صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۹
نکرد از ناله شبخیز با خود گرمخون گل را رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۱۰۶ - یحیی لاهیجانی
از فضلا و علمای زمان خود ممتاز و بین العوام و الخواص با اعزاز. مدتی در کاشان و چندی در دهلی و هندوستان توقف داشته و در شغل قضا لوای شهرت افراشته. آخر از هند به کاشان مراجعت کرد و در سنهٔ ۹۵۳ وفات یافت. غرض، از محققین و فضلا محسوب میشد و خالی از حالی نبود. این چند بیت از اشعار اوست: شاه نعمتالله ولی : مفردات
شمارهٔ ۱۰۰
خواجه بی عقل است و سرگردان شده اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۷
زهی ملاحت و خوبی که با تو محبوب است صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۸
مهیا در دل تنگ است برگ عیش بلبل را شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۴۰
ای به روی تو دیده ها روشن خیالی بخارایی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۰
گر قدح با لب میگون تو لافی دارد صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۷
به دنیای دنی بگذار جسم پای در گل را مجد همگر : غزلیات
شمارهٔ ۲۲
تا سر زلف تو شوریده و سرکش باشد سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۳۶ - قصاب
نگار دنبه فروشم خراب کرد مرا بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۱۲
دل به هجران صبر کرد اما فزون شد شیونش صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۶
سفیدی های مو بیدار کی سازد سیه دل را؟ اوحدالدین کرمانی : الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها
شمارهٔ ۳۳
از کم خوردن زیرک و هشیار شوی شاه نعمتالله ولی : مفردات
شمارهٔ ۱۳۷
رب الارباب رب این مربوب است صغیر اصفهانی : قطعات
شمارهٔ ۱۲ - قطعه
چو باید عاقبت رفتن ز دنیا ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۴۹ - َمْشاد الدینوری
و از ایشان بود مَمْشاد الدینوری رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیْهِ از بزرگان و پیران این طبقه بود، وفاة وی اندر سنۀ تسع و تسعین و مأتین بود. نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۴۲۰
بسیار نظره کردم در گرم و سرد عالم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۲۲۰
زلف تو نفس در جگر باد کند مشک کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۰
برای داغ تو بر دل توان و تاب نوشتند وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۲۳۷
ای دل به بند دوری او جاودانه باش
غزل شمارهٔ ۳۸۹
نکرد از ناله شبخیز با خود گرمخون گل را رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۱۰۶ - یحیی لاهیجانی
از فضلا و علمای زمان خود ممتاز و بین العوام و الخواص با اعزاز. مدتی در کاشان و چندی در دهلی و هندوستان توقف داشته و در شغل قضا لوای شهرت افراشته. آخر از هند به کاشان مراجعت کرد و در سنهٔ ۹۵۳ وفات یافت. غرض، از محققین و فضلا محسوب میشد و خالی از حالی نبود. این چند بیت از اشعار اوست: شاه نعمتالله ولی : مفردات
شمارهٔ ۱۰۰
خواجه بی عقل است و سرگردان شده اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۷
زهی ملاحت و خوبی که با تو محبوب است صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۸
مهیا در دل تنگ است برگ عیش بلبل را شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۴۰
ای به روی تو دیده ها روشن خیالی بخارایی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۰
گر قدح با لب میگون تو لافی دارد صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۷
به دنیای دنی بگذار جسم پای در گل را مجد همگر : غزلیات
شمارهٔ ۲۲
تا سر زلف تو شوریده و سرکش باشد سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۳۶ - قصاب
نگار دنبه فروشم خراب کرد مرا بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۱۲
دل به هجران صبر کرد اما فزون شد شیونش صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۶
سفیدی های مو بیدار کی سازد سیه دل را؟ اوحدالدین کرمانی : الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها
شمارهٔ ۳۳
از کم خوردن زیرک و هشیار شوی شاه نعمتالله ولی : مفردات
شمارهٔ ۱۳۷
رب الارباب رب این مربوب است صغیر اصفهانی : قطعات
شمارهٔ ۱۲ - قطعه
چو باید عاقبت رفتن ز دنیا ابوعلی عثمانی : باب دوم
بخش ۴۹ - َمْشاد الدینوری
و از ایشان بود مَمْشاد الدینوری رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیْهِ از بزرگان و پیران این طبقه بود، وفاة وی اندر سنۀ تسع و تسعین و مأتین بود. نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۴۲۰
بسیار نظره کردم در گرم و سرد عالم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۲۲۰
زلف تو نفس در جگر باد کند مشک کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۰
برای داغ تو بر دل توان و تاب نوشتند وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۲۳۷
ای دل به بند دوری او جاودانه باش