واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۳
هر قدر نیکی بود پوشیده تر، نیکوتر است ابوالفضل بیهقی : مجلد نهم
بخش ۲۹ - رفتن امیر سوی نشابور
و امیر به نسا روزی چند مقام کرد و شراب خورد که ناحیتی خوش بود. صائب تبریزی : قصاید
شمارهٔ ۴ - در مدح حضرت رضا(ع)
عقل ضعیف خویش نگه دار از شراب واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۲
زان لبم، چاره یک شکر خند است جامی : دفتر دوم
بخش ۴۶ - قصه مشاهده کردن شیخ علی رودباری قدس سره مردن آن مرقع پوش شوریده حال را در محبت آن جوان مغرور به حسن و جمال
بوعلی رودباری آن شه دین اوحدی مراغهای : جام جم
در کسب علم و شرف علما
چو به کسب علوم داری میل ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۳۸ - خطاب به شاه
هرکسی را به بر شاه جهان واسطهایست واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۱
سر سبزی دل، به زهر درد است باباطاهر عریان همدانی : دوبیتیها
دوبیتی شمارهٔ ۳۴
شوانم خواب در مرز گلان کرد سیف فرغانی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
غزل شمارهٔ ۹۴
چو هیچ مینکنی التفات با ما تو صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۴۵
درین زمان که عقیم است جمله صحبتها واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۰
کجا عاقل بهستی دل نهاده است خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۶
الهی تو دوستان را به دشمنان می نمایی، درویشان را غم و اندوه دهی، بیمار کنی و خود بیمارستان کنی، درمانده کنی و خود درمان کنی، از خاک آدم کنی و بادی چندان احسان کنی، سعداتش بر سر دیوان کنی و به فردوس او را میهمان کنی، مجلسش روضهٔ رضوان کنی، ناخوردن گندم با وی پیمان کنی، و خوردن آن در علم غیب پنهان کنی، آنکه او را زندان کنی و سالها گریان کنی، جباری تو کار جباران کنی، خداوند تو کار خداوندان کنی، تو عتاب و جنگ همه با دوستان کنی. مولوی : دفتر پنجم
بخش ۲۰ - صفت طاوس و طبع او و سبب کشتن ابراهیم علیهالسلام او را
آمدیم اکنون به طاووس دورنگ واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۹
دماغ اهل فنا، از مکاره آزاد است رشیدالدین میبدی : ۹- سورة التوبة- مدنیة
۶ - النوبة الاولى
قوله تعالى: إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ اگر بتو رسد نیکویى، تَسُؤْهُمْ ایشان را اندوهگن کند، وَ إِنْ تُصِبْکَ مُصِیبَةٌ و اگر بتو رسد افتادى یا زیانى یا هزیمتى، یَقُولُوا گویند، قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ از آن بود که دست بآن زدیم پیش ازین و باز نشستیم، وَ یَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ. (۵۰) و برگردند شادان و نازان. سلمان ساوجی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۰ - در مدح امیر شیخ حسن
شکوه افسر شاهی تراز کسوت عالم سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۶
هر کس که درست قول و پیمان باشد طغرای مشهدی : ساقینامه
بخش ۱۳ - صوت دعا و آهنگ آمین
مغنی به غفلت مشو پای بست واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۸
درا بخاطرم ای خرمی، که جا اینجاست
شمارهٔ ۱۲۳
هر قدر نیکی بود پوشیده تر، نیکوتر است ابوالفضل بیهقی : مجلد نهم
بخش ۲۹ - رفتن امیر سوی نشابور
و امیر به نسا روزی چند مقام کرد و شراب خورد که ناحیتی خوش بود. صائب تبریزی : قصاید
شمارهٔ ۴ - در مدح حضرت رضا(ع)
عقل ضعیف خویش نگه دار از شراب واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۲
زان لبم، چاره یک شکر خند است جامی : دفتر دوم
بخش ۴۶ - قصه مشاهده کردن شیخ علی رودباری قدس سره مردن آن مرقع پوش شوریده حال را در محبت آن جوان مغرور به حسن و جمال
بوعلی رودباری آن شه دین اوحدی مراغهای : جام جم
در کسب علم و شرف علما
چو به کسب علوم داری میل ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۳۸ - خطاب به شاه
هرکسی را به بر شاه جهان واسطهایست واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۱
سر سبزی دل، به زهر درد است باباطاهر عریان همدانی : دوبیتیها
دوبیتی شمارهٔ ۳۴
شوانم خواب در مرز گلان کرد سیف فرغانی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
غزل شمارهٔ ۹۴
چو هیچ مینکنی التفات با ما تو صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۴۵
درین زمان که عقیم است جمله صحبتها واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۰
کجا عاقل بهستی دل نهاده است خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۱۶
الهی تو دوستان را به دشمنان می نمایی، درویشان را غم و اندوه دهی، بیمار کنی و خود بیمارستان کنی، درمانده کنی و خود درمان کنی، از خاک آدم کنی و بادی چندان احسان کنی، سعداتش بر سر دیوان کنی و به فردوس او را میهمان کنی، مجلسش روضهٔ رضوان کنی، ناخوردن گندم با وی پیمان کنی، و خوردن آن در علم غیب پنهان کنی، آنکه او را زندان کنی و سالها گریان کنی، جباری تو کار جباران کنی، خداوند تو کار خداوندان کنی، تو عتاب و جنگ همه با دوستان کنی. مولوی : دفتر پنجم
بخش ۲۰ - صفت طاوس و طبع او و سبب کشتن ابراهیم علیهالسلام او را
آمدیم اکنون به طاووس دورنگ واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۹
دماغ اهل فنا، از مکاره آزاد است رشیدالدین میبدی : ۹- سورة التوبة- مدنیة
۶ - النوبة الاولى
قوله تعالى: إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ اگر بتو رسد نیکویى، تَسُؤْهُمْ ایشان را اندوهگن کند، وَ إِنْ تُصِبْکَ مُصِیبَةٌ و اگر بتو رسد افتادى یا زیانى یا هزیمتى، یَقُولُوا گویند، قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ از آن بود که دست بآن زدیم پیش ازین و باز نشستیم، وَ یَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ. (۵۰) و برگردند شادان و نازان. سلمان ساوجی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۰ - در مدح امیر شیخ حسن
شکوه افسر شاهی تراز کسوت عالم سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۶
هر کس که درست قول و پیمان باشد طغرای مشهدی : ساقینامه
بخش ۱۳ - صوت دعا و آهنگ آمین
مغنی به غفلت مشو پای بست واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۸
درا بخاطرم ای خرمی، که جا اینجاست