سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۳۴۸ - سه تاری
شوخ سه تاری مرا هر روز می گردد دچار حافظ : اشعار منتسب
شمارهٔ ۱۱
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۱۲
گفتم بدل ار چه وقت گفتار نبود نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۷۱
آن دهد در گریه پند ما که با ما دشمن است محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۸۴
رو ای صبا بر آن سرو دلستان که تو دانی سعدی : ملحقات و مفردات
تکه ۱۴
باد بهاری وزید، از طرف مرغزار جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۰
نماید جلوهٔ عکسش ز بس بیتاب دریا را بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۰۳
شبکه حسنش برعرق پیچید سامان قدح مجد همگر : قطعات
شمارهٔ ۹۴
حیات بخشا چرخم ز غبن خواهد کشت محمد بن منور : ابیات
بخش ۶
شیخ این دو بیت بخط خویش نوشته بود: صوفی محمد هروی : ده نامه
بخش ۲۲ - نامه هفتم
عاشق بیچاره چو بیدار شد اثیر اخسیکتی : قصاید
شمارهٔ ۸۰ - مدح سید فخرالدین عربشاه «علاءالدوله»
به بست کله سحابی بر آسمان کرم سعدالدین وراوینی : باب اول
داستان خرّه نماه با بهرام گور
ملک زاده گفت: شنیدم که بهران گور روزی بشکار بیرون رفت و در صیدگاه ابری برآمد تیرهتر از شب انتظار مشتاقان بوصال جمال دوست و ریزانتر از دیدهٔ اشک بار عاشقان بر فراق معشوق. آتش برق در پنبهٔ سحاب افتاد، دود ضباب برانگیخت. تندبادی از مهبّ مهابت الهی برآمد، مشعلهٔ آفتاب فرومرد ، روزن هوا را بنهنبن ظلام بپوشانید، حجرهٔ شش گوشهٔ جهت تاریک شد. بلند اقبال : بخش سوم
بخش ۹ - غزل مثنوی
یا خجسته قاصد ای باد صبا صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۲۵۹
دست کرم ز رشتهٔ تسبیح بردهایم سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۳۴۲ - خواص گوی
شوخ خواص گوی ز درد من آب شد مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۳۴۱
من عاشق روی تو نگارم چکنم غبار همدانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸
نسیم صبحگاهی چون شمیم زلف یارآرد اسیر شهرستانی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۲۶۰
یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند قائم مقام فراهانی : نامههای فارسی
شمارهٔ ۹۳ - خطاب به محمدرضا خان
برادر عزیز: کاغذهای شما در دارالخلافه رسید و آنچه منتهای آرزوی دل ها بود از فضل خدا و مرحمت شاهنشاه روحل العالمین فداه بعمل آمد؛ طوری که همه عالم حیرت کردند. تا امروز هیچ پادشاه باین آشکاری و شکوه و شوکت هیچ ولیعهد تعیین نکرده بود. چادر مروارید مکلل را بر سر تپه اسلام زدند و مجموعه های طلا و نقره حلویات در وسط چادر و کاسه نبات و قند روسی بر روی باهوها و خوانچه های نبات و قند، در خارج پوش از چهار طرف سه قطار چیدند و شاهی اشرفی نثار و عود و عنبر و بهار و گلاب و شربت و ساز و نواز و عیش و عشرت و سقاخانهای مملو از نقل و شبت، اعلی وادنی زن و مرد، صغیر و کبیر، عارف و عامی، غریب وبومی از دروازه دولت تاتپه سلام وهمچنین از دروازه شمران تا آنجا بهم پیوسته زره و زنجیر ایستاده بودند. خروار قند و شش خروار شکر چینی صرف شربت تماشاچی شد و البته صد یک خلق از میوه های تازه باغات بشربت های سقاخانه عام میل نکردند و نواب صاحبقران میرزا که مباشر سپاه نظام دارالخلافه است، حامل خلعت همایون بود یک دست تمام از ملبوس مخصوص همایون و جبه مروارید و یک زوج بازوبند خاصه شاهنشاهی را باز زنار جواهر شاه شهید مرحوم و شمشیر مرصع مشهور بجهان گشای محمدحسن خان و خنجر مکلل فتحعلی خان جد، اعلی را آورد، نعم ماقبل:
شمارهٔ ۳۴۸ - سه تاری
شوخ سه تاری مرا هر روز می گردد دچار حافظ : اشعار منتسب
شمارهٔ ۱۱
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۱۲
گفتم بدل ار چه وقت گفتار نبود نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۷۱
آن دهد در گریه پند ما که با ما دشمن است محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۸۴
رو ای صبا بر آن سرو دلستان که تو دانی سعدی : ملحقات و مفردات
تکه ۱۴
باد بهاری وزید، از طرف مرغزار جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۰
نماید جلوهٔ عکسش ز بس بیتاب دریا را بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۰۳
شبکه حسنش برعرق پیچید سامان قدح مجد همگر : قطعات
شمارهٔ ۹۴
حیات بخشا چرخم ز غبن خواهد کشت محمد بن منور : ابیات
بخش ۶
شیخ این دو بیت بخط خویش نوشته بود: صوفی محمد هروی : ده نامه
بخش ۲۲ - نامه هفتم
عاشق بیچاره چو بیدار شد اثیر اخسیکتی : قصاید
شمارهٔ ۸۰ - مدح سید فخرالدین عربشاه «علاءالدوله»
به بست کله سحابی بر آسمان کرم سعدالدین وراوینی : باب اول
داستان خرّه نماه با بهرام گور
ملک زاده گفت: شنیدم که بهران گور روزی بشکار بیرون رفت و در صیدگاه ابری برآمد تیرهتر از شب انتظار مشتاقان بوصال جمال دوست و ریزانتر از دیدهٔ اشک بار عاشقان بر فراق معشوق. آتش برق در پنبهٔ سحاب افتاد، دود ضباب برانگیخت. تندبادی از مهبّ مهابت الهی برآمد، مشعلهٔ آفتاب فرومرد ، روزن هوا را بنهنبن ظلام بپوشانید، حجرهٔ شش گوشهٔ جهت تاریک شد. بلند اقبال : بخش سوم
بخش ۹ - غزل مثنوی
یا خجسته قاصد ای باد صبا صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۲۵۹
دست کرم ز رشتهٔ تسبیح بردهایم سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۳۴۲ - خواص گوی
شوخ خواص گوی ز درد من آب شد مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۳۴۱
من عاشق روی تو نگارم چکنم غبار همدانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸
نسیم صبحگاهی چون شمیم زلف یارآرد اسیر شهرستانی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۲۶۰
یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند قائم مقام فراهانی : نامههای فارسی
شمارهٔ ۹۳ - خطاب به محمدرضا خان
برادر عزیز: کاغذهای شما در دارالخلافه رسید و آنچه منتهای آرزوی دل ها بود از فضل خدا و مرحمت شاهنشاه روحل العالمین فداه بعمل آمد؛ طوری که همه عالم حیرت کردند. تا امروز هیچ پادشاه باین آشکاری و شکوه و شوکت هیچ ولیعهد تعیین نکرده بود. چادر مروارید مکلل را بر سر تپه اسلام زدند و مجموعه های طلا و نقره حلویات در وسط چادر و کاسه نبات و قند روسی بر روی باهوها و خوانچه های نبات و قند، در خارج پوش از چهار طرف سه قطار چیدند و شاهی اشرفی نثار و عود و عنبر و بهار و گلاب و شربت و ساز و نواز و عیش و عشرت و سقاخانهای مملو از نقل و شبت، اعلی وادنی زن و مرد، صغیر و کبیر، عارف و عامی، غریب وبومی از دروازه دولت تاتپه سلام وهمچنین از دروازه شمران تا آنجا بهم پیوسته زره و زنجیر ایستاده بودند. خروار قند و شش خروار شکر چینی صرف شربت تماشاچی شد و البته صد یک خلق از میوه های تازه باغات بشربت های سقاخانه عام میل نکردند و نواب صاحبقران میرزا که مباشر سپاه نظام دارالخلافه است، حامل خلعت همایون بود یک دست تمام از ملبوس مخصوص همایون و جبه مروارید و یک زوج بازوبند خاصه شاهنشاهی را باز زنار جواهر شاه شهید مرحوم و شمشیر مرصع مشهور بجهان گشای محمدحسن خان و خنجر مکلل فتحعلی خان جد، اعلی را آورد، نعم ماقبل: