جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۵۹ - بی طاقت شدن زلیخا در مفارقت یوسف علیه السلام و در شب همراه دایه به زندان رفتن و مشاهده جمال وی کردن
چو در زندان مغرب یوسف مهر امام خمینی : غزلیات
شبِ وصل
یک امشبی که در آغوش ماه تابانم عطار نیشابوری : باب شانزدهم: در عزلت و اندوه و درد وصبر گزیدن
شمارهٔ ۵
بد چند کنی کار نکو کن، بنشین سعدی : باب ششم در ضعف و پیری
حکایت شمارهٔ ۸
پیر مردی را گفتند چرا زن نکنی گفت با پیر زنانم عیشی نباشد. گفتند جوانی بخواه چو مکنت داری. گفت مرا که پیرم با پیر زنان الفت نیست پس او را که جوان باشد با من که پیرم چه دوستی صورت بندد؟ سعدی : مفردات
بیت ۲۶
در گرگ نگه مکن که بزغاله برد امام خمینی : غزلیات
بهار جان
بهار آمد، جوانی را پس از پیری ز سر گیرم سهراب سپهری : زندگی خوابها
مرغ افسانه
پنجره ای در مرز شب و روز باز شد فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۷
چو بنشست می خواست از بامداد حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۳
صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است رشیدالدین میبدی : ۶۴- سورة التغابن- مکیة
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان امام خمینی : غزلیات
جامهدران
من خواستار جام می از دست دلبرم اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۸۸ - الاسرار
هر دل نبود قابل اسرار خدا مولوی : دفتر سوم
بخش ۱۴۵ - بیان آنک ایمان مقلد خوفست و رجا
داعی هر پیشه اومید است و بوک حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۵
برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست امام خمینی : غزلیات
کعبه مقصود
هر جا که شدم، از تو ندایی نشنیدم بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۴۳
تبسم هرکجا رنگ سخن زان لعل تر ریزد امام خمینی : غزلیات
فراق یار
از تو ای میزده، در میکده نامی نشنیدم سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۴
ای دل ار خواهی که یابی رستگاری آن سری سعدی : باب هشتم در شکر بر عافیت
حکایت
جوانی سر از رأی مادر بتافت امام خمینی : غزلیات
در همای دوست
من در هوای دوست، گذشتم ز جان خویش
بخش ۵۹ - بی طاقت شدن زلیخا در مفارقت یوسف علیه السلام و در شب همراه دایه به زندان رفتن و مشاهده جمال وی کردن
چو در زندان مغرب یوسف مهر امام خمینی : غزلیات
شبِ وصل
یک امشبی که در آغوش ماه تابانم عطار نیشابوری : باب شانزدهم: در عزلت و اندوه و درد وصبر گزیدن
شمارهٔ ۵
بد چند کنی کار نکو کن، بنشین سعدی : باب ششم در ضعف و پیری
حکایت شمارهٔ ۸
پیر مردی را گفتند چرا زن نکنی گفت با پیر زنانم عیشی نباشد. گفتند جوانی بخواه چو مکنت داری. گفت مرا که پیرم با پیر زنان الفت نیست پس او را که جوان باشد با من که پیرم چه دوستی صورت بندد؟ سعدی : مفردات
بیت ۲۶
در گرگ نگه مکن که بزغاله برد امام خمینی : غزلیات
بهار جان
بهار آمد، جوانی را پس از پیری ز سر گیرم سهراب سپهری : زندگی خوابها
مرغ افسانه
پنجره ای در مرز شب و روز باز شد فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۷
چو بنشست می خواست از بامداد حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۳
صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است رشیدالدین میبدی : ۶۴- سورة التغابن- مکیة
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان امام خمینی : غزلیات
جامهدران
من خواستار جام می از دست دلبرم اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۸۸ - الاسرار
هر دل نبود قابل اسرار خدا مولوی : دفتر سوم
بخش ۱۴۵ - بیان آنک ایمان مقلد خوفست و رجا
داعی هر پیشه اومید است و بوک حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۵
برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست امام خمینی : غزلیات
کعبه مقصود
هر جا که شدم، از تو ندایی نشنیدم بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۴۳
تبسم هرکجا رنگ سخن زان لعل تر ریزد امام خمینی : غزلیات
فراق یار
از تو ای میزده، در میکده نامی نشنیدم سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۴
ای دل ار خواهی که یابی رستگاری آن سری سعدی : باب هشتم در شکر بر عافیت
حکایت
جوانی سر از رأی مادر بتافت امام خمینی : غزلیات
در همای دوست
من در هوای دوست، گذشتم ز جان خویش