نظامی گنجوی : شرف نامه
بخش ۱۴ - پادشاهی اسکندر به جای پدر
بیا ساقی از خود رهائیم ده
افسر کرمانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۱
نظاره کردی بر کشتنم، نظاره دیگر
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۸۴۲
طاق ابروی توازکون ومکان مارا بس
نیما یوشیج : مجموعه اشعار
در پیش کومه ام
در پیش کومه ام
هجویری : بابٌ ذکر ائمّتهم مِنْ أتباعِ التّابعین
۱۲- ابویزید طیفور بن عیسی البسطامیّ، رضی اللّه عن
و منهم: فلک معرفت، و ملک محبت، ابویزید طیفور بن عیسی البسطامی، رضی اللّه عنه
مولوی : دفتر اول
بخش ۱۵۱ - دعا کردن بلعم با عور کی موسی و قومش را از این شهر کی حصار داده‌اند بی مراد باز گردان و مستجاب شدن دعای او
بلعم باعور را خلق جهان
احمد شاملو : دشنه در دیس
باران
تارهای بی‌کوک و
الهامی کرمانشاهی : غزلیات
شمارهٔ ۱
دلم از وحشت تنهایی شبها خون است
ملا مسیح پانی پتی : رام و سیتا
بخش ۴۹ - برگشتن رام از شکار و دیدن او در راه لچمن را و خبردار شدن از حال و بیتاب شدن رام و جستجو کردن لچمن سیتا را
چو رام از کشتن آهوی زرین
رشیدالدین میبدی : ۸۵- سورة البروج- المکیة
النوبة الثالثة
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم عزیز، من قصده وجده، و من طلبه عرفه، فاذا عرفه لاطفه، فاذا وجد لطفه الفه، فاذا الفه انف ان یخالفه. نام خداوندى که از جود او هر مفلسى را نصیبى است، و از کرم او هر دردمندى را طبیبى است.
فردوسی : داستان سیاوش
بخش ۸
هیونی بیاراست کاووس شاه
هجویری : باب التّوبة و ما یتعلّق بها
باب التّوبة و ما یتعلّق بها
بدان که اول مقام سالکان طریق حق توبه است؛ چنان‌که اول درجهٔ طالبانِ خدمت طهارت؛، کما قال اللّه، تعالی: «یا ایّها الّذینَ امَنُوا تُوبُوا إلَی اللّه تَوْبَةً نَصُوحاً (۸/التّحریم).» و نیز گفت: «وتوبوا إلی اللّه جمیعاً (۳۱/النّور).» و رسول صلّی اللّه علیه و سلم گفت: «ما مِنْ شیءٍ أحَبُّ إلی اللّهِ مِن شابٍّ تائبٍ. نیست چیزی بر خداوند تعالی دوست تر از جوانی توبه کرده.» و نیز گفت، صلی اللّه علیه: «التّائبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لا ذَنْبَ لَهُ»، ثم قال: «إذا أحَبَّ اللّهُ عَبْداً لم یَضَرَّه ذَنْبٌ.» ثم تلا: «إنَّ اللّهَ یُحِبُّ التّوابینَ (۲۲۲/البقره).»
نیر تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۸
خیز تا معتکف خانه خمار شویم
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۹
دیده ز فراق تو زیان می بیند
اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۵
هرکه مست تو نشد جام شرابش ندهند
حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۸۰۴
سوی محراب شدم با می ناب آلوده
سعدی : باب سوم در فضیلت قناعت
حکایت شمارهٔ ۱۳
حاتم طایی را گفتند از تو بزرگ همت تر در جهان دیده‌ای یا شنیده‌ای گفت بلی روزی چهل شتر قربان کرده بودم امرای عرب را پس به گوشه صحرایی به حاجتی برون رفته بودم ،خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده. گفتمش به مهمانی حاتم چرا نروی که خلقی بر سماط او گرد آمده‌اند؟ گفت
کلیم کاشانی : رباعیات
شمارهٔ ۷۲
چون شاه جهان پادشه شیر شکار
صغیر اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۰۷
هر که با او آشنا شد خود ز خود بیگانه کرد
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۸
هرگز المی چو فرقت جانان نیست