
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۲۲
آسمان آسوده است از بیقراریهای ما صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۲۱
شبنم ز باغبان نکشد منت وصال صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۰۷
شانه چون بر زلف خود آن عنبرین مو می زند صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۲۰
چند باشم زان رخ مستور، قانع با خیال ؟ صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۹
عیدست مرگ، دست به هستی فشانده را صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۸
گریه بسیار بود، نو به وجود آمده را صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۷
ساحلی نیست به جز دامن صحرای عدم قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۰
با هر نفسی، فیض دم یاران نیست صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۶
میکند باد مخالف، شور دریا را زیاد صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۵
مشمر ز عمر خود نفس ناشمرده را رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۳۱ - النوبة الاولى
قوله تعالى: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اى ایشان که بگرویدند کُتِبَ عَلَیْکُمُ بر شما نوشتند و واجب کردند الْقِصاصُ بازگشتن بکشتن ناحق، فِی الْقَتْلى در کشتگان مسلمانان بنا حق، الْحُرُّ بِالْحُرِّ آزاد بآزاد وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ و بنده ببنده، وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى وزن بزن فَمَنْ عُفِیَ لَهُ هر کس که وى را آسان فرا گذارند مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ از کار برادر وى چیزى فَاتِّباعٌ وى را گویند تا بر پى دیت سپردن رود، بِالْمَعْرُوفِ به نیکویى، و بزودى وَ أَداءٌ إِلَیْهِ و کار گزاردن بوى بِإِحْسانٍ به نیکویى، و زود گزارى، ذلِکَ این پذیرفتن دین از قاتل و فرا گذاشت قصاص، تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ سبک کردن کارى گران است از خداوند شما، وَ رَحْمَةٌ و بخشودنى آشکارا، فَمَنِ اعْتَدى هر کس که از اندازه درگذارد و افزونى جوید و باز خون ناحق ریزد، بَعْدَ ذلِکَ پس از آنک یکى ریخت و از ودیت ستدند، فَلَهُ عَذابٌ أَلِیمٌ او راست عذابى درد نماى درد افزاى. صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۴
بپذیر عذر بادهکشان را، که همچو موج صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۳
شد ره خوابیده بیدار و همان آسودهاند اقبال لاهوری : پیام مشرق
شهید ناز او بزم وجود است
شهید ناز او بزم وجود است صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۲
عالم از افسردگان یک چشم خواب آلود شد صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۰
ساده لوحان جنون از بیم محشر فارغند صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۰۹
در دیار عشق، کس را دل نمیسوزد به کس صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۰۸
سینهها را خامشی گنجینهٔ گوهر کند سعدی : غزلیات
غزل ۴۰۱
یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۰۷
چه قدر راه به تقلید توان پیمودن؟
تکبیت شمارهٔ ۲۲۲
آسمان آسوده است از بیقراریهای ما صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۲۱
شبنم ز باغبان نکشد منت وصال صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۰۷
شانه چون بر زلف خود آن عنبرین مو می زند صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۲۰
چند باشم زان رخ مستور، قانع با خیال ؟ صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۹
عیدست مرگ، دست به هستی فشانده را صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۸
گریه بسیار بود، نو به وجود آمده را صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۷
ساحلی نیست به جز دامن صحرای عدم قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۰
با هر نفسی، فیض دم یاران نیست صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۶
میکند باد مخالف، شور دریا را زیاد صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۵
مشمر ز عمر خود نفس ناشمرده را رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۳۱ - النوبة الاولى
قوله تعالى: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اى ایشان که بگرویدند کُتِبَ عَلَیْکُمُ بر شما نوشتند و واجب کردند الْقِصاصُ بازگشتن بکشتن ناحق، فِی الْقَتْلى در کشتگان مسلمانان بنا حق، الْحُرُّ بِالْحُرِّ آزاد بآزاد وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ و بنده ببنده، وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى وزن بزن فَمَنْ عُفِیَ لَهُ هر کس که وى را آسان فرا گذارند مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ از کار برادر وى چیزى فَاتِّباعٌ وى را گویند تا بر پى دیت سپردن رود، بِالْمَعْرُوفِ به نیکویى، و بزودى وَ أَداءٌ إِلَیْهِ و کار گزاردن بوى بِإِحْسانٍ به نیکویى، و زود گزارى، ذلِکَ این پذیرفتن دین از قاتل و فرا گذاشت قصاص، تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ سبک کردن کارى گران است از خداوند شما، وَ رَحْمَةٌ و بخشودنى آشکارا، فَمَنِ اعْتَدى هر کس که از اندازه درگذارد و افزونى جوید و باز خون ناحق ریزد، بَعْدَ ذلِکَ پس از آنک یکى ریخت و از ودیت ستدند، فَلَهُ عَذابٌ أَلِیمٌ او راست عذابى درد نماى درد افزاى. صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۴
بپذیر عذر بادهکشان را، که همچو موج صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۳
شد ره خوابیده بیدار و همان آسودهاند اقبال لاهوری : پیام مشرق
شهید ناز او بزم وجود است
شهید ناز او بزم وجود است صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۲
عالم از افسردگان یک چشم خواب آلود شد صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۱۰
ساده لوحان جنون از بیم محشر فارغند صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۰۹
در دیار عشق، کس را دل نمیسوزد به کس صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۰۸
سینهها را خامشی گنجینهٔ گوهر کند سعدی : غزلیات
غزل ۴۰۱
یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۲۰۷
چه قدر راه به تقلید توان پیمودن؟