بلند اقبال : غزلیات
شمارهٔ ۴۱۳
ز مو قیمت مشک وعنبر شکسته ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۱۷۹
اتی الربیع قیل الهموم بالنغماتی نیر تبریزی : سایر اشعار
شمارهٔ ۶۹ - تضمین
منم امروز که در صنعت عشق استادم هجویری : بابٌ فی فرقِ فِرَقهم و مذاهِبهم و آیاتِهم و مقاماتِهم و حکایاتِهم
الکلام فی مجاهدات النّفسِ
قوله، تعالی: «والَّذینَ جاهُدَوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُم سُبُلَنا (۶۹/العنکبوت).» کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۱
بملک عشق دل شادمان نمی ماند جهان ملک خاتون : رباعیات
شمارهٔ ۵۶
بی روی تو ای نگار آرامم نیست احمد شاملو : هوای تازه
پیوند
ای سرودِ دریاها! در ساحلِ خشمناکِ سکوتِ من موجی بزن اقبال لاهوری : پیام مشرق
نسیم صبح
ز روی بحر و سر کوهسار می آیم نصرالله منشی : باب الاسد و الثور
بخش ۳۰ - باقی سخنان شنزبه
و اگر شیر را از من شنوانیدهاند و باور داشته است موجب آزمایش دیگران بوده است و مصداق تهمت من خیانت ایشان است. بلند اقبال : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۴
زنی از غمزه ای شوخ ار به نیشکر شکرخندی جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۲۸۲
هر که دلش با غم ما یار نیست اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۲۴
از من آن چشم تغافل کیش غافل می شود انوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۲
چارهٔ عشق تو نداند کس نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۳۴
بر رخ شکستم از خطا رنگ امید و بیم را عسجدی : اشعار باقیمانده
شمارهٔ ۷۵ - در مدیحه گوید
درم در کف تو بنزع اندرست فریدون مشیری : ابر و کوچه
پرواز با خورشید
بگذار ، که بر شاخه این صبح دلاویز، بنشینم و از عشق سرودی بسرایم. مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۶۱
چو سحرگاه ز گلشن مه عیار برآمد ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۷۸
که انداین کاروان یارب چه کس میرفت و میآمد صائب تبریزی : ابیات منتسب
شمارهٔ ۵۰
مکن به حرف طمع تیره زندگانی خویش ابوالفضل بیهقی : باقیماندهٔ مجلد پنجم
بخش ۱۹
روز دیگر سپاه سالار غازی بدرگاه آمد، با جمله لشکریان بایستاد و مثال داد جمله سرهنگان را تا از درگاه بدو صف بایستادند با خیلهای خویش و علامتها با ایشان، شارهای آن دو صف از در باغ شادیاخ بدور جای رسیده . و درون باغ از پیش صفه تاج تا درگاه، غلامان دو روی بایستادند با سلاح تمام و قباهای گوناگون و مرتبهداران با ایشان. و استران فرستاده بودند از بهر آوردن خلعت را از نشابور و نزدیک رسول بگذاشته . بو سهل پوشیده نیز کس فرستاده بود و منشور و فرمانها بخواسته و فرونگریسته و ترجمههای آن راست کرده و باز در خریطههای دیبای سیاه نهاده بازفرستاده.
شمارهٔ ۴۱۳
ز مو قیمت مشک وعنبر شکسته ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۱۷۹
اتی الربیع قیل الهموم بالنغماتی نیر تبریزی : سایر اشعار
شمارهٔ ۶۹ - تضمین
منم امروز که در صنعت عشق استادم هجویری : بابٌ فی فرقِ فِرَقهم و مذاهِبهم و آیاتِهم و مقاماتِهم و حکایاتِهم
الکلام فی مجاهدات النّفسِ
قوله، تعالی: «والَّذینَ جاهُدَوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُم سُبُلَنا (۶۹/العنکبوت).» کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۱
بملک عشق دل شادمان نمی ماند جهان ملک خاتون : رباعیات
شمارهٔ ۵۶
بی روی تو ای نگار آرامم نیست احمد شاملو : هوای تازه
پیوند
ای سرودِ دریاها! در ساحلِ خشمناکِ سکوتِ من موجی بزن اقبال لاهوری : پیام مشرق
نسیم صبح
ز روی بحر و سر کوهسار می آیم نصرالله منشی : باب الاسد و الثور
بخش ۳۰ - باقی سخنان شنزبه
و اگر شیر را از من شنوانیدهاند و باور داشته است موجب آزمایش دیگران بوده است و مصداق تهمت من خیانت ایشان است. بلند اقبال : غزلیات
شمارهٔ ۴۵۴
زنی از غمزه ای شوخ ار به نیشکر شکرخندی جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۲۸۲
هر که دلش با غم ما یار نیست اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۲۴
از من آن چشم تغافل کیش غافل می شود انوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۲
چارهٔ عشق تو نداند کس نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۳۴
بر رخ شکستم از خطا رنگ امید و بیم را عسجدی : اشعار باقیمانده
شمارهٔ ۷۵ - در مدیحه گوید
درم در کف تو بنزع اندرست فریدون مشیری : ابر و کوچه
پرواز با خورشید
بگذار ، که بر شاخه این صبح دلاویز، بنشینم و از عشق سرودی بسرایم. مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۶۱
چو سحرگاه ز گلشن مه عیار برآمد ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۷۸
که انداین کاروان یارب چه کس میرفت و میآمد صائب تبریزی : ابیات منتسب
شمارهٔ ۵۰
مکن به حرف طمع تیره زندگانی خویش ابوالفضل بیهقی : باقیماندهٔ مجلد پنجم
بخش ۱۹
روز دیگر سپاه سالار غازی بدرگاه آمد، با جمله لشکریان بایستاد و مثال داد جمله سرهنگان را تا از درگاه بدو صف بایستادند با خیلهای خویش و علامتها با ایشان، شارهای آن دو صف از در باغ شادیاخ بدور جای رسیده . و درون باغ از پیش صفه تاج تا درگاه، غلامان دو روی بایستادند با سلاح تمام و قباهای گوناگون و مرتبهداران با ایشان. و استران فرستاده بودند از بهر آوردن خلعت را از نشابور و نزدیک رسول بگذاشته . بو سهل پوشیده نیز کس فرستاده بود و منشور و فرمانها بخواسته و فرونگریسته و ترجمههای آن راست کرده و باز در خریطههای دیبای سیاه نهاده بازفرستاده.