جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۴۸ - رسیدن شب و عرضه کردن کنیزکان جمال خویش را بر یوسف علیه السلام تا به کدامیک از ایشان رغبت نماید
شبانگه کز سواد شعر گلریز سهراب سپهری : حجم سبز
صدای دیدار
با سبد رفتم به میدان، صبحگاهی بود. میرزا حبیب خراسانی : قصاید
شمارهٔ ۱۸ - اقتفای غزل ملک الشعراء صبوری
ملکالشعرا سروده: آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۷۱۸
با تو عمریست که تا نرد نظرم میبازم رودکی : ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه
بخش ۱۳
تا جهان بود از سر مردم فراز سهراب سپهری : حجم سبز
سوره تماشا
به تماشا سوگند ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۱۸ - دختر ناکام
چه شد که نرگس مستش ز آب دیده تر است حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۴۶۲
دلی که پیشِ غم از صابری سپر سازد فردوسی : پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود
بخش ۵
بگفت این و زان جایگه برگرفت فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۱
ذره ذره نور حق را جلوه گاهی دیگر است سهراب سپهری : حجم سبز
جنبش واژه زیست
پشت کاجستان ، برف. طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۱
ای دل از خاطر برون کن طره جانانه را صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۶۳
به آسانی شود دلها مسخر گوشه گیران را عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۸
کار چو از دست من برفت چه سازم عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۴۰
از بس که چو شمع از غم تو زار بسوزم عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۳۰
به فرزند باقیست کام پدر شاه نعمتالله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۲
در گلشن ما ناله بلبل چه خوشست عینالقضات همدانی : لوایح
فصل ۱۶
سلطان عشق بآخر بقهر در گذرست عاشق را از کجا زهرۀ آن که در کوی خود گذر کند و یا در روی خود نظر زیرا که تا بر عشق گذر نکند بخود نرسد و عشق نهنگ وار اوئی او را بکلی بیک دم درکشنده است و او را با خود بخود راه نیست او را بی اوئی او بمعشوق راه است و نه هرکس از این سر آگاه عشق او را بی او میگوید از وجود قطرۀ سازد و در بحر مواج غیب اندازد که درّدر بخر اولیتر اگر غواص قضا آن را برآورد و بخزانۀ کُنْتُ کَنْزا مَخْفِیا لَمْ اُعْرَف سازد تا هنگام ظهور فَاحَبْبَتُ اَنْ اُعْرَف تاج عزت را بآن بیاراید شاید. صفای اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۳
یار از پرده برون آمد و جان پیدا شد سلمان ساوجی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۱
اگر غمی است مرا بر دل، از غمش غم نیست
بخش ۴۸ - رسیدن شب و عرضه کردن کنیزکان جمال خویش را بر یوسف علیه السلام تا به کدامیک از ایشان رغبت نماید
شبانگه کز سواد شعر گلریز سهراب سپهری : حجم سبز
صدای دیدار
با سبد رفتم به میدان، صبحگاهی بود. میرزا حبیب خراسانی : قصاید
شمارهٔ ۱۸ - اقتفای غزل ملک الشعراء صبوری
ملکالشعرا سروده: آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۷۱۸
با تو عمریست که تا نرد نظرم میبازم رودکی : ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه
بخش ۱۳
تا جهان بود از سر مردم فراز سهراب سپهری : حجم سبز
سوره تماشا
به تماشا سوگند ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۱۸ - دختر ناکام
چه شد که نرگس مستش ز آب دیده تر است حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۴۶۲
دلی که پیشِ غم از صابری سپر سازد فردوسی : پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود
بخش ۵
بگفت این و زان جایگه برگرفت فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۱
ذره ذره نور حق را جلوه گاهی دیگر است سهراب سپهری : حجم سبز
جنبش واژه زیست
پشت کاجستان ، برف. طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۱
ای دل از خاطر برون کن طره جانانه را صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۶۳
به آسانی شود دلها مسخر گوشه گیران را عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۸
کار چو از دست من برفت چه سازم عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۴۰
از بس که چو شمع از غم تو زار بسوزم عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۳۰
به فرزند باقیست کام پدر شاه نعمتالله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۲
در گلشن ما ناله بلبل چه خوشست عینالقضات همدانی : لوایح
فصل ۱۶
سلطان عشق بآخر بقهر در گذرست عاشق را از کجا زهرۀ آن که در کوی خود گذر کند و یا در روی خود نظر زیرا که تا بر عشق گذر نکند بخود نرسد و عشق نهنگ وار اوئی او را بکلی بیک دم درکشنده است و او را با خود بخود راه نیست او را بی اوئی او بمعشوق راه است و نه هرکس از این سر آگاه عشق او را بی او میگوید از وجود قطرۀ سازد و در بحر مواج غیب اندازد که درّدر بخر اولیتر اگر غواص قضا آن را برآورد و بخزانۀ کُنْتُ کَنْزا مَخْفِیا لَمْ اُعْرَف سازد تا هنگام ظهور فَاحَبْبَتُ اَنْ اُعْرَف تاج عزت را بآن بیاراید شاید. صفای اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۳
یار از پرده برون آمد و جان پیدا شد سلمان ساوجی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۱
اگر غمی است مرا بر دل، از غمش غم نیست