سعدی : باب اول در عدل و تدبیر و رای
گفتار اندر دلداری هنرمندان
دو تن، پرور ای شاه کشور گشای صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۲۱
مرا بیزار کرد از اهل دولت، دیدن دربان فریدون مشیری : تا صبح تابناک اهورایی
آن سوی نیمه شب
آن سوی نیمه شب خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۱۴۳ - در مدح مظفر الدین قزل ارسلان ایلدگز
ای تاجدار خسرو مغرب که شاه چرخ ملکالشعرای بهار : کارنامهٔ زندان
حکایت پیشوای سمرقند
در سمرقند پیشوایی بود صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۱۹
چون ماه مصر، قیمت من خواست عذر من نهج البلاغه : خطبه ها
گلایه از قریش
<strong> و من كلام له عليهالسلام </strong> <strong> في التظلم و التشكي من قريش </strong> اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَعْدِيكَ عَلَى قُرَيْشٍ وَ مَنْ أَعَانَهُمْ فَإِنَّهُمْ قَدْ قَطَعُوا رَحِمِي وَ أَكْفَئُوا إِنَائِي وَ أَجْمَعُوا عَلَى مُنَازَعَتِي حَقّاً كُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ غَيْرِي صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۹۶۹
سنگ و گوهر، دیدهٔ حیران میزان را یکی است واعظ قزوینی : ماده تاریخ
شمارهٔ ۳۰ - تهنیت و تاریخ جلوس شاه صفی ثانی «شاه سلیمان »
شکر که «عباس شه » خلد سیر صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۱۷
اول ز رشک محرمیم سرمه داغ بود جامی : دفتر اول
بخش ۲۸ - در بیان آنکه آنچه گذشت مذمت ذکر سر و جهر نیست بلکه مذمت جماعتی است که آن را وسیله لذات جسمانی و شهوات نفسانی ساخته اند
آنچه کردم بیان درین گفتار سنایی غزنوی : الباب الاوّل: در توحید باری تعالی
فی صفةالزهد و الزّاهد
زاهدی از میان قوم بتاخت فردوسی : پادشاهی خسرو پرویز
بخش ۲۷
وزان پس چو دانست کامد سپاه صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۱۶
فیض در بیخبری بود چو هشیار شدم صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۱۵
درین قلمرو آفت، ز ناتوانیها عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۸۱
بدیشان نبد ز آتش مهر تیو صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۱۴
از خاکیان ز صافی طینت جدا شدم عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۱۳
ولیکن روانم ز تو سیر نیست جامی : سلامان و ابسال
بخش ۶۶ - تنگدل شدن سلامان از ملامت پدر و روی در صحرا نهادن و آتش افروختن و با ابسال به هم به آتش درآمدن و سوخته شدن ابسال و سالم ماندن سلامان
کیست درعالم ز عاشق زارتر الهامی کرمانشاهی : خیابان سوم
بخش ۹۴ - درچگونگی ورود اهل بیت پیغمبر به شهر دمشق و روایت سهل بن سعد ساعدی
بدان پیر مرد ستوده تبار
گفتار اندر دلداری هنرمندان
دو تن، پرور ای شاه کشور گشای صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۲۱
مرا بیزار کرد از اهل دولت، دیدن دربان فریدون مشیری : تا صبح تابناک اهورایی
آن سوی نیمه شب
آن سوی نیمه شب خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۱۴۳ - در مدح مظفر الدین قزل ارسلان ایلدگز
ای تاجدار خسرو مغرب که شاه چرخ ملکالشعرای بهار : کارنامهٔ زندان
حکایت پیشوای سمرقند
در سمرقند پیشوایی بود صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۱۹
چون ماه مصر، قیمت من خواست عذر من نهج البلاغه : خطبه ها
گلایه از قریش
<strong> و من كلام له عليهالسلام </strong> <strong> في التظلم و التشكي من قريش </strong> اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَعْدِيكَ عَلَى قُرَيْشٍ وَ مَنْ أَعَانَهُمْ فَإِنَّهُمْ قَدْ قَطَعُوا رَحِمِي وَ أَكْفَئُوا إِنَائِي وَ أَجْمَعُوا عَلَى مُنَازَعَتِي حَقّاً كُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ غَيْرِي صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۹۶۹
سنگ و گوهر، دیدهٔ حیران میزان را یکی است واعظ قزوینی : ماده تاریخ
شمارهٔ ۳۰ - تهنیت و تاریخ جلوس شاه صفی ثانی «شاه سلیمان »
شکر که «عباس شه » خلد سیر صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۱۷
اول ز رشک محرمیم سرمه داغ بود جامی : دفتر اول
بخش ۲۸ - در بیان آنکه آنچه گذشت مذمت ذکر سر و جهر نیست بلکه مذمت جماعتی است که آن را وسیله لذات جسمانی و شهوات نفسانی ساخته اند
آنچه کردم بیان درین گفتار سنایی غزنوی : الباب الاوّل: در توحید باری تعالی
فی صفةالزهد و الزّاهد
زاهدی از میان قوم بتاخت فردوسی : پادشاهی خسرو پرویز
بخش ۲۷
وزان پس چو دانست کامد سپاه صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۱۶
فیض در بیخبری بود چو هشیار شدم صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۱۵
درین قلمرو آفت، ز ناتوانیها عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۸۱
بدیشان نبد ز آتش مهر تیو صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۱۴
از خاکیان ز صافی طینت جدا شدم عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۱۳
ولیکن روانم ز تو سیر نیست جامی : سلامان و ابسال
بخش ۶۶ - تنگدل شدن سلامان از ملامت پدر و روی در صحرا نهادن و آتش افروختن و با ابسال به هم به آتش درآمدن و سوخته شدن ابسال و سالم ماندن سلامان
کیست درعالم ز عاشق زارتر الهامی کرمانشاهی : خیابان سوم
بخش ۹۴ - درچگونگی ورود اهل بیت پیغمبر به شهر دمشق و روایت سهل بن سعد ساعدی
بدان پیر مرد ستوده تبار