رهی معیری : غزلها - جلد دوم
مردم فریب
شب یار من تب است و غم سینه سوز هم اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
دل خود را اسیر رنگ و بو کرد
دل خود را اسیر رنگ و بو کرد اسیری لاهیجی : اسرار الشهود
بخش ۳۴ - در بیان آنکه جمیع افعال به تقدیر الهی است و اشاره به مسائل مختلف فیه میان اشعری و معتزلی و سنی و شیعی و محقق و مقلد و ایماء اصطلاحات صوفیه و منع از اظهار اسرار و تحریص به اخفاء آن بحکم:
و رب جوهر علم لو ابوح به ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۸ - ابوبکر محمّد بن علی الکَتّانی
و از ایشان بود ابوبکر محمّدبن علی الکَتّانی رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیهِ باصل بغدادی بود و صحبت جُنَید و خَرّاز و نوری کرده بود و بمکه مجاور بود تا آنگاه که فرمان یافت و وفاة او اندر سنۀ اثنین و عشرین و ثلثمایه بود. ابن یمین فَرومَدی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۷
تنگ شکرست این دهن ایجان که تو داری ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۷ - ابوالخیر الْاَقْطَع
و ازین طایفه بود ابوالخیر الْاَقْطَع رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیْهِ، باصل مغربی بود بتینات بودی و ویرا کرامات بودی و فراستی نیز داشتی و حال او بزرگ بود و وفاة او اندر سنۀ نیّف و اربعین و ثلثمانیه بود. فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۵۷
از دست تو کس همچو من بی سر و پا نیست اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
طلسم علم حاضر را شکستم
طلسم علم حاضر را شکستم ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۶ - ابوعلی محمّدبن عبدالوهّاب الثَقَفی
و ازین طایفه بود ابوعلی محمّدبن عبدالوهّاب الثَقَفی امام وقت بود و صحبت ابوحفص کرده بود و آنِ حَمْدون قصّار و تصوّف به وی آشکار شد بنشابور و وفاة او اندر سنه ثمان و عشرین و ثلثمایه بود. حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۷
دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۵ - ابومحمّد عبداللّه بن مُنازِلَ
و ازین طایفه بود ابومحمّد عبداللّه بن مُنازِلَ رَحْمَةُ اللّهُ عَلَیْهِ پیر ملامتیان بود، یگانۀ وقت خویش بود و صحبت حَمْدون قَصّار کرده بود و عالم بود و حدیث بسیار نبشته بود و وفات او بنشابور بود، اندر سنه تسع و عشرین یا ثلثین و ثلثمایه بود. عبداللّه مُنازِل گوید هیچکس فریضۀ ضایع نکند از فریضها الّا که مبتلا گردد بضایع کردن سنّتها و هر کی بترک سنّت مبتلا گردد زود بود که ببدعت مبتلا گردد. رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۱۷۴
آمد این نوبهار توبه شکن اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۹۳۲
هر چند من سگ توام ای مشگبو غزال فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۶۴
ترا خاطر به سوی دشمن بدخوست میدانم ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۴ - ابوعلی احمد بن محمّد الرودباری
و از ایشان بود ابوعلی احمدبن محمّدالرودباری رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیْهِ، بغدادی بود و بمصر مقیم بود و وفاة وی آنجا بود اندر سنۀ نیّف و عشرین و ثلثمایه، صحبت جنید و نوری و ابن جّلا و این طبقه کرده بود و ظریفترین پیران بود. صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۴۶ - بابالتاء
بود تا از تعینها کنایت ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۳ - ابومحمّد عبداللّه بن محمّد الْمُرْتَعِش
و از ایشان بود ابومحمّد عبداللّه بن محمّدالْمُرْتَعِش رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیْهِ، نشابوری بود از محلّت حیره و گویند از مُلْقاباد بود و صحبت ابوحفص و ابوعثمان کرده بود و جنید را دیده بود کار او بزرگ بود و اندر مسجد شونیزیّه بنشستی، و وفاة او ببغداد بود اندر سنه ثمان و عشرین و ثلثمایه. خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۳۰۳ - در هجو رشید وطواط
ای بلخیک سقط چه فرستی به شهر ما ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۲ - بوبکر دُلَف بن جَحْدَر الشِبلی
و ازین طایفه بود ابوبکر دُلَف بن جَحْدَر الشِبلی رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیْه، بغدادی بود و از آنجا بزرگ شده بود و اصل وی از اُسْروشَنه بود و صحبت جنید کرده بود و پیران کی اندر عصر او بودند، و یگانۀ روزگار بود بحال و ظرافت و علم، مالکی مذهب بود و هشتاد و هفت سال عمر او بود و وفاة او اندر سنه اربع و ثلثین و ثلثمایه بود و تربت وی اندر بغداد است. ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ۴١٢
پیرمردی زنی جوان میخواست
مردم فریب
شب یار من تب است و غم سینه سوز هم اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
دل خود را اسیر رنگ و بو کرد
دل خود را اسیر رنگ و بو کرد اسیری لاهیجی : اسرار الشهود
بخش ۳۴ - در بیان آنکه جمیع افعال به تقدیر الهی است و اشاره به مسائل مختلف فیه میان اشعری و معتزلی و سنی و شیعی و محقق و مقلد و ایماء اصطلاحات صوفیه و منع از اظهار اسرار و تحریص به اخفاء آن بحکم:
و رب جوهر علم لو ابوح به ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۸ - ابوبکر محمّد بن علی الکَتّانی
و از ایشان بود ابوبکر محمّدبن علی الکَتّانی رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیهِ باصل بغدادی بود و صحبت جُنَید و خَرّاز و نوری کرده بود و بمکه مجاور بود تا آنگاه که فرمان یافت و وفاة او اندر سنۀ اثنین و عشرین و ثلثمایه بود. ابن یمین فَرومَدی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۷
تنگ شکرست این دهن ایجان که تو داری ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۷ - ابوالخیر الْاَقْطَع
و ازین طایفه بود ابوالخیر الْاَقْطَع رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیْهِ، باصل مغربی بود بتینات بودی و ویرا کرامات بودی و فراستی نیز داشتی و حال او بزرگ بود و وفاة او اندر سنۀ نیّف و اربعین و ثلثمانیه بود. فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۵۷
از دست تو کس همچو من بی سر و پا نیست اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
طلسم علم حاضر را شکستم
طلسم علم حاضر را شکستم ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۶ - ابوعلی محمّدبن عبدالوهّاب الثَقَفی
و ازین طایفه بود ابوعلی محمّدبن عبدالوهّاب الثَقَفی امام وقت بود و صحبت ابوحفص کرده بود و آنِ حَمْدون قصّار و تصوّف به وی آشکار شد بنشابور و وفاة او اندر سنه ثمان و عشرین و ثلثمایه بود. حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۷
دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۵ - ابومحمّد عبداللّه بن مُنازِلَ
و ازین طایفه بود ابومحمّد عبداللّه بن مُنازِلَ رَحْمَةُ اللّهُ عَلَیْهِ پیر ملامتیان بود، یگانۀ وقت خویش بود و صحبت حَمْدون قَصّار کرده بود و عالم بود و حدیث بسیار نبشته بود و وفات او بنشابور بود، اندر سنه تسع و عشرین یا ثلثین و ثلثمایه بود. عبداللّه مُنازِل گوید هیچکس فریضۀ ضایع نکند از فریضها الّا که مبتلا گردد بضایع کردن سنّتها و هر کی بترک سنّت مبتلا گردد زود بود که ببدعت مبتلا گردد. رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۱۷۴
آمد این نوبهار توبه شکن اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۹۳۲
هر چند من سگ توام ای مشگبو غزال فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۶۴
ترا خاطر به سوی دشمن بدخوست میدانم ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۴ - ابوعلی احمد بن محمّد الرودباری
و از ایشان بود ابوعلی احمدبن محمّدالرودباری رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیْهِ، بغدادی بود و بمصر مقیم بود و وفاة وی آنجا بود اندر سنۀ نیّف و عشرین و ثلثمایه، صحبت جنید و نوری و ابن جّلا و این طبقه کرده بود و ظریفترین پیران بود. صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۴۶ - بابالتاء
بود تا از تعینها کنایت ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۳ - ابومحمّد عبداللّه بن محمّد الْمُرْتَعِش
و از ایشان بود ابومحمّد عبداللّه بن محمّدالْمُرْتَعِش رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیْهِ، نشابوری بود از محلّت حیره و گویند از مُلْقاباد بود و صحبت ابوحفص و ابوعثمان کرده بود و جنید را دیده بود کار او بزرگ بود و اندر مسجد شونیزیّه بنشستی، و وفاة او ببغداد بود اندر سنه ثمان و عشرین و ثلثمایه. خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۳۰۳ - در هجو رشید وطواط
ای بلخیک سقط چه فرستی به شهر ما ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۵۲ - بوبکر دُلَف بن جَحْدَر الشِبلی
و ازین طایفه بود ابوبکر دُلَف بن جَحْدَر الشِبلی رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیْه، بغدادی بود و از آنجا بزرگ شده بود و اصل وی از اُسْروشَنه بود و صحبت جنید کرده بود و پیران کی اندر عصر او بودند، و یگانۀ روزگار بود بحال و ظرافت و علم، مالکی مذهب بود و هشتاد و هفت سال عمر او بود و وفاة او اندر سنه اربع و ثلثین و ثلثمایه بود و تربت وی اندر بغداد است. ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ۴١٢
پیرمردی زنی جوان میخواست