سلمان ساوجی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۹ - در مدح سلطان اویس
وقت آن آمد که بلبل در چمن گویا شود جامی : تحفةالاحرار
بخش ۴۴ - مقاله دوازدهم در شرح حال علمای از عمل دور و سف های به جهل و جدل مغرور
ای علم علم برافراخته رضیالدین آرتیمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۰
غمزه خونریز و عشوه در پی جان اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
جهانی تیره تر با آفتابی
جهانی تیره تر با آفتابی امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۴۷۱
هوس دارم پس از مردن قد سرو روان یعنی مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۳۶
ای دوست ترا رسد اگر ناز کنی جامی : تحفةالاحرار
بخش ۴۵ - حکایت آن عالم در چاه افتاده که دست به شاگرد خود نداد تا جزای آخرت از دست ندهد
عالمی از چاه جهالت برون جامی : تحفةالاحرار
بخش ۴۶ - مقاله سیزدهم در مخاطبه سلاطین که اگر بر دیگران می تابند آسمان عدل را چشمه آفتابند و اگر همه گرد خود می گردند طوفان ظلم را گرداب
ای به سرت افسر فرماندهی صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۳۶۶
به تیغ هر که شود کشته پایدار شود جامی : تحفةالاحرار
بخش ۴۷ - حکایت عمر عبدالعزیز که در همه عمر عزیز از افسر عین عدالت سربلند بود و از حلقه میم مروت کمربند
چون ثمر دوحه عبدالعزیز اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۴
با غم معشوق ما را کارهاست جامی : تحفةالاحرار
بخش ۴۹ - حکایت درازدستی که دست وی به بریدن از قلم وزارت کوتاه نشد
بود یکی شاه که در ملک و مال جامی : تحفةالاحرار
بخش ۴۸ - مقاله چهاردهم در اشارت به حال وزیران و دبیران که رقم عدالت و ظلم بر صفحات ایام از رشحات اقلام ایشان است
ای چو قلم صورت خود کرده راست نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۹
بر گل از عنبر تر نقطه سودا زده ای جامی : تحفةالاحرار
بخش ۵۰ - مقاله پانزدهم در تنبیه آنان که صبح شیب از شب شباب ایشان دمیده است و در آن صبحگاهی نسیم آگاهی به مشام ایشان نرسیده
ای تنت از شمع گدازنده تر جامی : تحفةالاحرار
بخش ۵۱ - حکایت سرد شدن پیر سفید موی از نفس آن خورشید گرم خوی که با زلف شبرنگ دم از صبح سفید مویی زد
فصل خزان کز دم باد وزان جامی : تحفةالاحرار
بخش ۵۲ - مقاله شانزدهم در شرح حال نو رسیدگان غره به عهد جوانی که غره ماه عیش و کامرانی است
ای شده با موی سیاه از غرور بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۷
تعلق بود سیر آهنگ چندین نوحهسازیها قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۵
آب شد دل دست و پا از من نمیآید دگر جامی : تحفةالاحرار
بخش ۵۳ - حکایت زاغی که چند روز در قفای کبکی دوید و از رفتار خود بازمانده به وی نرسید
زاغی از آنجا که فراغی گزید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۹ - در مدح سلطان اویس
وقت آن آمد که بلبل در چمن گویا شود جامی : تحفةالاحرار
بخش ۴۴ - مقاله دوازدهم در شرح حال علمای از عمل دور و سف های به جهل و جدل مغرور
ای علم علم برافراخته رضیالدین آرتیمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۰
غمزه خونریز و عشوه در پی جان اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
جهانی تیره تر با آفتابی
جهانی تیره تر با آفتابی امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۴۷۱
هوس دارم پس از مردن قد سرو روان یعنی مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۷۳۶
ای دوست ترا رسد اگر ناز کنی جامی : تحفةالاحرار
بخش ۴۵ - حکایت آن عالم در چاه افتاده که دست به شاگرد خود نداد تا جزای آخرت از دست ندهد
عالمی از چاه جهالت برون جامی : تحفةالاحرار
بخش ۴۶ - مقاله سیزدهم در مخاطبه سلاطین که اگر بر دیگران می تابند آسمان عدل را چشمه آفتابند و اگر همه گرد خود می گردند طوفان ظلم را گرداب
ای به سرت افسر فرماندهی صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۳۶۶
به تیغ هر که شود کشته پایدار شود جامی : تحفةالاحرار
بخش ۴۷ - حکایت عمر عبدالعزیز که در همه عمر عزیز از افسر عین عدالت سربلند بود و از حلقه میم مروت کمربند
چون ثمر دوحه عبدالعزیز اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۴
با غم معشوق ما را کارهاست جامی : تحفةالاحرار
بخش ۴۹ - حکایت درازدستی که دست وی به بریدن از قلم وزارت کوتاه نشد
بود یکی شاه که در ملک و مال جامی : تحفةالاحرار
بخش ۴۸ - مقاله چهاردهم در اشارت به حال وزیران و دبیران که رقم عدالت و ظلم بر صفحات ایام از رشحات اقلام ایشان است
ای چو قلم صورت خود کرده راست نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۹
بر گل از عنبر تر نقطه سودا زده ای جامی : تحفةالاحرار
بخش ۵۰ - مقاله پانزدهم در تنبیه آنان که صبح شیب از شب شباب ایشان دمیده است و در آن صبحگاهی نسیم آگاهی به مشام ایشان نرسیده
ای تنت از شمع گدازنده تر جامی : تحفةالاحرار
بخش ۵۱ - حکایت سرد شدن پیر سفید موی از نفس آن خورشید گرم خوی که با زلف شبرنگ دم از صبح سفید مویی زد
فصل خزان کز دم باد وزان جامی : تحفةالاحرار
بخش ۵۲ - مقاله شانزدهم در شرح حال نو رسیدگان غره به عهد جوانی که غره ماه عیش و کامرانی است
ای شده با موی سیاه از غرور بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۷
تعلق بود سیر آهنگ چندین نوحهسازیها قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۵
آب شد دل دست و پا از من نمیآید دگر جامی : تحفةالاحرار
بخش ۵۳ - حکایت زاغی که چند روز در قفای کبکی دوید و از رفتار خود بازمانده به وی نرسید
زاغی از آنجا که فراغی گزید