قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴۵ - در مدح شاهزادهٔ آزاده هلاکوخان بن شجاع السلطنهٔ مرحوم فرماید
تعالیالله که شد معمار انصاف جهانبانی قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۹ - در ستایش پادشاه جمجاه ناصرالدین شاه خلدالله ملکه در زمان ولیعهدی گوید
سه هفته پیبشرک زین شبی به ماه صفر انوری : مقطعات
شمارهٔ ۶۲
گشتهام بینظیر تا که ترا بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۴
مفلسی دست تهی بر سودن ارزانی کند بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۳
رفته رفته عافیت همکینهخواهی میکند امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۱۴ - مناجات
من که به حکم تو درین کارگاه بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۲
نظم امکانیکجا ضبط روانی میکند بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۳۲
گر جنونم هوس قطع منازل میداشت بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۱
اینکه طاقتها جوانی میکند اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸۶
عمر که بیاو گذشت، ذوق ندیدیم ازو محمد بن منور : فصل اول - حکایات کرامات شیخ
حکایت شمارهٔ ۶۹
آوردهاند کی در آن وقت کی شیخ بنشابور بود، بسیار جهودان و ترسایان بدست شیخ مسلمان میشدند و همگنان را میبایست که بدست ایشان نیز مسلمان گردند و خاصه شیخ بومحمد جوینی را کی شیخ وقت بود و او را وکیلی جهود بود و پیوسته او را باسلام دعوت میکرد و او اجابت نمیکرد. روزی او را گفت اگر تو مسلمان شوی من سه یک مال خویش بتو مسلم دارم. جهود گفت معاذاللّه کی من دین خویش بدنیا ندهم.. شیخ بومحمد جوینی نومید گشت. اتفاق را روزی شیخ بو محمد بکوی عدنی کویان گذر میکرد و این وکیل در خدمت او. شیخ آن روز مجلس میگفت، شیخ بومحمد به مجلس شیخ درشد، آن وکیل جهود نیز در رفت و در پس ستونی پنهان بنشست. چون شیخ در حدیث آمد روی بدان ستون کرد کی آن وکیل در پس او بود. گفت ای مرد جهود از آن پس ستون بیرون آی! جهود هرچند کوشید خویشتن نگاه نتوانست داشت. بیخویشتن بر پای خاست و بخدمت شیخ آمد گفت بگوی! بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۰
هرکه در اظهار مطلب هرزهنالی میکند سنایی غزنوی : الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین
در حق پارسایان گوید
آن کسانی که راه دین رفتند امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۳ - صفت دهلی
حضرت دهلی کنف دین و داد بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۴۹
هر که اینجا میرسد بیاعتدالی میکند بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۴۸
کارجهان خواه عجز، خواه سری میکند بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۴۷
بر اهل فضل دانش و فنگریه میکند مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۲۹۴
آنکو گوید هست قضا تیشه من بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۴۳
ناتوانی باز چون شمعم چه افسون میکند بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۴۲
بولهوس از سبک سری حفظ سخن نمیکند
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴۵ - در مدح شاهزادهٔ آزاده هلاکوخان بن شجاع السلطنهٔ مرحوم فرماید
تعالیالله که شد معمار انصاف جهانبانی قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۹ - در ستایش پادشاه جمجاه ناصرالدین شاه خلدالله ملکه در زمان ولیعهدی گوید
سه هفته پیبشرک زین شبی به ماه صفر انوری : مقطعات
شمارهٔ ۶۲
گشتهام بینظیر تا که ترا بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۴
مفلسی دست تهی بر سودن ارزانی کند بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۳
رفته رفته عافیت همکینهخواهی میکند امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۱۴ - مناجات
من که به حکم تو درین کارگاه بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۲
نظم امکانیکجا ضبط روانی میکند بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۳۲
گر جنونم هوس قطع منازل میداشت بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۱
اینکه طاقتها جوانی میکند اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸۶
عمر که بیاو گذشت، ذوق ندیدیم ازو محمد بن منور : فصل اول - حکایات کرامات شیخ
حکایت شمارهٔ ۶۹
آوردهاند کی در آن وقت کی شیخ بنشابور بود، بسیار جهودان و ترسایان بدست شیخ مسلمان میشدند و همگنان را میبایست که بدست ایشان نیز مسلمان گردند و خاصه شیخ بومحمد جوینی را کی شیخ وقت بود و او را وکیلی جهود بود و پیوسته او را باسلام دعوت میکرد و او اجابت نمیکرد. روزی او را گفت اگر تو مسلمان شوی من سه یک مال خویش بتو مسلم دارم. جهود گفت معاذاللّه کی من دین خویش بدنیا ندهم.. شیخ بومحمد جوینی نومید گشت. اتفاق را روزی شیخ بو محمد بکوی عدنی کویان گذر میکرد و این وکیل در خدمت او. شیخ آن روز مجلس میگفت، شیخ بومحمد به مجلس شیخ درشد، آن وکیل جهود نیز در رفت و در پس ستونی پنهان بنشست. چون شیخ در حدیث آمد روی بدان ستون کرد کی آن وکیل در پس او بود. گفت ای مرد جهود از آن پس ستون بیرون آی! جهود هرچند کوشید خویشتن نگاه نتوانست داشت. بیخویشتن بر پای خاست و بخدمت شیخ آمد گفت بگوی! بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۰
هرکه در اظهار مطلب هرزهنالی میکند سنایی غزنوی : الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین
در حق پارسایان گوید
آن کسانی که راه دین رفتند امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۳ - صفت دهلی
حضرت دهلی کنف دین و داد بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۴۹
هر که اینجا میرسد بیاعتدالی میکند بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۴۸
کارجهان خواه عجز، خواه سری میکند بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۴۷
بر اهل فضل دانش و فنگریه میکند مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۲۹۴
آنکو گوید هست قضا تیشه من بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۴۳
ناتوانی باز چون شمعم چه افسون میکند بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۴۲
بولهوس از سبک سری حفظ سخن نمیکند