نظامی گنجوی : مخزن الاسرار
بخش ۱۹ - ثمره خلوت دوم
عمر بر آن فرش ازل بافته
عطار نیشابوری : دفتر دوم
در عیان دیدن جانان فرماید
منم در بود تو بودم تو بنگر
نهج البلاغه : حکمت ها
ارزش تقوا
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام </strong> لاَ يَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ اَلتَّقْوَى وَ كَيْفَ يَقِلُّ مَا يُتَقَبَّلُ
قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۲
دارم دلی، اما چه دل، صدگونه حرمان در بغل
ابن یمین فَرومَدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۹
طالع سعد دلم زان رخ گلگون گیرد
ادیب الممالک : ترجیعات
شمارهٔ ۳ - در نکوهش مشروطه خواهان دروغی و زمامداران پس از بمباردمان رواق مطهر امام هشتم
این چه مشروطه منحوسی بود
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۷۲
پر بیکسم امروزکسی را خبرم نیست
رشیدالدین میبدی : ۱۵- سورة الحجر- مکیة
۲ - النوبة الاولى
قوله تعالى: «وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ» نیست هیچیز مگر بنزدیک ماست نهفت جاى آن و نهاد جاى آن، «وَ ما نُنَزِّلُهُ» و فرو نفرستیم آن را، «إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ (۲۱)» مگر باندازه‏اى دانسته.
اوحدی مراغه‌ای : منطق‌العشاق
تمامی سخن
دل عاشق بدان فکرت چو برخاست
فریدون مشیری : بهار را باورکن
بهترین بهترین من
زرد و بنفش و نیلی
نظیری نیشابوری : رباعیات
شمارهٔ ۱۲۰
بنمای رخ و شکفته رویم گردان
صفی علیشاه : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۳
گر بگذری ای صفی ز هر دلخواهی
فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۸۵
تویی آن آیت رحمت که نتوان کرد تفسیرش
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۹۶
شب‌ که دل از یأس مطلب باده‌ای در جام‌ کرد
نجم‌الدین رازی : رباعیات
شمارهٔ ۴۸
بازی بودم پریده از عالم ناز
طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۲
بس که اندر باغ از جنت اثر دارد بهار
عبید زاکانی : عشاق‌نامه
بخش ۳۲ - مناجات
چه کم گردد خدایا از خدائیت
نهج البلاغه : حکمت ها
تضاد دنیاپرستى و علاقه به آخرت
<strong> وَ رُئِيَ عَلَيْهِ إِزَارٌ خَلَقٌ مَرْقُوعٌ </strong> فَقِيلَ لَهُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ يَخْشَعُ لَهُ اَلْقَلْبُ وَ تَذِلُّ بِهِ اَلنَّفْسُ وَ يَقْتَدِي بِهِ اَلْمُؤْمِنُونَ
فرخی سیستانی : قصاید
شمارهٔ ۴۷ - در مدح میر ابواحمد محمدبن محمود بن ناصر الدین و وصف شکارگاه
چهار چیز گزین بود خسروان را کار
مولوی : دفتر ششم
بخش ۲۹ - وصیت کردن مصطفی علیه‌السلام صدیق را رضی الله عنه کی چون بلال را مشتری می‌شوی هر آینه ایشان از ستیز بر خواهند در بها فزود و بهای او را خواهند فزودن مرا درین فضیلت شریک خود کن وکیل من باش و نیم بها از من بستان
مصطفی گفتش که اقبال‌جو