ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۵
رخ تو شحنه خوبی شده ست و زلف نقیب مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۸۲
عقل بند ره روان و عاشقان است ای پسر ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۴
لب تو طعنه زند گوهر بدخشان را جیحون یزدی : قطعات
شمارهٔ ۳
ایشاه شه نژاد که چرخ مجدری ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۳
سه تحفه داد فراق دو زلف دوست مرا ادیب الممالک : غزلیات
شمارهٔ ۵۶ - بوزیر اوقاف وقت نگاشته است
کارهای مملکت از قاف تا قاف ای وزیر ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۲
همی تا بقا ممکن است آسمان را رشیدالدین میبدی : ۹- سورة التوبة- مدنیة
۱۲ - النوبة الاولى
قوله تعالى: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ خداى بخرید از گرویدگان، أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ تنهاى ایشان و مالهاى ایشان، بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ تا بهشت، ایشان را بود، یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ تا با دشمن خدا کشتن کنند از بهر خدا، فَیَقْتُلُونَ ایشان کشند وَ یُقْتَلُونَ ایشان را کشند، وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا وعدیست بر خداى براستى و درستى، فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ در تورات و انجیل و قرآن باز نموده و گفته، وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ و کیست باز آمدهتر بپیمان خود از خداى، فَاسْتَبْشِرُوا شادبید، بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ باین خرید و فروخت که کردید وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. (۱۱۱) آنست آن پیروزى بزرگوار. یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۸۳ - به یکی از دوستان نگاشته
دیشب اقبال الدوله با دو انگریز و سه شاهزاده در کوی آزاده راستان مهمان بودند، و رهی به خواهش خود و فرمایش خداوند خوان و خانه، ایشان را میزبان، نه شما را سرافرازی من دسترس شد، نه مرا دریافت دیدار شما و پرداز پیمان والی گام زدای بویه و هوس گشت. چنان پنداشتم تو تنها رفتی و در بزم بهشت سورش داد خرام و رامش دادی. گرفتاری های رهی را به زبانی خوش و سرودی نغز لابه راندی و پوزش نهادی. امروز به اندیشه آنکه اگر نیز پیمان شما در پای رفت و جان مهر پروردت دریافت این نای و نوش را با ما خواست. ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۱
نوبهار بدیع بی همتا مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۲۲۱
ای آتش کینت ز من افروختنی مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۲۱۷
صبح است و شراب لعل‌فام ایساقی ایرانشان : کوش‌نامه
بخش ۲۵۳ - رای زدن فریدون با فرزانگان در کار سیاهان
فریدون فرزانه هر چندگاه مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۵
درد تو بود نهفته در جان کردن کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۶۴
ای بر دل من غم ترا دلسوزه مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۵۵
یک چند منت دوست گمان میکردم فخرالدین عراقی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - در مدح شیخ بهاء الدین زکریا ملتانی
لاح صباح الوصال در شموس القراب مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۴۷
با ما ز در صلح درآ تا کی جنگ جمال‌الدین عبدالرزاق : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۶
زهی روی تو خار گل نهاده ادیب الممالک : غزلیات
شمارهٔ ۲۲ - در وصف قنات عین الشرف که نیرالدوله در صحن مطهر جاری ساخته
این گهر از یم رخشنده که کان شرف است
شمارهٔ ۵
رخ تو شحنه خوبی شده ست و زلف نقیب مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۸۲
عقل بند ره روان و عاشقان است ای پسر ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۴
لب تو طعنه زند گوهر بدخشان را جیحون یزدی : قطعات
شمارهٔ ۳
ایشاه شه نژاد که چرخ مجدری ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۳
سه تحفه داد فراق دو زلف دوست مرا ادیب الممالک : غزلیات
شمارهٔ ۵۶ - بوزیر اوقاف وقت نگاشته است
کارهای مملکت از قاف تا قاف ای وزیر ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۲
همی تا بقا ممکن است آسمان را رشیدالدین میبدی : ۹- سورة التوبة- مدنیة
۱۲ - النوبة الاولى
قوله تعالى: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ خداى بخرید از گرویدگان، أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ تنهاى ایشان و مالهاى ایشان، بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ تا بهشت، ایشان را بود، یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ تا با دشمن خدا کشتن کنند از بهر خدا، فَیَقْتُلُونَ ایشان کشند وَ یُقْتَلُونَ ایشان را کشند، وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا وعدیست بر خداى براستى و درستى، فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ در تورات و انجیل و قرآن باز نموده و گفته، وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ و کیست باز آمدهتر بپیمان خود از خداى، فَاسْتَبْشِرُوا شادبید، بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ باین خرید و فروخت که کردید وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. (۱۱۱) آنست آن پیروزى بزرگوار. یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۸۳ - به یکی از دوستان نگاشته
دیشب اقبال الدوله با دو انگریز و سه شاهزاده در کوی آزاده راستان مهمان بودند، و رهی به خواهش خود و فرمایش خداوند خوان و خانه، ایشان را میزبان، نه شما را سرافرازی من دسترس شد، نه مرا دریافت دیدار شما و پرداز پیمان والی گام زدای بویه و هوس گشت. چنان پنداشتم تو تنها رفتی و در بزم بهشت سورش داد خرام و رامش دادی. گرفتاری های رهی را به زبانی خوش و سرودی نغز لابه راندی و پوزش نهادی. امروز به اندیشه آنکه اگر نیز پیمان شما در پای رفت و جان مهر پروردت دریافت این نای و نوش را با ما خواست. ادیب صابر : قصاید
شمارهٔ ۱
نوبهار بدیع بی همتا مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۲۲۱
ای آتش کینت ز من افروختنی مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۲۱۷
صبح است و شراب لعل‌فام ایساقی ایرانشان : کوش‌نامه
بخش ۲۵۳ - رای زدن فریدون با فرزانگان در کار سیاهان
فریدون فرزانه هر چندگاه مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۵
درد تو بود نهفته در جان کردن کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۶۴
ای بر دل من غم ترا دلسوزه مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۵۵
یک چند منت دوست گمان میکردم فخرالدین عراقی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - در مدح شیخ بهاء الدین زکریا ملتانی
لاح صباح الوصال در شموس القراب مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۴۷
با ما ز در صلح درآ تا کی جنگ جمال‌الدین عبدالرزاق : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۶
زهی روی تو خار گل نهاده ادیب الممالک : غزلیات
شمارهٔ ۲۲ - در وصف قنات عین الشرف که نیرالدوله در صحن مطهر جاری ساخته
این گهر از یم رخشنده که کان شرف است
