کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۲ - تعریف انگشتری
بدستم آمده انگشتری که گردیده
کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۳ - شکوه از مفارقت دوستی
چه شد که بی سببی پا کشیدی از همه جا
کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۴ - در معذرت از نرفتن بخانه سیدعلی عودی بطریق مطایبه
زبده اهل هنر ای آنکه با صد دیده، چرخ
اسیر شهرستانی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۲۹۶
ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش
کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۵ - شکایت از تب و لرز
روزگاری شد که با تب لرز هم پیراهنم
کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۶ - در طلب کیف
بلند قد را سرگشتگان وادی غم
خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۵ - در حکمت و پند
خاقانیا به جاه مشو غره غمروار
غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۵۳ - شرایط و ارکان حج
بدان که هر مسلمانی که حج کند در وقت خویش، درست بود و وقت وی شوال و ذوالقعده و نه روز از ذوالحجه است تا آنگاه که صبح برآید روز عید، احرام در این مدت به حج درست بود و پیش از این اگر به حج احرام آورد عمره باشد و حج کودک ممیز درست بود و شیرخواره را ولی از وی احرام آورد و به عرفات برد و به سعی و طواف ببرد درست بود، پس شرط درستی حج مسلمانی وقت بیش نیست.
کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۷ - در مدح یکی از اکابر زمان در تقاضای کمان
سپهر منزلتا، صاحبا، فلک ز شهاب
جیحون یزدی : مسمطات
شمارهٔ ۱۸ - وله
ای مه که قد تست فتن زا قیامتی
فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳
اندوه تو شد وارد کاشانه‌ام امشب
کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۸ - از بزرگی طلب ادای قروض خود را کرده است
ای خداوندی که باشد نسبت انعام تو
کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۹ - هنگامی که در بیجابور مورد سوئظن قرار گرفته و به حبس افتاده است
فلک قد را نمی پرسی که گردون
کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۱۰ - در مدح شهنواز خان موقعی که ظاهرا تحت نظر قرار گرفته بوده است
حدیث شکوه گردون بلند خواهم کرد
کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۱۱ - در مدح شاه جهان صاحبقران ثانی
در کف شاه جهان آن ثانی صاحبقران
کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۱۲ - در مدح شاه جهان و توصیف مرقع شاهی
پرورده کدام بهارست این چمن
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۵۹
مرا جلای دل از چشم خونفشان باشد
کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۱۳ - شکایت از تب و لرز
سرور ازین میهمان پر تعب یعنی که تب
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۷۲۵
چه کند دل که جفای تو تحمل کند
کلیم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۱۴ - در توصیف از مرقع شاه جهان
نقشبند کارگاه صنع همچون زلف یار