مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۸۱
با همگان فضولکی چون که به ما ملولکی؟ عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴
چه شاهدی است که با ماست در میان امشب امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۸۹ - بخشیدن برکت و یمن، فرزند یمینالدین مبارک را، ازین پند نامه میمون، تا در نقش این پند فرو شود، و از بند نفس بیرون آید!
ایا چشم و چراغ دیدهٔ من مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۶
عطارد مشتری باید، متاع آسمانی را مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۸۰
ای دل بیقرار من راست بگو چه گوهری؟ مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۷۹
پیش از آن که از عدم کرد وجودها سری لبیبی : ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی
شمارهٔ ۱۰ - به شاهد لغت رت، بمعنی تهی و برهنه
فرمان کن و آهک کن و زرنیخ براندای مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۷۸
باز چه شد تو را دلا؟ باز چه مکر اندری؟ کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۷۱۹
خال ب نسته داغ جانم مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۴
مگر ز آن گل شمیمی هست باد صبحگاهی را مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۷۷
سرکه هفت ساله را از لب او حلاوتی خیام : از ازل نوشته [۳۴-۲۶]
رباعی ۳۴
نیکی و بدی که در نهادِ بشر است، مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۷۵
باز ترش شدی مگر یار دگر گزیدهیی خیام : هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴]
رباعی ۹۲
* من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت، عطار نیشابوری : بیان وادی عشق
حکایت عاشقی که قصد کشتن معشوق بیمار را کرد
بود عالی همتی صاحب کمال جلال عضد : غزلیّات
شمارهٔ ۳۱
من سر زلفش نمی دادم ز دست مولوی : دفتر ششم
بخش ۵۶ - مضاحک گفتن درزی و ترک را از قوت خنده بسته شدن دو چشم تنگ او و فرصت یافتن درزی
ترک خندیدن گرفت از داستان جامی : اعتقادنامه
بخش ۱۷ - اشارة الی معراجه صلی الله علیه و سلم
برد بیدار حق شب از بطحا مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۷۲
چشم تو خواب میرود یا که تو ناز میکنی؟ غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۷۷ - دعوات پراکنده
بدان که دعاهای ماثوره بسیار است که رسول (ص) گفته و فرموده است و سنت است خواندن آن بامداد و شبانگاه و پس از نمازها و در اوقات مختلف و بسیاری از آن جمع کرده ایم در کتاب احیا و دعایی چند نیکوتر در کتاب بدایه الهدایه آورده ایم. اگر کسی خواهد از آنجا یاد گیرد که نبشتن آن در این کتاب دراز شود و تفسیر آن معروف باشد و هرکسی از آن چیزی یاد گرفته باشد.
غزل شمارهٔ ۲۴۸۱
با همگان فضولکی چون که به ما ملولکی؟ عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴
چه شاهدی است که با ماست در میان امشب امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۸۹ - بخشیدن برکت و یمن، فرزند یمینالدین مبارک را، ازین پند نامه میمون، تا در نقش این پند فرو شود، و از بند نفس بیرون آید!
ایا چشم و چراغ دیدهٔ من مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۶
عطارد مشتری باید، متاع آسمانی را مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۸۰
ای دل بیقرار من راست بگو چه گوهری؟ مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۷۹
پیش از آن که از عدم کرد وجودها سری لبیبی : ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی
شمارهٔ ۱۰ - به شاهد لغت رت، بمعنی تهی و برهنه
فرمان کن و آهک کن و زرنیخ براندای مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۷۸
باز چه شد تو را دلا؟ باز چه مکر اندری؟ کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۷۱۹
خال ب نسته داغ جانم مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۴
مگر ز آن گل شمیمی هست باد صبحگاهی را مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۷۷
سرکه هفت ساله را از لب او حلاوتی خیام : از ازل نوشته [۳۴-۲۶]
رباعی ۳۴
نیکی و بدی که در نهادِ بشر است، مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۷۵
باز ترش شدی مگر یار دگر گزیدهیی خیام : هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴]
رباعی ۹۲
* من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت، عطار نیشابوری : بیان وادی عشق
حکایت عاشقی که قصد کشتن معشوق بیمار را کرد
بود عالی همتی صاحب کمال جلال عضد : غزلیّات
شمارهٔ ۳۱
من سر زلفش نمی دادم ز دست مولوی : دفتر ششم
بخش ۵۶ - مضاحک گفتن درزی و ترک را از قوت خنده بسته شدن دو چشم تنگ او و فرصت یافتن درزی
ترک خندیدن گرفت از داستان جامی : اعتقادنامه
بخش ۱۷ - اشارة الی معراجه صلی الله علیه و سلم
برد بیدار حق شب از بطحا مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۷۲
چشم تو خواب میرود یا که تو ناز میکنی؟ غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۷۷ - دعوات پراکنده
بدان که دعاهای ماثوره بسیار است که رسول (ص) گفته و فرموده است و سنت است خواندن آن بامداد و شبانگاه و پس از نمازها و در اوقات مختلف و بسیاری از آن جمع کرده ایم در کتاب احیا و دعایی چند نیکوتر در کتاب بدایه الهدایه آورده ایم. اگر کسی خواهد از آنجا یاد گیرد که نبشتن آن در این کتاب دراز شود و تفسیر آن معروف باشد و هرکسی از آن چیزی یاد گرفته باشد.