر عزیزتر است و این پر عدوی جان منست
پر خود میکند طاووسی به دشت آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۹
خوش آنکه شبی با تو سخن گویم و گریم! محتشم کاشانی : مثنویات
شمارهٔ ۴ - ایضا فی مدحه
بحمدالله که قیوم توانا امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۶۵
زمستان می رود ایام شادی پیش میآید خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۲۰۰
الهی هر چه نشان می شمردم پرده بود و هر چه مایه می دانستم بهیده بود. ای کردگار نیکو کار آنچه بی ما ساختی بی ما راست دار و آنچه تو بر تاوی به ما مسپار. آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵
آمد سحر به پرسش من یار با رقیب سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۶
سر به سر دعویست مردا مرد معنی دار کو ابوعلی عثمانی : باب ۴ تا ۵۲
باب پنجاه و دوم - دَر سَماعْ
قالَ اللّهُ تَعالی فَبَشِّرْ عِبادِ اَلَّذینَ یَسْتَمِعونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ اَحْسَنَهُ. جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۶۲
دلا این عشق بازی تا به کی بی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۷۸
به صورت یار من چون خشمگین شد قائم مقام فراهانی : نامههای فارسی
شمارهٔ ۱۹ - نامه شاهنشاهی به امپراطور اعظم
اول دفتر بنام ایزد دانا سلمان ساوجی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۳
عارفا لعل لبش می میدهد هشیار باش اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۸۰
دلدار به دل گفت گرت رغبت ماست