ملک‌الشعرای بهار : تصنیفها
پس از فتح تهر‌ان به دست ملیون در اول مشروطیت
ای شهسواران وطن یزدان به ما یار آمده
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۹۳
سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می کشند
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۹۲
آنانکه هوس مائده کام شناسند
آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۷۰۶
تا خماری بسر از نشه ای دوشین دارم
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۹۰
خاموشی از ترانه ما جوش می زند
جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۹۲۶
جهان را محتسب، چندی به کام می پرستان کن!‏
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۸۹
عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۸۸
بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرند
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۸۶
عاجزان چون نام غیرت می برند
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۲۳
نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذرد
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۹۲
ناید نفسم از دل غمساز درست
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۰۳
تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۸
نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشمم غلو دارد
مجد همگر : رباعیات
شمارهٔ ۲۹۹
ظلمی ست بر آن دیده که در تو نگرد
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۶
به از درد او جان پناهی ندارد
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۵
ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین دارد
رودکی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۸۸
خشک کلب سگ و بتفوز سگ
سعدی : مفردات
بیت ۱
دانی چه گفته‌اند بنی عوف در عرب
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۲
دل ما زخمی از مرهم ندارد
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۱
نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن دارد