کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۳۴۰
به خانه ای که چنین میهمان فرود آید ملا مسیح پانی پتی : رام و سیتا
بخش ۴۴ - آمدن راون در منزل ماریچ دیو و منع کردن ماریچ راون را از دشمنی رام
نماندش اختیار از بی قراری ملکالشعرای بهار : مستزادها
شام ایران روز باد
عیدنوروزاست هر روزی به ما نوروز باد فروغ فرخزاد : ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ...
پنجره
یک پنجره برای دیدن سنایی غزنوی : الباب الاوّل: در توحید باری تعالی
اندر رزق گوید
جانور را چو خوانش پیش نهاد حزین لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۶۷
دیشب طربی بر دل غمناکم ریخت وحشی بافقی : فرهاد و شیرین
گفتار در چگونگی عشق
یکی میل است با هر ذره رقاص مسعود سعد سلمان : مقطعات
شمارهٔ ۱۱۶ - بهار نو
ملک نو و شاه نو نوروز و بهار نو نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۱
بر قفا چشمت نمی افتد چو این در واشود حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۶۰۶
بر سر زدیم لالهٔ داغی به جای گل صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۴۸
نیست چشمی کز فروغ روی او پر آب نیست اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
ادب پیرایه نادان و داناست
ادب پیرایه نادان و داناست ترانه های کودکانه : بخش اول
کوزه گر
چرخی بزن ای چرخ گردنده طغرل احراری : اشعار دیگر
شمارهٔ ۲
در شعر سه تن پیمبرانند بلند اقبال : بخش دوم - داستان گل و بلبل
بخش ۲۱ - شفیع کردن بلبل تاک را نزد گل
به آه و فغان گفت بلبل به تاک شاه نعمتالله ولی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۵
گر نه آب است اصل گوهر چیست شمس مغربی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹
هیچکس را اینچنین یاری که ما را هست نیست اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۷۸
با هر که دمی نشست و برخاست کنی رشیدالدین میبدی : ۹- سورة التوبة- مدنیة
۵ - النوبة الاولى
و هو اللَّه تعالى ع: إِلَّا تَنْصُرُوهُ اگر یارى ندهید رسول را، فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ خداى سبحانه و تعالى یارى داد او را، إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا آن گه که بیرون کردند او را کافران، ثانِیَ اثْنَیْنِ دوم دو تن إِذْ هُما فِی الْغارِ آن گه که هر دو در غار بودند، إِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ آن گه که یار خویش را گفت، لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا اندوه مدار که خداى با ماست، فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ فرو فرستاد خداى، آرام ایمان بر ابو بکر، وَ أَیَّدَهُ و نیروى و یارى داد رسول خویش را، بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها بسپاههایى که شما نمیدیدید، وَ جَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلى و سخن کافران دیرینه کرد مغلوب و مقهور، وَ کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیا و سخن خداى و تقدیر او و مکر او آنست که زبر است غالب و قاهر، وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ. (۴۰). خداى تواناییست دانا. سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۳۷ - برگشتن مولانا از دمشق بروم
کرد رجعت بروم باز آمد
شمارهٔ ۳۴۰
به خانه ای که چنین میهمان فرود آید ملا مسیح پانی پتی : رام و سیتا
بخش ۴۴ - آمدن راون در منزل ماریچ دیو و منع کردن ماریچ راون را از دشمنی رام
نماندش اختیار از بی قراری ملکالشعرای بهار : مستزادها
شام ایران روز باد
عیدنوروزاست هر روزی به ما نوروز باد فروغ فرخزاد : ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ...
پنجره
یک پنجره برای دیدن سنایی غزنوی : الباب الاوّل: در توحید باری تعالی
اندر رزق گوید
جانور را چو خوانش پیش نهاد حزین لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۶۷
دیشب طربی بر دل غمناکم ریخت وحشی بافقی : فرهاد و شیرین
گفتار در چگونگی عشق
یکی میل است با هر ذره رقاص مسعود سعد سلمان : مقطعات
شمارهٔ ۱۱۶ - بهار نو
ملک نو و شاه نو نوروز و بهار نو نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۱
بر قفا چشمت نمی افتد چو این در واشود حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۶۰۶
بر سر زدیم لالهٔ داغی به جای گل صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۴۸
نیست چشمی کز فروغ روی او پر آب نیست اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
ادب پیرایه نادان و داناست
ادب پیرایه نادان و داناست ترانه های کودکانه : بخش اول
کوزه گر
چرخی بزن ای چرخ گردنده طغرل احراری : اشعار دیگر
شمارهٔ ۲
در شعر سه تن پیمبرانند بلند اقبال : بخش دوم - داستان گل و بلبل
بخش ۲۱ - شفیع کردن بلبل تاک را نزد گل
به آه و فغان گفت بلبل به تاک شاه نعمتالله ولی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۵
گر نه آب است اصل گوهر چیست شمس مغربی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹
هیچکس را اینچنین یاری که ما را هست نیست اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۵۷۸
با هر که دمی نشست و برخاست کنی رشیدالدین میبدی : ۹- سورة التوبة- مدنیة
۵ - النوبة الاولى
و هو اللَّه تعالى ع: إِلَّا تَنْصُرُوهُ اگر یارى ندهید رسول را، فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ خداى سبحانه و تعالى یارى داد او را، إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا آن گه که بیرون کردند او را کافران، ثانِیَ اثْنَیْنِ دوم دو تن إِذْ هُما فِی الْغارِ آن گه که هر دو در غار بودند، إِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ آن گه که یار خویش را گفت، لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا اندوه مدار که خداى با ماست، فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ فرو فرستاد خداى، آرام ایمان بر ابو بکر، وَ أَیَّدَهُ و نیروى و یارى داد رسول خویش را، بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها بسپاههایى که شما نمیدیدید، وَ جَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلى و سخن کافران دیرینه کرد مغلوب و مقهور، وَ کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیا و سخن خداى و تقدیر او و مکر او آنست که زبر است غالب و قاهر، وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ. (۴۰). خداى تواناییست دانا. سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۳۷ - برگشتن مولانا از دمشق بروم
کرد رجعت بروم باز آمد