ملک‌الشعرای بهار : کارنامهٔ زندان
حکایت جود و بخشش محمود
بود محمود زابلستانی
رهی معیری : رباعیها
اندوه مادر
آسودگی از محن ندارد مادر
حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۷۰۹
ز بستر تا به کی پهلو پی تسکین بگردانم
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۸
به‌هستی انقطاعی نیست از سر سرگردانی را
عطار نیشابوری : هیلاج نامه
در بیخودی و مستی و کشف ذات فرماید
چو ساقی ازل جامی مرا داد
صفی علیشاه : غزلیات
شمارهٔ ۱۲
ای صفی معشوقت آخر دیدی اندرخانه بود
مجیرالدین بیلقانی : شکوائیه
شمارهٔ ۱۳
مرا زین بیش در عالم غمی نیست
واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۵
از یار بد چه نقص، بخوش طینتان پاک؟
سحاب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۰
کاش آنکه بر آمیخت به مهرش گل ما را
سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۸
عالم ز خرابی سر تدبیر ندارد
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶۸
تا گرد رمد به دیده‌ام بیخته‌اند
سوزنی سمرقندی : قصاید
شمارهٔ ۱۳۶ - در مدح تمغاج خان
بشهریار جهان داد کردگار جهان
اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۳۵۳
گر به مسجد گذری با این رخ و آن چشم مست
سعدی : مفردات
بیت ۴۹
گر خود همه عالم بگشایی تو به تیغ
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۰۱
ای فیض تو همچو صبحدم عالمگیر
اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۲۰۷
گنج قارون بزمین رفت و ملامت باقی است
کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۹
خصم گو ایمن نشین گر دست ما بالا شود
یغمای جندقی : بخش سوم
شمارهٔ ۱۸
میرزا احمد صفائی؛ پیدا و پنهان، دور و نزدیک، با نوشته و بی نوشته، با گواه و بی گواه، با نگین من و بی نگین من، در حیات من و در ممات من، با اجازه من و بی اجازه، هر چه در کار و بار معاش و معاد من گوید و جوید و از شما دستیاری و مدد خواهد، در خواست خاکسار آنستی که محض اظهار، اعمال و گفتار او را مطلقا حق و صواب دیده، هر چه خواهد بنویس، هر چه گوید مهر کن، و در انجام امور معاد و معاش که معلق به حیات و ممات من است، بی دریغانه از او بشنوید و مهر کنید، و شهادت دهید و در انجام آن دستیار او باشید.
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۶۱
رفت و باز آمدنش تا به قیامت نبود
حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۶
ترسم که اشک در غم ما پرده‌در شود