فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۸۹
در راستی آنکه بی کم و کاست بود
شمس مغربی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۹
ما مست و خراب چشم یاریم
امیر معزی : قصاید
شمارهٔ ۴۱۹
نگاه کرد خدای اندر آسمان و زمین
کوهی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۷
از قدم تا فرق زیبا آمدی
سیدای نسفی : مسمطات
شمارهٔ ۱۶
تا لب لعل تو را شد آشنایی با شراب
مجیرالدین بیلقانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۹
در شیوه عشق بیش ازین کم نزنم
فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۲
دل مسیح ز دردم شکسته می‌گردد
نشاط اصفهانی : دوبیتی‌ها
شمارهٔ ۷
ای کرده نظر بدست مردم
فایز دشتی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۶
نگارا شربت از لبهات بفرست
صوفی محمد هروی : دیوان اطعمه
بخش ۱۱۵
هر که او دیده چهره یارم
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۶۸
عشق او در جان روان می دارمش
حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۱
دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۸۳۳
نگه خون شد به چشم دیدنی کو
ابوالفضل بیهقی : مجلد نهم
بخش ۱ - رفتن سباشی سوی سرخس
چنین گفت‌ خواجه ابو الفضل دبیر مصنّف کتاب که در آن مدّت که سلطان مسعود بن محمود، رحمة اللّه علیهما، از هندوستان بغزنین رسید، و آنجا روزی چند مقام‌ بود که سوار سالار، بوسهل‌، بر درگاه برسید و آنچه رفته بود بمشافهه باز گفت و سلطان بتمامی بر آن واقف گشت و فرمانها بود جنگ مصاف کردن را، پس روز [یک‌] شنبه بیست و یکم ماه رجب که بوسهل رسیده بود و بیاسوده.
واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۳۵۲
کارها در آب و خاک فقر وارون میشود
سیف فرغانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۲۵
زبار عشق توام طالب سبکساری
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۱۸
رو چشم جان را برگشا، در بی‌دلان اندرنگر
صوفی محمد هروی : دیوان اطعمه
بخش ۷
هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۲
پیری رسید و، قامت از آن در خمیدن است
قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۶۳۳
دلا، ز باده و خم خانه که میپرسی؟