اوحدالدین کرمانی : الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها
شمارهٔ ۶۹
با دل گفتم درآی از خواب تمام عطار نیشابوری : اشترنامه
رسیدن سالك با پرده دوم
برگذشت و پرده دیگر بدید شاه نعمتالله ولی : قطعات
قطعهٔ شمارهٔ ۶۹
در نی نیزه بین که رفعت او محتشم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۳۸ - در مرثیه فرماید
آه کامسال اندرین بستان سرای مجد همگر : رباعیات
شمارهٔ ۲۴۸
ای من به فدای آن تن چون سمنت جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۸۷
ای جان و جهان توام پناهی صغیر اصفهانی : قصاید
شمارهٔ ۴۹ - در مدح مولیالموالی حضرت امیرالمؤمنین (ع)
مظهری گردید ظاهر دوش بر عین الیقینم صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۴۹۷ - الوصف الذی للحق
ز وصفی باز بشنو کوست للحق سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۴۹۸
بیا که غنچه شد ای سرو من چمن بی تو خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۵
اگر آن ماه مهربان گردد صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶۵۹
سرکشی ازطاق ابروی بتان پیدا شود انوری : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۷
زهی کارت از چرخ بالا گرفته مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰۹
مستند مجردان اسرار امشب امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۳
کشته تیغ جفایت دل درویش من است حزین لاهیجی : قصاید
شمارهٔ ۴۰ - در پاسخ کسی که برای او قصیده ای سروده، گفته است
ای به طبع تو افتخار سخن آرایه های ادبی : بیان
اضافه اقترانی
آن است که وجود «مضاف» برای «مضاف الیه» یک واقعیت باشد. بر عکس اضافه استعاری که وجود «مضاف» برای «مضاف الیه» یک واقعیت نیست. مثال: حسین دست دوستی به من داد. توضیح: دست را به قصد دوستی به من داد که «دست» برای نشان دادن دوستی یک واقعیت است. نکته: برای تشخیص آسان اضافه اقترانی از اضافه ی استعاری، می توان از دو شیوه استفاده کرد: 1- کافی است که بدانید در اضافه ی اقترانی، مضاف الیه عملی است که مضاف انجام می دهد. مثال 1: پروردگارا! روا مدار که به حریم اجتماع پای تعدی و تجاوز بگذارند. مثال 2: پروردگارا! مگذار دامان وجودم به پلیدی های گناه بیالاید. توضیح: در مثال اول تعدی و تجاوز عملی است که «پا» انجام می دهد؛ ولی در مثال دوم، چنین رابطه ای برقرار نیست بلکه «وجود» را به لباسی تشبیه کرده ایم که دامن داشته است. 2- بین دو جزء اضافه ی اقترانی (مضاف و مضاف الیه) می توان عبارت «از روی» را قرار داد و یک جمله ساخت. مثال: در اضافه ی «دست ارادت» -- دست را از روی ارادت دراز کرد. توجه: ترکیباتی نظیر: دست محبت، پای ارادت، چشم احترام، دیده ی محبت، گوش توجه، چشم اعتنا، پای بطلان، قلم عفو و ... اضافه اقترانی می باشند که بین همه این ترکیبات اضافی، می توان «از روی» را قرار داد. عطار نیشابوری : بخش بیست و دوم
(۲) حکایت آن بزرگ با خواجه علی طوسی
بزرگی هم نکودل هم نکو عقل صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۱۵
لب لعل تو اگر جام شرابی دارد فیاض لاهیجی : قطعات
شمارهٔ ۱۲ - شاید خطاب به قاضی سعید باشد
ای آنکه هر دم از نگه دلنواز خویش مولوی : دفتر اول
بخش ۱۹ - فهم کردن حاذقان نصاری مکر وزیر را
هرکه صاحب ذوق بود از گفت او
شمارهٔ ۶۹
با دل گفتم درآی از خواب تمام عطار نیشابوری : اشترنامه
رسیدن سالك با پرده دوم
برگذشت و پرده دیگر بدید شاه نعمتالله ولی : قطعات
قطعهٔ شمارهٔ ۶۹
در نی نیزه بین که رفعت او محتشم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۳۸ - در مرثیه فرماید
آه کامسال اندرین بستان سرای مجد همگر : رباعیات
شمارهٔ ۲۴۸
ای من به فدای آن تن چون سمنت جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۸۷
ای جان و جهان توام پناهی صغیر اصفهانی : قصاید
شمارهٔ ۴۹ - در مدح مولیالموالی حضرت امیرالمؤمنین (ع)
مظهری گردید ظاهر دوش بر عین الیقینم صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۴۹۷ - الوصف الذی للحق
ز وصفی باز بشنو کوست للحق سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۴۹۸
بیا که غنچه شد ای سرو من چمن بی تو خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۵
اگر آن ماه مهربان گردد صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶۵۹
سرکشی ازطاق ابروی بتان پیدا شود انوری : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۷
زهی کارت از چرخ بالا گرفته مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰۹
مستند مجردان اسرار امشب امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۳
کشته تیغ جفایت دل درویش من است حزین لاهیجی : قصاید
شمارهٔ ۴۰ - در پاسخ کسی که برای او قصیده ای سروده، گفته است
ای به طبع تو افتخار سخن آرایه های ادبی : بیان
اضافه اقترانی
آن است که وجود «مضاف» برای «مضاف الیه» یک واقعیت باشد. بر عکس اضافه استعاری که وجود «مضاف» برای «مضاف الیه» یک واقعیت نیست. مثال: حسین دست دوستی به من داد. توضیح: دست را به قصد دوستی به من داد که «دست» برای نشان دادن دوستی یک واقعیت است. نکته: برای تشخیص آسان اضافه اقترانی از اضافه ی استعاری، می توان از دو شیوه استفاده کرد: 1- کافی است که بدانید در اضافه ی اقترانی، مضاف الیه عملی است که مضاف انجام می دهد. مثال 1: پروردگارا! روا مدار که به حریم اجتماع پای تعدی و تجاوز بگذارند. مثال 2: پروردگارا! مگذار دامان وجودم به پلیدی های گناه بیالاید. توضیح: در مثال اول تعدی و تجاوز عملی است که «پا» انجام می دهد؛ ولی در مثال دوم، چنین رابطه ای برقرار نیست بلکه «وجود» را به لباسی تشبیه کرده ایم که دامن داشته است. 2- بین دو جزء اضافه ی اقترانی (مضاف و مضاف الیه) می توان عبارت «از روی» را قرار داد و یک جمله ساخت. مثال: در اضافه ی «دست ارادت» -- دست را از روی ارادت دراز کرد. توجه: ترکیباتی نظیر: دست محبت، پای ارادت، چشم احترام، دیده ی محبت، گوش توجه، چشم اعتنا، پای بطلان، قلم عفو و ... اضافه اقترانی می باشند که بین همه این ترکیبات اضافی، می توان «از روی» را قرار داد. عطار نیشابوری : بخش بیست و دوم
(۲) حکایت آن بزرگ با خواجه علی طوسی
بزرگی هم نکودل هم نکو عقل صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۱۵
لب لعل تو اگر جام شرابی دارد فیاض لاهیجی : قطعات
شمارهٔ ۱۲ - شاید خطاب به قاضی سعید باشد
ای آنکه هر دم از نگه دلنواز خویش مولوی : دفتر اول
بخش ۱۹ - فهم کردن حاذقان نصاری مکر وزیر را
هرکه صاحب ذوق بود از گفت او