بابافغانی : مفردات
شمارهٔ ۴۴
بدل خیال تو دارم خراب چون نشوم رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۹۶ - طاهر انجدانی علیه الرحمه
اسم شریفش شاه طاهر از سادات عالی درجات انجدان مِنْمحال قم. موطنش کاشان مولدش همدان. جامع علوم صوری و معنوی بود. مدتی در کاشان خلایق را ارشاد مینمود. آخرالامر صاحب غرضان، نسبت طریقهٔ اسماعیلیه به وی داده و سلطان عهد دست ایذا و آزار به وی گشاده. لهذا سیّد عنان عزیمت به وادی هزیمت معطوف و به هندوستان رفته. در دکن مشعوف توطن گزید و سلطان نظام شاه ارادت وی را گزید و طریقهٔ حقّهٔ دین مبین اثناعشری در آن مملکت رواج یافت. هم در آن مملکت در سنهٔ ۹۵۶ به روضهٔ رضوان شتافت. جسدش را حسب الوصیت وی به عتبات عالیات برده، سپردند. غرض، آن جناب صاحب اشعار متین و این چند بیت ازنتایج طبع آن جناب است: مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۴۰
تا باد سعادت ز محمد خبر افکند صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۶۹
تا چشم من به گوشه عزلت فتاده است عطار نیشابوری : تذکرة الأولیاء
ذکر بایزید بسطامی رحمة الله علیه
آن خلیفة الهی، آن دعامة نامتناهی، آن سلطان العارفین، آن حجةالخلایق اجمعین، آن پخته جهان ناکامی، شیخ بایزید بسطامی رحمةالله علیه، اکبر مشایخ و اعظم اولیا بود، و حجت خدای بود، و خلیفه بحق بود، و قطب عالم بود، و مرجع اوتاد، و ریاضات و کرامات و حالات و کلمات او را اندازه نبود و در اسرار و حقایق نظری نافذ، و جدی بلیغ داشت، و دایم در مقام قرب و هیبت بود. و غرقه انس و محبت بود پیوسته تن در مجاهده و دل در مشاهده داشت، و روایات او در احادیث عالی بود، و پیش از او کسی را در معانی طریقت چندان استنباط نبود که او را گفتند که در این شیوه همه او بود که علم به صحرا زد و کمال او پوشیده نیست، تا به حدی که جنید گفت: بایزید در میان ما چون جبرائیل است در میان ملائکه. نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۴۹
از دوری تو تن نزاری دارم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۲۳۱
سبک جولانتر از برق است حسن لاله زار من نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۴۶
ای عشق آخر سخن پذیرت دیدم نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۴۲
از میکده میآیم و چندان مستم واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵
دلخراشی کرد از بس در شب هجران مرا مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۳۹
آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۴۰
جانی که اسیر دست هجران دارم نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۶
سد بار خراب و باز آباد شدیم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۷۷
از آه، حسن را خطر بی نهایت است نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵
از کثرت جیش خصم جستند سراغ عطار نیشابوری : باب پنجاهم: در ختم كتاب
شمارهٔ ۲۸
در وقت بیان،عقل سخن سنج مراست عطار نیشابوری : باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق
شمارهٔ ۲۱
ای حسن تو درحدّ کمال افتاده نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۴
هم شیشه ی عقل را شکستی ای نفس صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۹۹۲
نکشیدیم شبی سیمبری در بر خویش امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۴۶
مه شبگرد من امشب چو مه می گشت و من با او
شمارهٔ ۴۴
بدل خیال تو دارم خراب چون نشوم رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۹۶ - طاهر انجدانی علیه الرحمه
اسم شریفش شاه طاهر از سادات عالی درجات انجدان مِنْمحال قم. موطنش کاشان مولدش همدان. جامع علوم صوری و معنوی بود. مدتی در کاشان خلایق را ارشاد مینمود. آخرالامر صاحب غرضان، نسبت طریقهٔ اسماعیلیه به وی داده و سلطان عهد دست ایذا و آزار به وی گشاده. لهذا سیّد عنان عزیمت به وادی هزیمت معطوف و به هندوستان رفته. در دکن مشعوف توطن گزید و سلطان نظام شاه ارادت وی را گزید و طریقهٔ حقّهٔ دین مبین اثناعشری در آن مملکت رواج یافت. هم در آن مملکت در سنهٔ ۹۵۶ به روضهٔ رضوان شتافت. جسدش را حسب الوصیت وی به عتبات عالیات برده، سپردند. غرض، آن جناب صاحب اشعار متین و این چند بیت ازنتایج طبع آن جناب است: مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۴۰
تا باد سعادت ز محمد خبر افکند صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۶۹
تا چشم من به گوشه عزلت فتاده است عطار نیشابوری : تذکرة الأولیاء
ذکر بایزید بسطامی رحمة الله علیه
آن خلیفة الهی، آن دعامة نامتناهی، آن سلطان العارفین، آن حجةالخلایق اجمعین، آن پخته جهان ناکامی، شیخ بایزید بسطامی رحمةالله علیه، اکبر مشایخ و اعظم اولیا بود، و حجت خدای بود، و خلیفه بحق بود، و قطب عالم بود، و مرجع اوتاد، و ریاضات و کرامات و حالات و کلمات او را اندازه نبود و در اسرار و حقایق نظری نافذ، و جدی بلیغ داشت، و دایم در مقام قرب و هیبت بود. و غرقه انس و محبت بود پیوسته تن در مجاهده و دل در مشاهده داشت، و روایات او در احادیث عالی بود، و پیش از او کسی را در معانی طریقت چندان استنباط نبود که او را گفتند که در این شیوه همه او بود که علم به صحرا زد و کمال او پوشیده نیست، تا به حدی که جنید گفت: بایزید در میان ما چون جبرائیل است در میان ملائکه. نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۴۹
از دوری تو تن نزاری دارم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۲۳۱
سبک جولانتر از برق است حسن لاله زار من نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۴۶
ای عشق آخر سخن پذیرت دیدم نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۴۲
از میکده میآیم و چندان مستم واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵
دلخراشی کرد از بس در شب هجران مرا مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۳۹
آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۴۰
جانی که اسیر دست هجران دارم نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۶
سد بار خراب و باز آباد شدیم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۷۷
از آه، حسن را خطر بی نهایت است نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵
از کثرت جیش خصم جستند سراغ عطار نیشابوری : باب پنجاهم: در ختم كتاب
شمارهٔ ۲۸
در وقت بیان،عقل سخن سنج مراست عطار نیشابوری : باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق
شمارهٔ ۲۱
ای حسن تو درحدّ کمال افتاده نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۴
هم شیشه ی عقل را شکستی ای نفس صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۹۹۲
نکشیدیم شبی سیمبری در بر خویش امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۴۶
مه شبگرد من امشب چو مه می گشت و من با او