اوحدالدین کرمانی : الباب التاسع: فی السفر و الوداع
شمارهٔ ۴
تا در سر من فتاد سودای وداع ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٣٧٨
هیچ رنجی بتر ز غربت نیست صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۳
پنبه دامن می کشد از داغ مرهم سوز ما مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳
می ده گزافه ساقیا، تا کم شود خوف و رجا مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۸۲
برای چشم تو صد چشم بد توان دیدن ابن حسام خوسفی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۷
به وقت فصل بهار از چمن مکن اعراض ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۲۴
آنخواجه که دارد کف دربار چو میغ صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۱۹
ز بس که طاعت خلق جهان خدایی نیست شاطرعباس صبوحی : غزلیات
گل بادام
سُرخ و بیجادهٔ رخ و تازه لب از باده و مست قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۷۱
عالما علم ز دلها نه تو داری و نه من امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۹۱
رفت دل، نیست روشنم حالش نهج البلاغه : حکمت ها
پرهيز از پراکنده کاری
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> مَنْ أَوْمَأَ إِلَى مُتَفَاوِتٍ خَذَلَتْهُ اَلْحِيَلُ ملکالشعرای بهار : رباعیات
شمارهٔ ۲۳
چون آینه نورخیز گشتی، احنست رشیدالدین میبدی : ۴۸- سورة الفتح - مدنیة
۲ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ بدان که قصه بیعة الرضوان اصحاب شجرة قصهاى عظیم است و کارى بزرگ که در هیچ وقت از اوقات عهد اسلام و در عصر رسالت مثل آن نرفت. و هى من معاقل السودد و الشرف فى الاسلام و آن را بیعة الرضوان از بهر آن خوانند که اللَّه تعالى خلعت رضاء خود نثار آن جمع کرد که در زیر آن درخت دست عهد بیعت گرفتند با رسول (ص)، و اندر آن ساعت فرمان آمد از حق جل جلاله تا درهاى آسمان بگشادند و فریشتگان از ذروه فلک بفرمان ملک نظاره کردند مر آن گروه را که با رسول خدا بعشق جان و صدق دل و عهد تن بیعت کردند و از اللَّه تعالى فرمان بود بر طریق مباهات که: اى مقربان افلاک و اى ساکنان ذروه سماک نظاره کنید بآن جمع یاران که از بهر اعزاز دین اسلام و اعلاء کلمه حق میکوشند مال بذل کرده و تن سبیل و دل فدا و در وقت قتال روى عزیز نشانه تیر کرده و سینه منور بنور اسلام سپر ساخته. صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۲
در نظر واکردنی گردید طی پرواز ما مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۷۸
ای خدایی که مفرح بخش رنجوران تویی حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۵
از مزرع آمال چه امّید برآید فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۱۷
دگر روز چون تاج بفروخت هور صائب تبریزی : ابیات منتسب
شمارهٔ ۶۳
اگر این رنگ دارد خنده های شرم بیزارش صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۶۶
هر که می آید به ملک هستی از کوی عدم
شمارهٔ ۴
تا در سر من فتاد سودای وداع ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٣٧٨
هیچ رنجی بتر ز غربت نیست صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۳
پنبه دامن می کشد از داغ مرهم سوز ما مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳
می ده گزافه ساقیا، تا کم شود خوف و رجا مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۸۲
برای چشم تو صد چشم بد توان دیدن ابن حسام خوسفی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۷
به وقت فصل بهار از چمن مکن اعراض ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۲۴
آنخواجه که دارد کف دربار چو میغ صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۱۹
ز بس که طاعت خلق جهان خدایی نیست شاطرعباس صبوحی : غزلیات
گل بادام
سُرخ و بیجادهٔ رخ و تازه لب از باده و مست قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۷۱
عالما علم ز دلها نه تو داری و نه من امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۹۱
رفت دل، نیست روشنم حالش نهج البلاغه : حکمت ها
پرهيز از پراکنده کاری
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> مَنْ أَوْمَأَ إِلَى مُتَفَاوِتٍ خَذَلَتْهُ اَلْحِيَلُ ملکالشعرای بهار : رباعیات
شمارهٔ ۲۳
چون آینه نورخیز گشتی، احنست رشیدالدین میبدی : ۴۸- سورة الفتح - مدنیة
۲ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ بدان که قصه بیعة الرضوان اصحاب شجرة قصهاى عظیم است و کارى بزرگ که در هیچ وقت از اوقات عهد اسلام و در عصر رسالت مثل آن نرفت. و هى من معاقل السودد و الشرف فى الاسلام و آن را بیعة الرضوان از بهر آن خوانند که اللَّه تعالى خلعت رضاء خود نثار آن جمع کرد که در زیر آن درخت دست عهد بیعت گرفتند با رسول (ص)، و اندر آن ساعت فرمان آمد از حق جل جلاله تا درهاى آسمان بگشادند و فریشتگان از ذروه فلک بفرمان ملک نظاره کردند مر آن گروه را که با رسول خدا بعشق جان و صدق دل و عهد تن بیعت کردند و از اللَّه تعالى فرمان بود بر طریق مباهات که: اى مقربان افلاک و اى ساکنان ذروه سماک نظاره کنید بآن جمع یاران که از بهر اعزاز دین اسلام و اعلاء کلمه حق میکوشند مال بذل کرده و تن سبیل و دل فدا و در وقت قتال روى عزیز نشانه تیر کرده و سینه منور بنور اسلام سپر ساخته. صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۲
در نظر واکردنی گردید طی پرواز ما مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۷۸
ای خدایی که مفرح بخش رنجوران تویی حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۵
از مزرع آمال چه امّید برآید فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۱۷
دگر روز چون تاج بفروخت هور صائب تبریزی : ابیات منتسب
شمارهٔ ۶۳
اگر این رنگ دارد خنده های شرم بیزارش صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۶۶
هر که می آید به ملک هستی از کوی عدم