امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۴۱ - در وصف پیل جنگی هندی
پیل چو کوهی که بود بیسکون امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۹ - در وصف کشتی هندی
ساخته از حکمت کار آگهان نهج البلاغه : حکمت ها
ارزش شفاعت
<mark class="format"> وَ قَالَ عليهالسلام </mark> اَلشَّفِيعُ جَنَاحُ اَلطَّالِبِ امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۸ - در صفت موسم گرمای هند
خانه چو خورشید به جوزا گرفت امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۷ - صفت مردم شهر
مردم او جمله فرشته سرشت امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۶ - صفت حوض
در کمر سنگ میان دو کوه امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۵ - صفت مناره
شکل مناره چو ستونی ز سنگ امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۴ - صفت مسجد جامع
مسجد جامع که ز فیض اله خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۲۱۶
الهی بقدر تو نادانم و سزای تو را ناتوانم در بیچارگی خود سرگردانم، روز بروز بر زیانم، چون منی چون بود چنانم، و از نگریستن در تاریکی بفغانم که بر هیچ چیز هست ما ندانند چشم بر روزی دارم که تو بمانی و من نمانم پس چون من کیست که آنروز به بینم پس ور به بینم فدایی آنم. امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۳ - صفت دهلی
حضرت دهلی کنف دین و داد سعدی : باب پنجم در عشق و جوانی
حکایت شمارهٔ ۳
پارسایی را دیدم به محبت شخصی گرفتار نه طاقت صبر و نه یارای گفتار. چندانکه ملامت دیدی و غرامتکشیدی ترک تصابی نگفتی و گفتی امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۲ - ( رسیدن کیقباد به دهلی )
رخش طلب کرد شه کام گار مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۱۰
چون میدانی که از نکوئی دورم امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۱ - (بازگشتن کیقباد بسوی دهلی )
کرد چو ره در سرطان آفتاب امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۰ - (وداع پدر و پسر )
شب چو وداع مه و سیاه کرد امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۲۹ - (اندرز پدر به پسر)
چون بسخن رفت بسی داوری امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۲۸ - ملاقات پدر و پسر لحظهٔ قران السعدین
روز چو آخر شد و گرما گذشت سعدی : غزلیات
غزل ۵۷۰
هرگز نبود سرو به بالا که تو داری امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۲۷ - (کیقباد از دیدن برادر خود کیکاوس شادمان شد)
شاه به رویش چو نظر کرد چست مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۸۷
گران جانی مکن ای یار برگو
شمارهٔ ۴۱ - در وصف پیل جنگی هندی
پیل چو کوهی که بود بیسکون امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۹ - در وصف کشتی هندی
ساخته از حکمت کار آگهان نهج البلاغه : حکمت ها
ارزش شفاعت
<mark class="format"> وَ قَالَ عليهالسلام </mark> اَلشَّفِيعُ جَنَاحُ اَلطَّالِبِ امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۸ - در صفت موسم گرمای هند
خانه چو خورشید به جوزا گرفت امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۷ - صفت مردم شهر
مردم او جمله فرشته سرشت امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۶ - صفت حوض
در کمر سنگ میان دو کوه امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۵ - صفت مناره
شکل مناره چو ستونی ز سنگ امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۴ - صفت مسجد جامع
مسجد جامع که ز فیض اله خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۲۱۶
الهی بقدر تو نادانم و سزای تو را ناتوانم در بیچارگی خود سرگردانم، روز بروز بر زیانم، چون منی چون بود چنانم، و از نگریستن در تاریکی بفغانم که بر هیچ چیز هست ما ندانند چشم بر روزی دارم که تو بمانی و من نمانم پس چون من کیست که آنروز به بینم پس ور به بینم فدایی آنم. امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۳ - صفت دهلی
حضرت دهلی کنف دین و داد سعدی : باب پنجم در عشق و جوانی
حکایت شمارهٔ ۳
پارسایی را دیدم به محبت شخصی گرفتار نه طاقت صبر و نه یارای گفتار. چندانکه ملامت دیدی و غرامتکشیدی ترک تصابی نگفتی و گفتی امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۲ - ( رسیدن کیقباد به دهلی )
رخش طلب کرد شه کام گار مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۱۰
چون میدانی که از نکوئی دورم امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۱ - (بازگشتن کیقباد بسوی دهلی )
کرد چو ره در سرطان آفتاب امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۰ - (وداع پدر و پسر )
شب چو وداع مه و سیاه کرد امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۲۹ - (اندرز پدر به پسر)
چون بسخن رفت بسی داوری امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۲۸ - ملاقات پدر و پسر لحظهٔ قران السعدین
روز چو آخر شد و گرما گذشت سعدی : غزلیات
غزل ۵۷۰
هرگز نبود سرو به بالا که تو داری امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۲۷ - (کیقباد از دیدن برادر خود کیکاوس شادمان شد)
شاه به رویش چو نظر کرد چست مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۸۷
گران جانی مکن ای یار برگو