سرایندهٔ فرامرزنامه : فرامرزنامه
بخش ۱۹۱ - مناجات شهریار مرحوم خدابخش
ایا قادر پاک ودانای راز
قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۷۱
از خارخار وصل گلم دل فگار نیست
امیر معزی : قصاید
شمارهٔ ۳۶۳
صنع خدای و عدل وزیر خدایگان
عطار نیشابوری : درتعصب گوید
سخنی از رابعه
زو یکی پرسید کای صاحب قبول
حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۷۱
از نالهٔ عاشق چه خبر بوالهوسی را
عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۱۲
جان ز مشک زلف دلم چون جگر مسوز
محتشم کاشانی : غزلیات از رسالهٔ جلالیه
شمارهٔ ۴۱
بود دی در چمن ای قبلهٔ حاجتمندان
وحشی بافقی : ناظر و منظور
لوح معنی در دامن حکایت نهادن و زبان به درس نکته گشادن در تعریف مکتبی که لعبت خانهٔ چین از او نشانه‌ایست و حدیث خلدبرین افسانه‌ای
دبیر مکتب نادر بیانی
سیف فرغانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۳
دل عاشق رهین جان نبود
سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۶ - در صفت معشوق روحانی و تجلیات نورانی
دل بی لطف تو جان ندارد
سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۱۰۲ - فصاد
دلبر فصاد من هرگه که گردد در غضب
سیف فرغانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۸۳
ای غم عشق تو چون می طرب افزای دگر
ملا احمد نراقی : باب چهارم
فصل - راه تحصیل صفت توکل و علامت حصول آن
طریقه تحصیل صفت توکل آن است که آدمی سعی در قوت اعتقاد خود نماید تا همه امور را مستند به حضرت آفریدگار داند و از برای دیگری در هیچ امری مدخلیتی نداند و بعد از آن، تأمل کند و متذکر شود که پروردگار عالم بی سابقه سعی و تدبیر او، او را از عالم نیستی به فضای هستی درآورد و خلعت وجود، که اصل همه نعمتها است در او پوشانید و در صلب پدر و رحم مادر، که آن بیچاره از همه جا بی خبر بوده او را حفظ و حراست نمود و آنچه در هر حالی ضروری بود از برای او آماده ساخت و اعضا و جوارح او را که مایه بقا و معیشت او در دنیاست بدون آگاهی آن، به او عطا فرمود و بعد از آمدن او به فضای دنیا، خون حیض را از مجرای پستان، بعد از آنکه آن را صاف و سفید نموده جاری ساخت، و کیفیت مکیدن را به او تعلیم نمود و سایر ضروریات معیشت او را در دنیا از زمین و آسمان و آب و آتش و هوایی که به آن نفس کشد و صنعتها و علمها و گیاهها و میوه ها و حیوانات، مهیا گردانید و قوای باطنیه و ظاهریه را به امور خود مشغول گردانید.
انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۹۲
هر مرحله‌ای که رخت برداشته‌ام
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۹۹۱
ساده لوحی که شکایت کند از قسمت خویش
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۹۰
فارغ است از سیر گل مجنون سرگردان ما
شیخ بهایی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶
شیرین سخنی که از لبش جان می‌ریخت
سلمان ساوجی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰ - در مدح امیر شیخ حسن
تا باد خزان رانگ رز رنگرزان است
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۰۰
از شهنشه شمس دین من ساغری را یافتم
عطار نیشابوری : باب سی و سوم: در شكر نمودن از معشوق
شمارهٔ ۳۲
گه در عشقت بی سر و پا میسوزیم