فصیحی هروی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳
عشق کرم آموز در‌آمد ز در ما
محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۴
دی به شیرین عشوه هر دم سوی من دیدن چه بود
کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۸۷۷
مرا که خرقة ارزق به باده شد گلگون
عین‌القضات همدانی : لوایح
فصل ۹۹
عشق آنست که در کانون دل مکنون است ظهورش بشنید و صف معشوق بود یا بدید جمالش و از آن است که دل از درد و وجع و احتراق در نالش باشد دایماً زیرا که آتش ظاهر ارکان سوزد و این آتش جان سوزد همانا نارُ اللّهِ المُوقَدَةُ الّتی تَطَلِعُ عَلَی الْأفئِدةِ عبارت ازین آتش بود و مثال او در اعتقاد عذاب گورست مرده در عذاب گور متألم و سوخته و متوجع و دردمند، و آتش و ضرب پدید نه همچنین درد و وجع و تألم و احتراق عشق موجود و اسباب آن ناپیدا، عاشق بیخواب و بی قرار و بی‌آرام می‌نالد و می‌زارد خلق بیخبر نمک ملامت بر جراحت او می‌پاشند و در هنگام سوزش او خاموش می‌باشند و بدان راه نبرند عجب تر آنست که معشوق گوید دور باش:
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۲۶
از ما بت عیار گریزان باشد
انوری : مقطعات
شمارهٔ ۲۹۴ - در نصیحت نفس
انوری بهر قبول عامه چند از ننگ شعر
صغیر اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۰
برافکن پرده تا خورشید تابان از سما افتد
شیخ بهایی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۲
او را که دل از عشق مشوش باشد
انوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۵
زلف تو تکیه بر قمر دارد
شیخ بهایی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۵
آن حرف که از دلت غمی بگشاید
شیخ بهایی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰
دنیا که دلت ز حسرت او زار است
رشیدالدین میبدی : ۸۸- سورة الغاشیة- مکیة
النوبة الثالثة
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ.
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۹۱۰
مدتی سجّادهٔ تقوی به دوش انداختی
سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۳۴۹ - سه تاری
شوخ سه تاری که می گوید به عشاقان نوا
خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۳۲
دوش پیری یافتم در گوشهٔ میخانه‌ئی
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۵۸۱
بس جور که من ز دست جانان بردم
محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۶
چو غافل از اجل صیدی سوی صیاد می‌آید
اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۹۰
ای که رفتی و نرفتی نفسی از یادم
محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴
تا همتم به دست طلب زد در بلا
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۵
عارف که ز سر معرفت آگاهست