صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۶۰۶
دل ز همدردان شود از گریه خالی زودتر
صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۴۹۴
در لباس از سینه تفسیده آهی می کشم
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۷۴
ظالم به قیامت اعتقادش نبود
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲۸۹
هر سخت سخن که تلخگویی دارد
احمد شاملو : مرثیه‌های خاک
شبانه
پچپچه را
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۶۰۵
زان پیش کز غبار نفس بی‌صفا شود
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲۸۸
آنان که اساس کار بر خلق نهند
پروین اعتصامی : مثنویات، تمثیلات و مقطعات
مرغ زیرک
یکی مرغ زیرک، ز کوتاه بامی
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰
نشد دراین درسگاه عبرت به‌فهم چندین رساله پیدا
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴۷۷
شوق من قاصد بیدرد کجا می داند؟
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۴۴
برخاست میان بسته دلم چابک و چست
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۶۰۴
عیش امروز علاج غم فردا نکند
یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۱۰۴ - تحریر مجدد قصه ای از کتاب زینت المجالس
عبدالله پسر جعفر طیار گوید: روزی به دیدار معاویه شدم، دریده گریبان و ژولیده موی از خانه برآمد. چون چشمش بر من افتاد سخت پراکنده گشت و گران شرمنده. نشان آشفتگی از رخسارش روشن روشن پدیدار افتاد. گفتم دانم این کار از کجاست و این کالا از کدام بازار. خاتون خانه ترا با کنیزی یافته و بدین بی اندامی و گستاخی شتافته. مرا نیز بارها چنین کارها افتاده است و آشوب ها زاده. گفت بر گوی. گفتم شبی باکنیزی پیمان بستر دادم و خود را نوید پیوندی دیگر، او در چشمداشت همی زیست و من پاس اندیش هنگام بودم. چون دیری برگذشت پنداشتم چشم خاتون به خواب است و دیده بخت خواجه بیدار. آهسته آهسته از بستر ساز گریز کردم و انداز آرام جای کنیز. همانا خاتون هشیار بود و با صد دیده بیدار کار، خشم آلود از پی روان شد و چشم پالود بر هنجار و اندیشه ما نگران. آواز پای ویم در گوش رفت هوش از سر بر کران زیست و پراکندگی رخت در میان افکند. راه بگردانیدم و آهنگ پا گاه کردم، چون از همه راهم پای دست آویز شکسته بود و دست پایداری بسته بیخود بر شتری گرگین و بی پالان که روغن در او مالیده بودند بر نشستم و از جای برانگیختم. خاتون خشم آلود فرا رسید و از فرازم به زیر انداخت که ای سایه پرست سیاه نامه این کار و کردت را در ترازوی خرد سنگی نیست و نزد خردمندان رنگی نه. پس کفش از پای بر آورد و برکند و کوب من سخت بایستاد چنگم در گریبان زد و چاک جامه ام از سینه به دامان برد و دست از دهان برداشت و هیچ از خودکامی و بی اندامی فرو نگذاشت.
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۹۰
گر روی بخاک مالیم عین وفاست
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۴۵
گر در چمن از تو گفتگو خواهد رفت
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۶۰۳
شمعی بس است ظلمت آیینه‌خانه را
قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۶۴ - در ستایش پادشاه رضوان جایگاه مروج ملت نبی حجازی محمدشاه غازی طاب ثراه‌ گوید
ساقی بده رطل گران زان می که دهقان پرورد
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۶
از گلشن عیش جام مقصود که جست؟
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۵۲
نوری‌‌ست میان شعر احمر
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲۸
اهلی تو مراد از لب دلبر مطلب