شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۱۴
در خرابات مجو همچو من میخواری اوحدالدین کرمانی : الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات
شمارهٔ ۹۰
کارت همه در جهان بسامان شده گیر قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۳۸۰
منم و عشق سرکش عیار خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۱۲
فتادهام من دیوانه در غم تو اسیر صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۱۳
عشق سلطان و عقل دهقان است صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۶۶۶
ناله ای از ته دل کرد سپند آخر کار مولوی : دفتر اول
بخش ۵۳ - جواب گفتن خرگوش ایشان را
گفت ای یاران مرا مهلت دهید بلند اقبال : غزلیات
شمارهٔ ۴۷۲
مگر گشتی اسیر سروقدی چون من ای قمری امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۷
هنوز آن رخ چون ماه پیش چشم من است امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۹۰
ای ترا در زیر هر لب شکرستانی دگر رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۶ - النوبة الثانیة
قوله تعالى یا بَنِی إِسْرائِیلَ ابتداى قصه بنى اسرائیل است و سخن با ایشان پس از هجرت است. در روزگار مقام مصطفى صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم بمدینه. اول منتهاى خود و نواختهاى خود و ریشان یاد کرد آن گه گلهها از ایشان در پیوست، و در همه حجت الزام کرد و تاوان بیان کرد، و بتهدید مهر کرد یا بَنِی إِسْرائِیلَ مردان و زنان را میگوید همچنانک یا بَنِی آدَمَ ذکر پسران و دختران در آن داخلاند، و عرب بسیار گوید و اخوانى و بدین مردان و زنان خواهد و اسرائیل نام یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم. است و پنج کس را از پیغمبران در قرآن هر یکى دو نام است محمد و احمد، و الیاس و الیاسین، و یونس و ذو النون، و عیسى و مسیح، و یعقوب و اسرائیل، و در قرآن شش جاى ایشان را باین ندا باز میخواند و اصل ایشان دوازده پسر یعقوباند. و رب العالمین ایشان را در قرآن اسباط خوانده است، چنانک عرب را قبایل گفت. و در بنى اسرائیل نبوت در یک سبط بود، و ملک در یک سبط، نبوت، در فرزندان یوسف بود و ملک در فرزندان یهودا. وهب منبه گفت پنج تن از بنى اسرائیل در زیر پوست نیم انار مىشدند و خوشه انگور که بر چوب افکنده بودند به بیست و اندکس بر مىتوانستند گرفت. و اسرائیل نام عبریست و هر نام عبرى که بدین لفظ آید چون جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و شمخائیل صاحب بر آنها نماز است، و حزقیل که پیغامبرى است از پیغامبران بنى اسرائیل. معنى این همه عبد اللَّه است. اسر نام بنده و ایل نام خداوند. شهریار (سید محمدحسین بهجت تبریزی) : گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۳ - ساز عبادی
تا کی چو باد سربدوانی به وادیم قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۲۹
خونم ز ره نظر به در چون نرود؟ خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۳۱۴ - در شکایت از روزگار
اهل دلی ز اهل روزگار نیابی انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰۰
عمری بادت کزو به رشک آید نوح قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۳۹۳
سید سادات عالم غیر انسان نیست کس عطار نیشابوری : باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق
شمارهٔ ۶۲
دل روی بدان زلفِ سرافراز آورد کلیم کاشانی : رباعیات
شمارهٔ ۷۶
ساز تو همیشه غم فزای دل بود میرزاده عشقی : غزلیات و قصاید
شمارهٔ ۴ - نارضایتی از خلقت
خلقت من در جهان یک وصله ناجور بود فریدون مشیری : ریشه در خاک
رساتر از فریاد
مگر رِسَم به کلامی:
غزل شمارهٔ ۱۵۱۴
در خرابات مجو همچو من میخواری اوحدالدین کرمانی : الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات
شمارهٔ ۹۰
کارت همه در جهان بسامان شده گیر قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۳۸۰
منم و عشق سرکش عیار خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۱۲
فتادهام من دیوانه در غم تو اسیر صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۱۳
عشق سلطان و عقل دهقان است صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۶۶۶
ناله ای از ته دل کرد سپند آخر کار مولوی : دفتر اول
بخش ۵۳ - جواب گفتن خرگوش ایشان را
گفت ای یاران مرا مهلت دهید بلند اقبال : غزلیات
شمارهٔ ۴۷۲
مگر گشتی اسیر سروقدی چون من ای قمری امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۷
هنوز آن رخ چون ماه پیش چشم من است امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۹۰
ای ترا در زیر هر لب شکرستانی دگر رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۶ - النوبة الثانیة
قوله تعالى یا بَنِی إِسْرائِیلَ ابتداى قصه بنى اسرائیل است و سخن با ایشان پس از هجرت است. در روزگار مقام مصطفى صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم بمدینه. اول منتهاى خود و نواختهاى خود و ریشان یاد کرد آن گه گلهها از ایشان در پیوست، و در همه حجت الزام کرد و تاوان بیان کرد، و بتهدید مهر کرد یا بَنِی إِسْرائِیلَ مردان و زنان را میگوید همچنانک یا بَنِی آدَمَ ذکر پسران و دختران در آن داخلاند، و عرب بسیار گوید و اخوانى و بدین مردان و زنان خواهد و اسرائیل نام یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم. است و پنج کس را از پیغمبران در قرآن هر یکى دو نام است محمد و احمد، و الیاس و الیاسین، و یونس و ذو النون، و عیسى و مسیح، و یعقوب و اسرائیل، و در قرآن شش جاى ایشان را باین ندا باز میخواند و اصل ایشان دوازده پسر یعقوباند. و رب العالمین ایشان را در قرآن اسباط خوانده است، چنانک عرب را قبایل گفت. و در بنى اسرائیل نبوت در یک سبط بود، و ملک در یک سبط، نبوت، در فرزندان یوسف بود و ملک در فرزندان یهودا. وهب منبه گفت پنج تن از بنى اسرائیل در زیر پوست نیم انار مىشدند و خوشه انگور که بر چوب افکنده بودند به بیست و اندکس بر مىتوانستند گرفت. و اسرائیل نام عبریست و هر نام عبرى که بدین لفظ آید چون جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و شمخائیل صاحب بر آنها نماز است، و حزقیل که پیغامبرى است از پیغامبران بنى اسرائیل. معنى این همه عبد اللَّه است. اسر نام بنده و ایل نام خداوند. شهریار (سید محمدحسین بهجت تبریزی) : گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۳ - ساز عبادی
تا کی چو باد سربدوانی به وادیم قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۲۹
خونم ز ره نظر به در چون نرود؟ خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۳۱۴ - در شکایت از روزگار
اهل دلی ز اهل روزگار نیابی انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰۰
عمری بادت کزو به رشک آید نوح قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۳۹۳
سید سادات عالم غیر انسان نیست کس عطار نیشابوری : باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق
شمارهٔ ۶۲
دل روی بدان زلفِ سرافراز آورد کلیم کاشانی : رباعیات
شمارهٔ ۷۶
ساز تو همیشه غم فزای دل بود میرزاده عشقی : غزلیات و قصاید
شمارهٔ ۴ - نارضایتی از خلقت
خلقت من در جهان یک وصله ناجور بود فریدون مشیری : ریشه در خاک
رساتر از فریاد
مگر رِسَم به کلامی: