صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶۳۴
روح را در تنگنای جسم کی شادی بود؟ صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۱۹۲ - عوالم الجبروت و المکوت و الملک
بود هم عالم جبروت اعلا عطار نیشابوری : وصلت نامه
و له ایضاً
ره بس دور است توشه بردار و برو صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۹۷۵
ای فدای چشم مخمور تو خواب عاشقان پروین اعتصامی : مثنویات، تمثیلات و مقطعات
قدر هستی
سرو خندید سحر، بر گل سرخ اهلی شیرازی : صنف پنجم که چنگ است و کم بر است
برگ پنجم هشت چنگ است
ای ماه رخت چراغ هر حور سرشت اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۱۰ - التوبه
در بندگیش ناخلفی می کردی ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۹۴ - در هجو «بهاء» نامی گفته شده
بشنید بها شعر دلافزای بهار مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۱۷۰
ای رشته چو قصد لعل کانی کردی سعدی : باب پنجم در عشق و جوانی
حکایت شمارهٔ ۱۲
یکی را از علما پرسیدند که یکی با ماه روییست در خلوت نشسته و درها بسته و رقیبان خفته و نفس طالب و شهوت غالب چنان که عرب گوید التّمرُ یانعٌ وَ الناطورُ غیرُ مانع. هیچ باشد که به قوت پرهیزگاری ازو به سلامت بماند؟ گفت اگر از مه رویان به سلامت بماند از بدگویان نماند. همام تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۲
که می گوید که هست این صورت از گل سنایی غزنوی : الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران
التمثیل فیالتّقوی، سؤال موسی علیهالسّلام عنّاللّٰه عزّ وجل قال ای شیء خلقت افضل منالاشیاء
در مناجات با خدا موسی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۲۲
ذره ام چشم به خورشید لقایی دارد نهج البلاغه : حکمت ها
راه شناخت بزرگواران
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> أَوْلَى اَلنَّاسِ بِالْكَرَمِ مَنْ عُرِفَتْ بِهِ اَلْكِرَامُ بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۰
آسودگان گوشهٔ دامان بوریا فریدون مشیری : نوایی هماهنگ باران
در پی هر گریه
من، بر این ابری که این سان سوگوار امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۸۱
ای همرهان که اگه از آن رفتهٔ منید اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه
شمارهٔ ۲۸
آنها که جهان به کام دل داشته اند نهج البلاغه : حکمت ها
تلاش در اطاعت و بندگى
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> اِحْذَرْ أَنْ يَرَاكَ اَللَّهُ عِنْدَ مَعْصِيَتِهِ وَ يَفْقِدَكَ عِنْدَ طَاعَتِهِ فَتَكُونَ مِنَ اَلْخَاسِرِينَ رضاقلی خان هدایت : فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین
بخش ۵۹ - نشاط اصفهانی
نام شریف آن جناب میرزا عبدالوهاب، موسوی انتساب و از فضایل صوری و معنوی و خصایل حسبی و سیادت نسبی کامیاب. در فنون ادبیه و علوم عربیه قادر و ماهر. در حکمت عقلی و ریاضی و طبیعی تبحرش پیدا و ظاهر. در ترقیم خطوط به تخصیص نسخ، تعلیق و شکسته، دست استادان را به پشت بسته. حضرتش أباً عن جد در اصفهان ملاذ و ملجأ بی پناهان. محفلش مجمع شعرا و ظرفا و مجلسش مرجع فقرا و عرفا بوده. بالاخره از علوم ظاهریه خاطر شریفش خسته و دل معارف منزل به تحصیل کمالات معنویه بسته. روزگاری طالب صحبت اهل معارف و حقایق بوده. وجود محمود را به معاشرت و مصاحبت جمعی از اکابر این طایفه مزین فرمود. گویند با آنکه از ممرّ موروث و مکسب ضیاع و عقار وافر و از جهت شغل و منصب مال و مکنت متکاثر داشت از فرط کرم و بذل درم از آنها در اندک وقتی چیزی و پشیزی باقی نگذاشت. چنانکه قوت صبح و شام از رهگذر رهن و وام نیز دست نمیداد و مع هذا به قدر مقدور و حد میسور بر سینهٔ سائلان دست رد نمینهاد و لسان کرم آن سید یگانه مترنم بود بدین ترانه که:
غزل شمارهٔ ۲۶۳۴
روح را در تنگنای جسم کی شادی بود؟ صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۱۹۲ - عوالم الجبروت و المکوت و الملک
بود هم عالم جبروت اعلا عطار نیشابوری : وصلت نامه
و له ایضاً
ره بس دور است توشه بردار و برو صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۹۷۵
ای فدای چشم مخمور تو خواب عاشقان پروین اعتصامی : مثنویات، تمثیلات و مقطعات
قدر هستی
سرو خندید سحر، بر گل سرخ اهلی شیرازی : صنف پنجم که چنگ است و کم بر است
برگ پنجم هشت چنگ است
ای ماه رخت چراغ هر حور سرشت اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۱۰ - التوبه
در بندگیش ناخلفی می کردی ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۹۴ - در هجو «بهاء» نامی گفته شده
بشنید بها شعر دلافزای بهار مهستی گنجوی : رباعیات
رباعی شمارۀ ۱۷۰
ای رشته چو قصد لعل کانی کردی سعدی : باب پنجم در عشق و جوانی
حکایت شمارهٔ ۱۲
یکی را از علما پرسیدند که یکی با ماه روییست در خلوت نشسته و درها بسته و رقیبان خفته و نفس طالب و شهوت غالب چنان که عرب گوید التّمرُ یانعٌ وَ الناطورُ غیرُ مانع. هیچ باشد که به قوت پرهیزگاری ازو به سلامت بماند؟ گفت اگر از مه رویان به سلامت بماند از بدگویان نماند. همام تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۲
که می گوید که هست این صورت از گل سنایی غزنوی : الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران
التمثیل فیالتّقوی، سؤال موسی علیهالسّلام عنّاللّٰه عزّ وجل قال ای شیء خلقت افضل منالاشیاء
در مناجات با خدا موسی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۲۲
ذره ام چشم به خورشید لقایی دارد نهج البلاغه : حکمت ها
راه شناخت بزرگواران
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> أَوْلَى اَلنَّاسِ بِالْكَرَمِ مَنْ عُرِفَتْ بِهِ اَلْكِرَامُ بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۰
آسودگان گوشهٔ دامان بوریا فریدون مشیری : نوایی هماهنگ باران
در پی هر گریه
من، بر این ابری که این سان سوگوار امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۸۱
ای همرهان که اگه از آن رفتهٔ منید اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه
شمارهٔ ۲۸
آنها که جهان به کام دل داشته اند نهج البلاغه : حکمت ها
تلاش در اطاعت و بندگى
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> اِحْذَرْ أَنْ يَرَاكَ اَللَّهُ عِنْدَ مَعْصِيَتِهِ وَ يَفْقِدَكَ عِنْدَ طَاعَتِهِ فَتَكُونَ مِنَ اَلْخَاسِرِينَ رضاقلی خان هدایت : فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین
بخش ۵۹ - نشاط اصفهانی
نام شریف آن جناب میرزا عبدالوهاب، موسوی انتساب و از فضایل صوری و معنوی و خصایل حسبی و سیادت نسبی کامیاب. در فنون ادبیه و علوم عربیه قادر و ماهر. در حکمت عقلی و ریاضی و طبیعی تبحرش پیدا و ظاهر. در ترقیم خطوط به تخصیص نسخ، تعلیق و شکسته، دست استادان را به پشت بسته. حضرتش أباً عن جد در اصفهان ملاذ و ملجأ بی پناهان. محفلش مجمع شعرا و ظرفا و مجلسش مرجع فقرا و عرفا بوده. بالاخره از علوم ظاهریه خاطر شریفش خسته و دل معارف منزل به تحصیل کمالات معنویه بسته. روزگاری طالب صحبت اهل معارف و حقایق بوده. وجود محمود را به معاشرت و مصاحبت جمعی از اکابر این طایفه مزین فرمود. گویند با آنکه از ممرّ موروث و مکسب ضیاع و عقار وافر و از جهت شغل و منصب مال و مکنت متکاثر داشت از فرط کرم و بذل درم از آنها در اندک وقتی چیزی و پشیزی باقی نگذاشت. چنانکه قوت صبح و شام از رهگذر رهن و وام نیز دست نمیداد و مع هذا به قدر مقدور و حد میسور بر سینهٔ سائلان دست رد نمینهاد و لسان کرم آن سید یگانه مترنم بود بدین ترانه که: