امیر معزی : قصاید
شمارهٔ ۷۹
هر دل که جای دوستی شهریار نیست
اوحدالدین کرمانی : الفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطان
شمارهٔ ۲۰
گفتی به شب آیمت [که] بیگاه شود
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۳
اگر تمکین حسنش بگذرد در دل گلستان را
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۲۸
سرشکم نسخهٔ دیوانهٔ کیست
آرایه های ادبی : بیان
کنایه
کنایه در لغت به معنای پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح سخنی است که دارای دو معنی دور و نزدیک است. که معنی نزدیک آن مورد نظر نیست اما گوینده جمله را چنان ترکیب می کند و به کار می برد که ذهن شنونده از معنی نزدیک به معنی دور منتقل می شود. نکته: در کنایه الفاظ همه حقیقی اند اما مقصود گوینده معنای حقیقی و ظاهری آن نیست. نکته: کنایه معمولا در یک جمله یا یک ترکیب به کار می رود. مثال 1: هنوز از دهن بوی شیر آیدش. توضیح: کنایه از این که هنوز بچه است و بارز ترین نشانه ی بچگی همان شیر خوردن است. مثال 2: که رهام را جام باده است جفت. توضیح: کنایه از این که رهام عیاش و خوشگذران است و مرد جنگ نیست. مثال 3: بباید زدن سنگ را بر سبوی. توضیح: سنگ را بر سبو زدن کنایه از آزمایش و امتحان کردن است. عباراتی نظیر: دست و پا کردن، روی کسی را به زمین انداختن، شکم را صابون زدن، بند از بند گشودن، زبان در کشیدن، عنان گران کردن، دهان دوختن، پای در دامن آوردن، سر زخاک بر آوردن، دست ندادن، دست به سیاه و سفید نزدن، دست روی دست گذاشتن و ... همه کنایه هستند.
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۴
هرکجا جلوه دهد شوخی او یکران را
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۰۸۴
در سرانجام عمارت عمر خود باطل مکن
شیخ بهایی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۱
دیدی که بهائی چو غم از سر وا کرد
اوحدالدین کرمانی : الفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطان
شمارهٔ ۱۳
از بخت بدت اگر شکایت باشد
خیام : دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸]
رباعی ۱۲۴
برخیز و مخور غمِ جهانِ گُذران،
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۵۶
مجلس امشب از فروغ لاله رویان روشن است
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۵
بود حرف دهن تنگ تو ناخوان ز آن رو
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۹۹
عشق جز دولت و عنایت نیست
شیخ بهایی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۰
خوش آن که صلای جام وحدت در داد
اوحدالدین کرمانی : الفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطان
شمارهٔ ۱۱
در راه کرم کوه به کاهی بخشند
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۶
ز بی حقیقتی از هم چنان گریزانند
شیخ بهایی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۹
ای در طلب علوم، در مدرسه چند؟
اوحدالدین کرمانی : الفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطان
شمارهٔ ۱۶
هر چند کسی نیست که هست الّا او
واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۲۷
ز بسکه راستییی در جهان نمی بینم
شیخ بهایی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۸
با دل گفتم: به عالم کون و فساد