- غزل شمارهٔ ۱۲۳ > حافظ فاطمه زندی
- غزل شمارهٔ ۷۶۵ > مولوی علی گلزاری
- پنجم > مولوی محسن مهدی عراقی
![ابوالقاسم کریمی Avatar](https://gowharin.ir/images/avatars/1836-1720462341.jpg)
ای زمین
ای مادر زخم خورده
ای وطن ستم دیده
ای خانه ویران شده
ای زمین
ای گل زیبای کمر شکسته
ای ساحل در زباله غرق شده
ای ماهی در گِل افتاده
ای جنگل در کویر محو شده
ای دریاچه در مرگ خفته
ای زمین
تو بگو
آیا امیدی هنوز جاری هست؟
آیا آینده را سزاوار زندگی هست؟
آیا در این تاریکی غم بار میتوان روشنایی را یافت؟
ای زمین
تو بگو
آیا قطرات اشک ابرها ، مرثیهای برای رودخانههای خشکیده نیست؟
آیا زوزه باد ، ناله موجودات در حال انقراض نیست؟
آیا غبار غلیظ ابر بر فراز شهرها ، نقاب مرگ بر چهره طبیعت نیست؟
ای زمین
ای مادر زخم خورده ما
…تو بگو ….
___
دلنوشته محیط زیستی
ابوالقاسم کریمی
ورامین
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
******
![ابوالقاسم کریمی Avatar](https://gowharin.ir/images/avatars/1836-1720462341.jpg)
آه، ای زمینِ خسته ، ای زمین زخمی، ای وطن فراموش شده ، چه بر تو گذشته است که اینگونه غریبانه ناله سر میکنی؟
آه ، ای مادر غمگین چه کسی بر روح تو ، تازیانه میزند
چه کسی تو را رنج میدهد
چه کسی…
آه ، ای مادر ما ، آیا هنوز هم بشر را سزاوار محبت می بینی؟
روزگاری سبز و شاداب بودی، اما غبار ظلم، آیینهات را تیره کرد.
هوا که زمانی سرشار از عطر گلها بود، حالا آغشته به دود و سم شده.
رودخانهها که زمانی حیات را فریاد میزدنند، حالا در پنجه سیاه فاضلاب ها گرفتارشدهاند.
جنگلها که زمانی خانه درختان و پناهگاه جانوران بودند، حالا به انبار اَلوار و مخزن زباله تبدیل گشته اند.
ای انسان نادان، چه بر سر سرنوشت خود و این کره خاکی آورده ای
چگونه از یاد بردی که تو نیز جزئی از طبیعت هستی؟
_____
چهارشنبه – ۱۳ تیر ۱۴۰۳
ابوالقاسم کریمی
![م.ط.د Avatar](https://gowharin.ir/images/avatars/743-1667273403.jpg)
لی لی حوضک
گنجشکه داشت آب می خورد
افتاد تو حوضک
کلاغه به دادش رسید
از آب بیرونش کشید
گنجشکه گفت:کلاغ جون
کلاغک مهربون
درد نکنه بال تو
خوش باشه احوال تو
به دادِ من رسیدی
منو بیرون کشیدی
بالشُ تکوند و پرید
رفت تا به لونه ش رسید.
پایان
مهری طهماسبی دهکردی
![م.ط.د Avatar](https://gowharin.ir/images/avatars/743-1667273403.jpg)
به نام خدا
خونه ی قدیمی
تو کوچه مون یه خونه بود
یه خونه ی خیلی قشنگ
یه خونه ی خیلی بزرگ
با دیوارای رنگارنگ
یه باغچه داشت توی حیاط
که پر بود از گلهای ناز
یه حوض آبی میونش
با چندتایی اردک و غاز
صاحب خونه دوست می داشت
کنار حوضش بشینه
تا بازی ماهیارو
تو آب حوضش ببینه
اردک و غاز توی حیاط
شنا میکردن توی حوض
توی هوا پرمی شد از
عطر خوش گلهای رز
یه روزی صاحب خونه
خونه را فروخت و رفت سفر
صاحب جدید با یک لودر
کردش خراب و در به در
از اون خونه چیزی نموند
جز یه زمین و تل خاک
آثار خونه ی قشنگ
از رو زمین شد پاک پاک
ساخته شده به جای اون
یه برج زشت و بدنما
با خونه های کوچولو
بدون حوض و آب نما
یادش بخیر اون خونه ی
قدیمی و خیلی قشنگ
باغچه و حوض و حیاطش
با اون گلای رنگارنگ
شاعر: مهری طهماسبی دهکردی
![حسین طالبی Avatar](https://gowharin.ir/images/avatars/default.png)
ای باد صبا بازگو کن، این حرف مرا/
تو به سهراب جوان!
که ز قبرش، برون آید و دیدار کند/
آب را گل کردند!
#حسین_طالبی
#طالب
![محمدرضا فرجی Avatar](https://gowharin.ir/images/avatars/default.png)
همیشه یک نفر آن سوی پرده ها تنهاست
همیشه یک گل بی خار غرق در سرماست
همیشه آن شب لبریزِ از سیاهی ها
بزرگ و طولانی، به بلندی یلداست
همیشه ابر بهاری به خاک می بارد
غم سپیده ی پژمرده، محو و ناپیدا است
همیشه مردم دلخسته چشم در راهند
همیشه شهرِ پر از غم، اسیر یک رویاست
آنان که مقیم حضرت جانان اند
یادش نکنند و بر زبان کم رانند
و آنان که مثال نای، باد انبان اند
دورند از او، از آن به بانگش خوانند
![](https://gowharin.ir/images/avatars/default.png)
مصرع آخر ایراد وزنی دارد
در این صفحه: فصل طرب![](https://gowharin.ir/images/avatars/default.png)
بله انسان وحوش مرکب است در عین حال ناطق...پر فرشته رو بسته اند به دم خر از هر طرف در تنازع است ...وه که عجب اعجوبه ایست این بشر....رحمت شکرپس
در این صفحه: گرگ![](https://gowharin.ir/images/avatars/default.png)
درنهاد بشر وحوش بسیارند، انسان مرکب است شتر گاو پلنگ وه که عجب عجوبه ایست از هر دوطرف ،یسرش در ملکوتست یکپایش در فاضلاب لجن عجب اعجوبه ایست این بشر
در این صفحه: گرگ![](https://gowharin.ir/images/avatars/default.png)
مست می ناب هستند
در این صفحه: یوسف![](https://gowharin.ir/images/avatars/default.png)
به به
این شعر زیبا را معین با صدا وتحریر زیباش قشنگترکرده
حتما گوش کنید.
![](https://gowharin.ir/images/avatars/default.png)
در دم بجان رسید و طبیبم پدید نیست
دارو فروش خسته دلانرا دکان کجاست
من خفته همچو چشم تو رنجور و در دلت
روزی گذر نکرد که آن ناتوان کجاست
چون ز آب دیده ناقه ما در وحل بماند
با ما بگو که مرحله کاروان کجاست
![](https://gowharin.ir/images/avatars/default.png)
سپاسگزارم
در این صفحه: گفتار اندر فضیلت خاموشی![](https://gowharin.ir/images/avatars/default.png)
شعرها نزدیک بهم تایپ کنید که بشود از آن مثل سایت نو سخن اسکرین شات گرفت در یک صفحه
در این صفحه: غزل شمارهٔ ۵۸۰۱![عليرضا مختارپور Avatar](https://gowharin.ir/images/avatars/289-1690644807.jpg)
با سلام و احترام ، ذیل بیت
عقل را زین کار سودا می کند
عشق بازی بین که با ما می کند
توضیح داده شد.
![](https://gowharin.ir/images/avatars/default.png)
سلام معنی این بیت را می خواهم
عقل را زین کار سودا می کند
عشق بازی بین که با ما می کند
![م.ط.د Avatar](https://gowharin.ir/images/avatars/743-1667273403.jpg)
از تلخ ترین جملات تاریخ ادبیات شاید
عبارت کتاب : اِنی راحله السباعی باشه
جایی که دختری عاشق را با زور به
عقد مرد دیگه ای در میارند ،
وقتی حلقه را به دستش میندازن
میگه :
یمکن ان یُخنق من اصبعه ....
هرگز گمان نمی کردم که آدمیزاد ممکن
است از انگشتانش به دار آویخته
شود !
![م.ط.د Avatar](https://gowharin.ir/images/avatars/743-1667273403.jpg)
نور
و گفت: "ابلیس را به خواب دیدم،
عصا برگرفتم تا او را بزنم!
هاتفی آواز داد که او از عصا نترسد،
از نوری ترسد که دل تو باشد."
عطار نیشابوری
![م.ط.د Avatar](https://gowharin.ir/images/avatars/743-1667273403.jpg)
سلام عید نوروز،آغاز سال ۱۴۰۳ شمسی را به اعضای محترم سایت گوهرین تبریک و تهنیت عرض می کنم.آرزو می کنم در سال نو سلامت و تندرست و شاد و موفق باشید.
![م.ط.د Avatar](https://gowharin.ir/images/avatars/743-1667273403.jpg)
یک سال مثل برق و باد گذشت.انگار همین دیروز سال۱۴۰۲ را آغاز کرده بودیم، حالا ناباورانه آخرین روزهایش را سپری می کنیم.به قول شاعر:
این قافله ی عمر عجب می گذرد!
دریاب دمی که با طرب می گذرد!
![Farhad matador Avatar](https://gowharin.ir/images/avatars/default.png)
چ اسان می توان از یادها رفت؟
بیشتر بخوانید / بنویسید