مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۹۸۱
دارد به قدح می حرامی که مپرس
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۸۷
گر کبر بخورده‌ام که سرمست توام
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱۰
ز خاک کوی تو پرواز مشکل است مرا
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۸۶۰
مادام را ز دانه صیاد دیده ایم
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۰
دردمندانیم و مانده بی دوا
خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۳۵
رند و دردی کش و مستم چه توان کرد چو هستم
نهج البلاغه : حکمت ها
خداشناسى در حوادث روزگار
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام </strong> عَرَفْتُ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ اَلْعَزَائِمِ وَ حَلِّ اَلْعُقُودِ وَ نَقْضِ اَلْهِمَمِ
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۵۴
ای بی‌تو حیات‌ها فسرده
کلیم کاشانی : رباعیات
شمارهٔ ۶۴
دست هوسم را ز درم بیزاریست
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۳۵
سودای خوبان کم نشد، زین جان غم فرسود من
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۶۱
کشاکش رگ جان من اختیاری نیست
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۰۹
چو تار چنگ، فلک چون نمی نواخت مرا
عطار نیشابوری : باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق
شمارهٔ ۸
چون مرغ دلم به دام هستی در شد
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۶۳۸
سرو بستان حیا غنچه جبین می باید
رشیدالدین میبدی : ۱۹- سورة مریم- مکیّة
۴ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: «جَنَّاتِ عَدْنٍ» نصب بدل من قوله الجنّة، و قیل هو نصب على المدح، و عدن فى معنى اقامة، یقال عدن بالمکان، اذا اقام به. جنّات بجمع گفت از بهر آن که هر مؤمنى را جدا گانه بهشتى خواهد بود، و گفته‏اند هر مؤمنى را چهار بهشت است چنان که در سورة الرّحمن آن را بیان کرد و گفت: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ» پس از آن گفت: «وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ»، و پیغامبر (ص) آن را بیان کرده و گفته: «جنتان من ذهب آنیتهما و ما فیها، و جنتان من فضة آنیتها و ما فیها. و ما بین القوم و بین ان ینظروا الى ربهم الا رداء الکبریاء على وجهه فى جنة عدن».
خیالی بخارایی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۴
هرگز به جهان چیزی جز یار نمی ماند
ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۲۱۷ - نکوهش عدلیه عصر قاجار
نشان عدل چه جوئی در این دو سر قافان
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۶۹۵
گذرد مهی و یک شب به منت گذر نباشد
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۰۸
به خنده ای بنواز این دل خراب مرا
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸
چشم ما شد به نور او بینا