طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۷
عنبر زلف کژت بازار عنبر بشکند سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۳
فرزانه رضای نفس رعنا نکند امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۷۰
ای لبت شهر پر شکر کرده رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۳۶ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: فَإِذا قَضَیْتُمْ مَناسِکَکُمْ الآیة... سبب نزول این آیت آن بود که عرب چون از حج و مناسک فارغ مىشدند، هر کسى بر در کعبه بیستادى و مناقب و مآثر پدر خویش در گرفتى، این یکى گفتى پدرم مهمان دار بود و درویش نواز، و آن یکى گفتى پدرم مبارز بود و جنگها مردانه بکردمى، و گفتى چون خاندان ما بجوانمردى و نیکوکارى و سرافرازى هیچ خاندانى نیست، هر کسى بنوعى تفاخر میکرد، و مناقب اسلاف خود مىخواند، رب العالمین ایشان را از آن برگردانید و بذکر خود فرمود گفت: چنانک پدران خود را یاد مىکنید مرا یاد کنید و مرا ستائید، که آن همه نیکویى بپدران شما من کردم، و من خواستم، و من بر آن داشتم، پس شکر همه مراست، و منت مرا! «أنا و الملأ فى بناء عظیم اخلق فیعبد غیرى و انعم فیشکر غیرى» ابن عباس گفت معنى آیت آنست: که چون پدر ترا بدى میگویند و در حق وى ناسزا شنوى خشم گیرى و از آن فراهم آیى، چون که از مبتدعان و بى دینان در حق ما ناسزاها مىشنوى و گزافها مىبینى بدان خشم نگیرى، و چشم از آن برهم نهى، چنین مکن! فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آباءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْراً یاد کرد اللَّه بخشم گرفتن در ناسزا که بحق وى میشنوى بیشتر کن از یاد کرد پدران بخشم گرفتن در بدایشان شنیدن. و هم ازین باب آنست آنچه رب العالمین گفت «لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» و به خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۷
یاقوت روان بخش تو تا قوت روانست عطار نیشابوری : بیان وادی حیرت
حکایت دختر پادشاه که بر غلامی شیفته شد و تحیر غلام پس از وصل در عالم بیخبری
خسروی کافاق در فرمانش بود امام سجاد علیهالسلام : رساله حقوق
حق كوچكترها
وأما حق الصغير فرحمته و تثقيفه و تعليمه و العفوعنه و السترعليه و الرفق به و المعونة له والسترعلى جرائر حداثته فإنه سبب للتوبة والمداراة له وترك مماحكته فإن ذلك أدنى لرشده قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۵ - در گله از حاج اکبر نواب و مدح فخرالعلماء و ذخرالفضلاء ابولحسن الفسوی الشهیر به خان داماد فرماید
ترک من آفت چینست و بلای ختن است شمس مغربی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵
آنچه مطلوب دل و جان است ابا جان و دلست نهج البلاغه : حکمت ها
نقش سخن در شناخت انسان
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> اَلْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ امام خمینی : غزلیات
باده هوشیاری
برگیر جام و جامه زهد و ریا درآر فردوسی : پادشاهی اردشیر
بخش ۱۲
چو بر تخت بنشست شاه اردشیر شهریار (سید محمدحسین بهجت تبریزی) : گزیدهٔ اشعار ترکی
انس و جن ( با ترجمهٔ فارسی)
بار الاها سن بیزه وئر بو شیاطین دن نجات افسر کرمانی : قصاید
شمارهٔ ۸۱ - با سالکان کوی دوست
مرا به خانه ی درون، دلی بود از آن تو جامی : لیلی و مجنون
بخش ۱ - آغاز
ای خاک تو تاج سربلندان صامت بروجردی : غزلیات
شمارهٔ ۳۰
ای دل از این ناله گر تاثیر میخواهی ندارد واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۵۵
بهر وفای وعده، قیامت چه حاجت است؟ مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۹۶۹
میگوید مرمرا نگار دلسوز قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۶ - در ستایش پادشاه رضوان آرامگاه محمدشاه طاب الله ثراه گوید
دوش اندر خواب میدیدم بهشت کردگار سعدی : ملحقات و مفردات
تکه ۶
حالم از شرح غمت افسانه ایست
شمارهٔ ۱۳۷
عنبر زلف کژت بازار عنبر بشکند سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۳
فرزانه رضای نفس رعنا نکند امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۷۰
ای لبت شهر پر شکر کرده رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۳۶ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: فَإِذا قَضَیْتُمْ مَناسِکَکُمْ الآیة... سبب نزول این آیت آن بود که عرب چون از حج و مناسک فارغ مىشدند، هر کسى بر در کعبه بیستادى و مناقب و مآثر پدر خویش در گرفتى، این یکى گفتى پدرم مهمان دار بود و درویش نواز، و آن یکى گفتى پدرم مبارز بود و جنگها مردانه بکردمى، و گفتى چون خاندان ما بجوانمردى و نیکوکارى و سرافرازى هیچ خاندانى نیست، هر کسى بنوعى تفاخر میکرد، و مناقب اسلاف خود مىخواند، رب العالمین ایشان را از آن برگردانید و بذکر خود فرمود گفت: چنانک پدران خود را یاد مىکنید مرا یاد کنید و مرا ستائید، که آن همه نیکویى بپدران شما من کردم، و من خواستم، و من بر آن داشتم، پس شکر همه مراست، و منت مرا! «أنا و الملأ فى بناء عظیم اخلق فیعبد غیرى و انعم فیشکر غیرى» ابن عباس گفت معنى آیت آنست: که چون پدر ترا بدى میگویند و در حق وى ناسزا شنوى خشم گیرى و از آن فراهم آیى، چون که از مبتدعان و بى دینان در حق ما ناسزاها مىشنوى و گزافها مىبینى بدان خشم نگیرى، و چشم از آن برهم نهى، چنین مکن! فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آباءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْراً یاد کرد اللَّه بخشم گرفتن در ناسزا که بحق وى میشنوى بیشتر کن از یاد کرد پدران بخشم گرفتن در بدایشان شنیدن. و هم ازین باب آنست آنچه رب العالمین گفت «لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» و به خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۷
یاقوت روان بخش تو تا قوت روانست عطار نیشابوری : بیان وادی حیرت
حکایت دختر پادشاه که بر غلامی شیفته شد و تحیر غلام پس از وصل در عالم بیخبری
خسروی کافاق در فرمانش بود امام سجاد علیهالسلام : رساله حقوق
حق كوچكترها
وأما حق الصغير فرحمته و تثقيفه و تعليمه و العفوعنه و السترعليه و الرفق به و المعونة له والسترعلى جرائر حداثته فإنه سبب للتوبة والمداراة له وترك مماحكته فإن ذلك أدنى لرشده قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۵ - در گله از حاج اکبر نواب و مدح فخرالعلماء و ذخرالفضلاء ابولحسن الفسوی الشهیر به خان داماد فرماید
ترک من آفت چینست و بلای ختن است شمس مغربی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵
آنچه مطلوب دل و جان است ابا جان و دلست نهج البلاغه : حکمت ها
نقش سخن در شناخت انسان
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> اَلْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ امام خمینی : غزلیات
باده هوشیاری
برگیر جام و جامه زهد و ریا درآر فردوسی : پادشاهی اردشیر
بخش ۱۲
چو بر تخت بنشست شاه اردشیر شهریار (سید محمدحسین بهجت تبریزی) : گزیدهٔ اشعار ترکی
انس و جن ( با ترجمهٔ فارسی)
بار الاها سن بیزه وئر بو شیاطین دن نجات افسر کرمانی : قصاید
شمارهٔ ۸۱ - با سالکان کوی دوست
مرا به خانه ی درون، دلی بود از آن تو جامی : لیلی و مجنون
بخش ۱ - آغاز
ای خاک تو تاج سربلندان صامت بروجردی : غزلیات
شمارهٔ ۳۰
ای دل از این ناله گر تاثیر میخواهی ندارد واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۵۵
بهر وفای وعده، قیامت چه حاجت است؟ مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۹۶۹
میگوید مرمرا نگار دلسوز قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۶ - در ستایش پادشاه رضوان آرامگاه محمدشاه طاب الله ثراه گوید
دوش اندر خواب میدیدم بهشت کردگار سعدی : ملحقات و مفردات
تکه ۶
حالم از شرح غمت افسانه ایست