افسر کرمانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۶
ابر نیسان به چمن بار دگر باران ریخت
صغیر اصفهانی : مثنویات
شمارهٔ ۹ - نسخه کیمیا
بود بسی در طمع کیمیا
افسر کرمانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۰
خرم دلی که کشته تیغ جفای توست
افسر کرمانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸
روی و لب و تن و ذقن یار نازک است
افسر کرمانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۴
ای ماه وشان همه غلامت
صغیر اصفهانی : مثنویات
شمارهٔ ۱۰ - پادشاه رعیت نواز
پادشهی بود رعیت‌نواز
افسر کرمانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۲
شکر شده عالمی ز قندت
میرداماد : غزلیات
شمارهٔ ۱
از سوز دل بسوخت گیاه وجود ما
افسر کرمانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۱
عید است و مرا در طلب باده شتاب است
افسر کرمانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۸
زمان سرکشی عشق و گاه شرب مدام است
افسر کرمانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۴
ای بی وفا که عمری سازیم با جفایت
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۹۴
گفتم بیتی نگار از من رنجید
صغیر اصفهانی : مثنویات
شمارهٔ ۱۱ - قافلهٔ سوداگر
قافله‌ای بست پی سود بار
افسر کرمانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۷
ای سایه سعادت و ای مایه شکیب
افسر کرمانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴
تا گریزد طرب از کلبه ویرانه ما،
افسر کرمانی : قصاید
شمارهٔ ۵۲ - خسرو گلبن
شد وقت آن که از اثر باد صبحدم
افسر کرمانی : قصاید
شمارهٔ ۴۶ - مهر منیر
باز می بینم به عالم طرفه جشنی بی نظیر
مولوی : دفتر چهارم
بخش ۱۱۸ - حکایت آن پادشاه‌زاده کی پادشاهی حقیقی بوی روی نمود یوم یفرالمرء من اخیه و امه و ابیه نقد وقت او شد پادشاهی این خاک تودهٔ کودک طبعان کی قلعه گیری نام کنند آن کودک کی چیره آید بر سر خاک توده برآید و لاف زندگی قلعه مراست کودکان دیگر بر وی رشک برند کی التراب ربیع الصبیان آن پادشاه‌زاده چو از قید رنگها برست گفت من این خاکهای رنگین را همان خاک دون می‌گویم زر و اطلس و اکسون نمی‌گویم من ازین اکسون رستم یکسون رفتم و آتیناه الحکم صبیا ارشاد حق را مرور سالها حاجت نیست در قدرت کن فیکون هیچ کس سخن قابلیت نگوید
پادشاهی داشت یک برنا پسر
افسر کرمانی : قصاید
شمارهٔ ۴۳ - در سوگ همسر خود
کنون که عهد ربیع است و روزگار بهار
صغیر اصفهانی : مثنویات
شمارهٔ ۱۲ - نتیجه راستی
قافله ای بُد به رهی رهسپار