واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۰
خرمی بی غم نمی باشد درین باغ خراب عطار نیشابوری : بخش دوم
المقالة الثانیة
پسر گفتش گر این شهوت نباشد ملک‌الشعرای بهار : مذمت مگس (ذوبحرین)
خانه را پاک دار تا مگس نیاید
دعوت او مسکن پر چرک تست ابوالفضل بیهقی : مجلد نهم
بخش ۴۶ - نواختن امیر محمد
و روز پنجشنبه نوزدهم محرّم بو علی کوتوال از غزنی با لشکری قوی برفت بر جانب خلج، که از ایشان فسادها رفته بود در غیبت امیر، تا ایشان را بصلاح آرد بصلح یا بجنگ. ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۲۴
از شبنم عشق خاک آدم گل شد جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۶۶ - گرفتن زلیخا سر راه یوسف را و التفات نایافتن و بعد از آن به خانه رفتن و بت را شکستن و ایمان به خدای تعالی آوردن و پس بر سر راه وی آمدن و التفات یافتن
نداند عاشق بیدل قناعت واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۹۸
ز طوفان خروشم، رعشه پیدا میکند دریا ملک‌الشعرای بهار : رباعیات
شمارهٔ ۵۷
بر درگه خود پلنگ دربان کردن سهراب سپهری : ما هیچ، ما نگاه
تا انتها حضور
امشب سوزنی سمرقندی : قصاید
شمارهٔ ۶۴ - در مدح سعدالملک
ای ز سعدالملک فخر دین جهانرا یادگار صائب تبریزی : گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۷
دانسته‌ام غرور خریدار خویش را واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۹۷
به پیری آنچنان گردیده ام از ناتوانیها جمال‌الدین عبدالرزاق : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۳
عشق تو و محنتی ز سر تازه واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۹۶
بسکه سودا آورد بازار و شهر و خانه ها خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۴۸
الهی ما بتو زنده ایم هرگز کی میریم ف ما که بتو شادمانیم کی اندوهگین شویم ف ما که بتو نازانیم چون بی تو بسر آریم، ما که بتو عزیزیم هرگز چون ذلیل شویم. ابوالفضل بیهقی : مجلد نهم
بخش ۳۵ - هزیمت دندانقان
و نماز بامداد بکردند و کوس فروکوفتند و براندند. و من گرد بر گرد امیر پنجاه و شصت جمّازه جنیبتی میدیدم و غلامی سیصد در سلاح غرق و دوازده پیل با بر گستوان و عدّتی سخت قوی بود. و این روز نیم فرسنگی براندیم، غریو از خصمان برآمد و از چهار جانب بسیار مردم نیرو کرد و دست بجنگ بردند جنگی سخت . و هیچ جای علامت طغرل و یبغو و داود پیدا نبود که گفتند بر ساقه اند، همه مردم خیاره و جنگی پیش کرده و خود در قفای ایشان مستعد تا اگر چیزی بود، بروند بر اثر بنه. و از سختی سخت که این روز بود، راه نمی‌توانست برید مردم ما و نیک میکوشیدند . واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۹۵
تخته آیینه مهر تواند این سینه ها واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۹۴
با حوادث برنمی آیند مال و جاهها نظام قاری : غزلیات
شمارهٔ ۶۶ - لاادری قائله
بوی گیسویت دماغ جان معطر میکند مولوی : دفتر دوم
بخش ۱ - سر آغاز
مدتی این مثنوی تأخیر شد
شمارهٔ ۱۰۰
خرمی بی غم نمی باشد درین باغ خراب عطار نیشابوری : بخش دوم
المقالة الثانیة
پسر گفتش گر این شهوت نباشد ملک‌الشعرای بهار : مذمت مگس (ذوبحرین)
خانه را پاک دار تا مگس نیاید
دعوت او مسکن پر چرک تست ابوالفضل بیهقی : مجلد نهم
بخش ۴۶ - نواختن امیر محمد
و روز پنجشنبه نوزدهم محرّم بو علی کوتوال از غزنی با لشکری قوی برفت بر جانب خلج، که از ایشان فسادها رفته بود در غیبت امیر، تا ایشان را بصلاح آرد بصلح یا بجنگ. ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۲۴
از شبنم عشق خاک آدم گل شد جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۶۶ - گرفتن زلیخا سر راه یوسف را و التفات نایافتن و بعد از آن به خانه رفتن و بت را شکستن و ایمان به خدای تعالی آوردن و پس بر سر راه وی آمدن و التفات یافتن
نداند عاشق بیدل قناعت واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۹۸
ز طوفان خروشم، رعشه پیدا میکند دریا ملک‌الشعرای بهار : رباعیات
شمارهٔ ۵۷
بر درگه خود پلنگ دربان کردن سهراب سپهری : ما هیچ، ما نگاه
تا انتها حضور
امشب سوزنی سمرقندی : قصاید
شمارهٔ ۶۴ - در مدح سعدالملک
ای ز سعدالملک فخر دین جهانرا یادگار صائب تبریزی : گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۷
دانسته‌ام غرور خریدار خویش را واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۹۷
به پیری آنچنان گردیده ام از ناتوانیها جمال‌الدین عبدالرزاق : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۳
عشق تو و محنتی ز سر تازه واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۹۶
بسکه سودا آورد بازار و شهر و خانه ها خواجه عبدالله انصاری : مناجات نامه
مناجات شمارهٔ ۴۸
الهی ما بتو زنده ایم هرگز کی میریم ف ما که بتو شادمانیم کی اندوهگین شویم ف ما که بتو نازانیم چون بی تو بسر آریم، ما که بتو عزیزیم هرگز چون ذلیل شویم. ابوالفضل بیهقی : مجلد نهم
بخش ۳۵ - هزیمت دندانقان
و نماز بامداد بکردند و کوس فروکوفتند و براندند. و من گرد بر گرد امیر پنجاه و شصت جمّازه جنیبتی میدیدم و غلامی سیصد در سلاح غرق و دوازده پیل با بر گستوان و عدّتی سخت قوی بود. و این روز نیم فرسنگی براندیم، غریو از خصمان برآمد و از چهار جانب بسیار مردم نیرو کرد و دست بجنگ بردند جنگی سخت . و هیچ جای علامت طغرل و یبغو و داود پیدا نبود که گفتند بر ساقه اند، همه مردم خیاره و جنگی پیش کرده و خود در قفای ایشان مستعد تا اگر چیزی بود، بروند بر اثر بنه. و از سختی سخت که این روز بود، راه نمی‌توانست برید مردم ما و نیک میکوشیدند . واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۹۵
تخته آیینه مهر تواند این سینه ها واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۹۴
با حوادث برنمی آیند مال و جاهها نظام قاری : غزلیات
شمارهٔ ۶۶ - لاادری قائله
بوی گیسویت دماغ جان معطر میکند مولوی : دفتر دوم
بخش ۱ - سر آغاز
مدتی این مثنوی تأخیر شد
